شعر

عاشق

۱۳۹۲/۰۲/۱۴ - ۱۶:۳۰:۲۴
کد خبر: ۱۲۰۳۳۹
عاشق
بهزاد خدمتلو؛ قزوین

شاعری دید تو را با هیجان عاشق شد
غم نان داشت ولی بی غم نان عاشق شد

شعر من بوم نگاه تو شد و بعد از آن
دید چشمان تو را فرشچیان عاشق شد

زنده رود عطر قدم های تو را جاری کرد
و به شهر آمدی و نصف جهان عاشق شد

همه در مخمصه ی جنگ جهانی بودند
که تو از راه رسیدی و جهان عاشق شد

آرش اندیشه ی خونخواهی چشمت را داشت
تیر پی برد به این راز و کمان عاشق شد

او هم از رفتن این بار تو ناراضی بود
تا که پیراهن آبی ... چمدان ... عاشق شد

نظر شما
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز