یادآوراۀ سرلشکر خلبان «ایرج عیوضی» امروز (شنبه)، ساعت 18 در محل حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی واقع در خیابان سمیه (تهران) همراه با مراسم افطار برگزار خواهد شد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا،در متن معرفی این شهید سرافراز آمده است:
سخن گفتن دربارة شهیدان بهخونخفته و بیان اوصاف رادمردان بزرگ تاریخ در قالب عبارات کوتاه و ناگویا کاری دشوار است.
ایرج عیوضی، متولد 1332 در روستای ناصرآباد از توابع ابیک قزوین، تحصیلات ابتدایی را در روستا و دورة راهنمایی را در ابیک و مقطع متوسطه را در تهران گذراند. سال 1353، پس از پذیرش در هوانیروز، برای خلبانی بالگرد استخدام شد. آموزش نظامی را در پادگان حرّ تهران به پایان رساند و برای یادگیری زبان انگلیسی به کلاسهای آموزش پرواز رفت. پس از طی دورة پرواز با بالگرد، رشتة اختصاصی پرواز با هلیکوپتر کبری را نیز با موفقیت پشت سر گذاشت. نخستین واحد خدمتی او هوانیروز اصفهان بود که در آنجا از خلبانان موفق توانمند و مسئولیتپذیر به شمار میرفت.
خلبان ایرج عیوضی عاشق سربلندی کشور بود و به حرفهاش علاقهای وافر داشت. بزرگمردی بود كه در مكتب دیانت و تقوا پرورش یافته بود. وارستهای بود که ازخودگذشتگیها کرد و كرامتها از او دیده شد. قهرمان دلاور میدان جنگ بود و مبارزی سترگ با نفس امارة خویش. از آن زمان كه خود را شناخت كوشید تا جز در دفاع از میهن و خشنودی حق تعالی گام برندارد. بهراستی او گمنام، اما آشنای دیرین همه بود.
آن روستاییِ سادهدل، که خلبان شجاع و دلیر و بیباك جبهههای نبرد حق علیه باطل شد، مىگفت: مسلمان نباید فقط به فکر خود باشد؛ آنگونه که محمدصالح * از جان خود گذشت تا سعادت دو جهان را برای مردم به ارمغان آورد.
در جبهه، هرگاه دربارة خانواده صحبت مىشد، مىگفت: خانوادهام را به اندازهاى دوست دارم که جاى خدا و دفاع از میهن را در دلم تنگ نکنند.
زلیخا ملکی، مادر شهید، میگوید: ایرج خانواده را دوست داشت؛ پدر و مادر و همسر و برادر و خواهرانش را. اما احساس میكرد مقابله با دشمن متجاوز و دفاع از خاک وطن و مبارزه با استکبار جهانی در زمان فعلی از هر كاری واجبتر است و اگر در این زمینه قصور كند مرتکب گناهی نابخشودنی شده است.
خواهر شهید میگوید: ایرج با رنج و سختی بزرگ شد. دفاع از ناموس و ایثار جزء جداییناپذیر شخصیت او بود و ایمان داشت که باید جلوی تجاوز به مرزهای انقلاب اسلامی را بگیرد.
پسردایی شهید خصوصیات بارز اخلاقی ایرج را شهامت، شجاعت، دیانت، ایثار، مردانگی، اخلاص، صبوری، امیدآفرینی، سادهزیستی، صمیمیت، تواضع، احترام به والدین، توجه به محیط زیست، و ازخودگذشتگی در راه پاسداری از ارزشهای انقلاب معرفی میكند و میگوید: تصویری كه از شهید به خاطر دارم سختكوشی ویژة اوست. همواره سنگینترین كارها را به عهده میگرفت. در دوران کودکی و ابتدایی، در گرمای تابستان، به كارهای سخت کشاورزی اشتغال داشت. در مدرسه به یاری همكلاسیهایش میشتافت. آرمانش شادی دیگران و خدمت به همنوع بود. حتی زمانی كه به درجات بالای نظامی رسید فعالیتهای پشتیبانی را نپذیرفت و سوار شدن بر بالگرد كبری را انتخاب كرد. معتقد بود همانند دوران کودکی سختترین كارها را انجام دهد تا سربلند باشد. با افتخار میگفت که ما تا آخرین قطرة خون ایستادهایم تا از انقلاب و خاك ایران اسلامی دفاع كنیم.
از ابتدای پیروزی انقلاب به صورت داوطلب مأموریتهای هوایى را به عهده گرفت و به عملیاتهای مختلف در جنوب و غرب کشور رفت. همه مىدانستند که بال پرواز گشوده است و هر لحظه ممکن است آسمانى شود. از نخستین روزهای جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق وی به یاری رزمندگان اسلام، اعم از ارتش جانبرکف و سپاه دلیر و بسیج قهرمان، شتافت. با سرافرازی از تمامیت ارضی کشور دفاع کرد و صفحة روشنی آفرید از عشق، غیرت، رشادت، و وفاداری نیروهای مسلح به مردم و امام. بارها در هواى گرم جنوب پرواز کرد. دلاورانه به خیل تانک و ادوات زرهی دشمن یورش میبرد و آنها را منهدم میکرد.
در عملیات رمضان راهی نبرد شد و آنگونه وداع کرد که بر همگان آشکار شد دنیای دیگر را برگزیده است. ایرج عیوضی به جای یکی از دوستانش، که چند روز بیشتر از مراسم ازدواجش نگذشته بود، داوطلب شرکت در این عملیات شده بود. روز 23 تیرماه 1361 همراه چهار فروند هلیكوپتر كبری به پشتیبانی تعدادی از نیروهای ایرانی، كه در خطر پاتك دشمن قرار داشتند، به طرف بصرة عراق به پرواز درآمد و عاقبت در 21 رمضان سال 1361، پس از رشادتهای فراوان، در حالی که حلقة محاصرة دشمن تا دندان مسلح را شکسته بود، هلیكوپترش در شمال شرقی بصره هدف موشك مالیوتکای مزدوران بعثی قرار گرفت و همراه یکی از خلبانان غیور جنگ، محمدامین میرمرادزهی، میان شعلههای آتش بالگرد در خاك عراق سقوط كرد و برای همیشه جاودانه ماند.
پلاک، قسمتی از استخوان پا، و تربت مطهر این شهید والامقام بعد از گذشت شانزده سال کشف و در مراسمی حزنانگیز، پس از تشییع در نماز جمعة تهران ، قزوین و ابیک، در آرامستان محل تولدش به خاک سپرده شد. یادش گرامی و روحش شاد!