چرا منتقد هنری نداریم؟/۱
صبری: فلسفه در نقد و تحلیل تمام حوزههای هنری دخیل است
کامبیز صبری، هنرمند مجسمهساز گفت: باید فضایی وجود داشته باشد که شاعر و نقاش ما بتوانند ساعاتی را با هم بگذارند یا وقتی نمایشگاه هنری برپا میشود شاهد باشیم افراد بسیاری از سایر رشتهها مانند شاعر و فیلسوف و ادیب در شب افتتاحیه حضور دارند.
کامبیز صبری، هنرمند مجسمهساز و مدرس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار تجسمی برنا درباره چرایی کمرنگ بودن نقش منتقد هنری در زمینه تجسمی به خبرنگار تجسمی برنا گفت: رشد نقد و تجزیه و تحلیل صحیح آثار در زمینههای مختلف ادبی و نمایشی و تجسمی مستلزم رشد همزمان رشتههای دیگر در کنار مدیایی است که میخواهیم آن را تجزیه و تحلیل کنیم.
وی افزود: فرضا نقد تابلوی هنری مبانی دارد که بخشی از آن مانند دانستن زندگینامه هنرمند یا مبانی هنری که آن را نقد میکنید به صورت کلاسیک و دانشگاهی درآمده است اما در کنار این مباحث کلاسیک باید رشتههای دیگر نیز رشد کرده باشند.
این هنرمند مجسمه ساز، فلسفه را یکی از اساسیترین رشتههایی دانست که در تجزیه و تحلیل تمام حوزههای هنری دخیل و تاثیرگذار است و عنوان کرد: مواردی چون علوم جامعه شناسی و روانکاوی نیز همیشه در نقد و تجزیه و تحلیل آثاز دخیل هستند و در مجموع باید به صورت موازی باهم رشد کرده و فضای تعامل میان این رشتهها به وجود آمده باشد.
وی افزود: باید فضایی وجود داشته باشد که شاعر و نقاش ما بتوانند ساعاتی را با هم بگذارند یا وقتی نمایشگاه هنری برپا میشود شاهد باشیم افراد بسیاری از سایر رشتهها مانند شاعر و فیلسوف و ادیب در شب افتتاحیه حضور دارند. اما در جامعه خود شاهد چنین اتفاقاتی نیستیم و مشکل اساسی به همین امر بر میگردد.
کامبیز صبری همچنین رشد دموکراسی در جامعه را با رشد وجود منتقد هنری مرتبط دانست و گفت: وقتی منتقدی از بروز انتقاد خود هراس داشته باشد که مبادا به کسی بربخورد مسلما فضای نقد در جامعه رشد نخواهد کرد. از همین رو باید پذیرش نقد را در جامعه گسترش دهیم و کاری کنیم که آدمها شنونده خوبی باشند.
وی تصریح کرد: اطمینان میدهم 90 درصد اوقات صحبتهایی که بیان میشود تنها نقد است که ظرفیت پذیرش آن را نداریم و بحث تخریب وجود ندارد. اما اگر در نمایشگاه نقاشی هنرمندی یک نقاش دیگر حضور یابد و نقدی بنویسد ممکن است به نقاش صاحب اثر بربخورد. این مسائل باعث میشود نقد در کشور ما به سمت مسئلهای حسی و فردی برود.
این هنرمند مجسمهساز عدم توجه کافی به دروس نقد و تجزیه و تحلیل در دانشگاهها را نیز از عوامل دیگر کمرنگ بودن فضای نقد در جامعه دانست و افزود: تمام واحدهایی که تحت عنوان نقد و تجزیه و تحلیل است بر اساس یافتههای استاد تدریس میشود نه بر اساس اصول خاص. چراکه در نقد باید دانشجویان در فضاهای هنری برده شوند و از نزدیک با آنها درباره نقد اثر صحبت شود تا آنان روش تجزیه و تحلیل را یاد بگیرند اما این اتفاق نمیافتد.
وی تصریح کرد: در نشریات نیز تعداد بسیار کمی از صفحات به نقد و تحلیل اختصاص داده می شود و همچنین به تنها به تعداد انگشتان دست میتوان کتاب نقد در زمینه هنرهای تجسمی یافت درحالی که باید صدها کتاب در این زمینه وجود داشته باشد.
صبری تاکید کرد: تلویزیون به عنوان رسانهای که بیشترین مخاطب را دارد نیز برنامه درخورد توجهای در زمینه نقد و تحلیل ندارد و تنها در زمینه سینما و تئاتر گاهی شاهد چنین برنامههایی هستیم که البته آنهم به صورت محافظهکارانه است.
این هنرمند مجسمه ساز تصریح کرد: در صورتی که ما در کشور آزادی زندگی میکنیم که شهدا خونشان را فدا کردند تا انسانها بتوانند آزاد صحبت کنند و فضای نقد و تجزیه و تحلیل وجود داشته باشد. به نظرم گسترش فضای نقد خدمت به خون شهداست.