در مجتمع قضایی شهید محلاتی چه می گذرد؟/۳۳

با همه اذیت و آزارها، هنوز همسرم را دوست دارم

۱۳۹۰/۰۶/۲۸ - ۱۱:۵۶:۵۰
کد خبر: ۷۷۲۷۸
با همه اذیت و آزارها، هنوز همسرم را دوست دارم
10 سال با او زندگی كردم. یك زندگی متعادل و خوب، اما از چند سال گذشته ناسازگاری‌های او شروع شده و می‌گوید ادامه زندگیش با من او را از آمال و اهدافش دور می‌كند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی برنا، دیدن چهره مردانی كه در زندگی شكست خورده اند به ندرت دیده می شود و به دلیل درون گرایی اغلب مردان نمی توان با مشاهده عینی و ظاهری به درونشان پی برد. اما صبح امروز در دادگاه خانواده شماره 1 چهره خسته و به ظاهر شكست خورده مردی را دیدم كه علاقه مند شدم با او به صحبت بنشینم و درباره علت حضورش جویا شوم. محمد. ر در پاسخ به سوالم گفت: ‌10 سال گذشته با همسرم كه از یك خانواده مرفه بود، ازدواج كردم. در آن زمان شرایط من به لحاظ مالی در موقعیت معمولی بود و به نظر خانواده او من جزو قشر ضعیف جامعه به شمار می آمدم، اما هرچه بود، ما با علاقه با هم زندگی را شروع كردیم.

محمد در ادامه با اشاره به این مطلب كه همسرم در ابتدا با نداری من كنار آمده بود و زندگی با من را افتخار می دانست، خاطر نشان كرد: ‌با اطلاع و قبول موقعیت من، ازدواج كردیم. ابتدا هم شرایط خوب بود و شاید می توان گفت تا 5 سال اول زندگیمان هیچ مشكلی نداشتیم. اما بعد از به دنیا آمدن پسرمان ورق برگشت و  ناسازگاری های او شروع شد که به هر تقدیر تا 2 سالگی پسرم شرایط قابل تحمل بود.

محمد .ر در ادامه می گوید:‌ بعد از گذشت 7 سال از زندگی مشتركمان، خانم من تازه متوجه موقعیت من شد و ترجیح داد كه با وضع موجود با من زندگی نكند و به دنبال آمال و آرزوهایش باشد. او معتقد بود زندگی با من او را از اهدافش دور كرده است، غافل از این كه این ها خیالی بیش نیست. اما به هر شكل تا سال گذشته هم به هر ترفندی كه بود، او را بر سر زندگی نگه داشتم. اما یكسال پیش با اجرا گذاشتن مهریه 500 سكه ای خود پای مرا به دادگاه باز كرد.

این آقا با توجه به این كه با حال موجود تمایلی به جدایی از همسرش ندارد، گفت:‌ خیلی سعی كردم او را بر سر زندگی نگه دارم، اما آنچه در حال حاضر برایم قطعی است، این است كه او فقط به دنبال رهایی از مسوولیت من و پسرمان است و هوای آرزوهای بلندش نمی گذارد بماند. من هم كم كم باید به شرایط عادت كنم و او را طلاق دهم تا زندگی جدیدش را تجربه كند. هر چند من هم هنوز نمی دانم این اهداف و آرزهای بلندش چیست، كه در كنار من به آن نمی رسد. در حالی كه من همیشه مشوق او در ادامه تحصیل بودم تا جایی كه او الان فوق لیسانس جامعه شناسی را به اتمام رسانده است.

محمد می گوید:‌ من فكر می كنم برای همسرم افت دارد در كنار یك لیسانسه كارمند زندگی كند، وگرنه من هیچ گاه مانع رسیدن او به اهدافش نبودم.

محمد .ر در پایان  در پاسخ به این سوال كه آیا حق و حقوش را می پردازید، گفت: ‌با توجه به اینكه شرایط پدرش مناسب است، در صورت بخشیدن مهریه اش او را طلاق خواهم داد و در حال حاضر هم تمام تلاشم را برای حفظ زندگی می كنم. اما در صورت عدم تمایل قطعی او، من مانع رسیدن به اهدافش نخواهم شد، چون با همه این مسایل هنوز او را دوست دارم.

نظر شما