غلامرضا آزادی مدیر فیلمبرداری، تهیه کننده و کارگردان معروف ایران است که دغدغه اصلی او فعالیت در زمینه کودک است. از جمله فیلمهای معروف او «قبیله من» است که در چند جشنواره خارجی شرکت کرده است و توانسته جوایز زیادی را کسب کند.او تیه کننده فیلم هایی همچون پرستوهای عاشق،بالای شهر پایین شهر،تنبل قهرمان و دلباخته بوده است . آزادی در طول این سالها موفق به کسب جوایزی همچون برنده جایزه گریفون برنزی یادبود دومنیکو مکولی، بهترین فیلم (کاکلی) از بیستمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم جیفونی ایتالیا ، برنده مدال طلای شهر جیفونی، بهترین فیلم (کاکلی) از بیستمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم جیفونی ایتالیا ،کاندیدای بهترین فیلم (کاکلی) از هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر، کاندیدای بهترین جلوههای ویژه میدانی و تصویری (دره شاپرکها) از دهمین دوره جشنواره فیلم فجر ،کاندیدای بهترین فیلمبرداری (باغ فردوس، پنج بعد از ظهر) از نهمین دوره جشن خانه سینما شده است. او امسال در جشنواره فیلم کودک نیز حضورپرشوری داشته است و همین بهانهای شد تا به سراغ او برویم و گفتگویی با او داشته باشیم که درذیل میخوانید.
آقای آزادی دغدغه ساخت فیلم کودک در شما از کجا نشات گرفت. آیا این دغدغه از کودکی همراهتان بود؟
من متولد اصفهان هستم و معتقد اصفهان تنها یک شهر نیست بلکه یک مملکت بین المللی است ضمن اینکه در نوجوانی با توریستهای کشورهای دیگر در ارتباط بودم و با انواع و اقسام آدمها با ملیتهای مختلف سر و کار داشتم ضمن اینکه توسط این آدمها بود که با تمدنها وسنن مختلف آشنا شدم . سربازیام در سپاه دانش در شهر جیرفت بود دو سال از ده بیرون نیامدم ، معلم بچهها بودم و خاطراتم را مینوشتم. برادرم در آن سالها از خارج دوربین سوپر 8 برایم آورده بود و من در ده شروه کردم به تصویر گرفتن. اتفاقا شمسی فضل اللهی آن موقع مسئول سینمای آزاد بودن و فیلمهای ما را بررسی میکرد . رشته تحصیلی من ریاضی بود اما به ادبیات بسیارعلاقه داشتم و کتاب زیاد میخواندم تا اینکه کم کم به سینما علاقمند شدم . همانطور که در فیلم «قبیله من» هم نشان دادم من در کودکی فامیلی داشتم که بچه دار نمیشد به منزل ما میآمدند و من که 5 ساله بودم را با خود میبردند و چند ساعتی با آنها بودم. این آقا مامورسینما شد و من از این طریق وارد سینما شدم و از همان زمان عاشق سینما شدم اما سعی کردم سینما را با تحصیل ادامه دهم. به همین دلیل به مدرسه عالی سینما رفتم و خوشبختانه بورسیه گرفتم و به آمریکا رفتم و تکنیک سینما را در آنجا فرا گرفتم اما آنچه مهم بود این بود که من عاشق ادبیات ایران بودم و سعی کردم ادبیات ایران را با تکنولوژی که فرا گرفته بودم ادغام کنم. زمانیکه فیلمسازی را شروع کردم متوجه شدم سینمای کودک و نوجوان بعد از انقلاب سینمای پاک و صمیمی است. سینمایی است که در آن دخالتی نمیشود به همین دلیل تصمیم گرفتم سینمای کودک را ادامه دهم. فیلمهایی که در آن زمان ساخته میشد بیشتر سعی داشت تا کودکان را نصیحت کند و من از اینکار بیزار بودم . معتقدم نباید کودکان را محدود کرد زیرا آنها باید یک کار بد را انجام دهند تا بفهمند کار خوب چیست. به همین دلیل یک موسسه را به اتفاق همسرم فریال بهزاد تاسیس و سعی کردیم با فیلم« کاکولی» دنیای جدیدی را در سینمای کودک نشان دهیم که بسیار هم موفق بود و به نوعی سبک فیلمسازی ما تکنولوژی غرب به اضافه متونهای ادبی ایرانی شد.
پس به نوعی هنوز کودک درونتان فعال است؟
بله. من فکر میکنم کودک هستم و هر سال که به جشنواره کودک میآیم ایده جدیدی میگیرم و خوشحال میشوم زیرا بیش از پیش ایده میگیرم . همانطور که میدانید من تهیه کننده و مدیر فیلمبرداری بودم ضمن اینکه کارگردانی سینمای کودک را یک بار تجربه کردم اما سینمای کودک برایم لذت دیگری دارد و همیشه احساس میکنم که تازه میخواهم شروع کنم و هیچ وقت برایم پایان راه نیست.درواقع سینما برای من زندگی شده ضمن اینکه بچههای من هم در رشته سینما تحصیل میکنند و امروز بزرگترین دغدغه برای من سینمای کودک است .
کار جدیدی در ژانر کودک دارید؟
بله قرار است فیلم« لالایی» را به کمک بچههایم که در فرانسه تحصیل کردهاند بسازم. این فیلم درباره یک کودکی است که در ایران به دنیا میآید اما در فرانسه بزرگ میشود و روزی پی میبرد که ملیت و فرهنگ وشعورش برای جای دیگری است به همین دلیل به ایران باز میگردد تا افراد خانواده اش را پیدا کند.
چرا این فیلم را در فرانسه میسازید؟
سینمای کودک احتیاج به حمایت دارد ضمن اینکه در سالهای اخیر به دلیل عدم حمایت ،سینمای کودک رو به زوال رفته است و هیچ اکرانی هم ندارد.طوری شده که امروزما فیلم میسازیم و فیلمها را نزد خودمان نگه میداریم . سینمای بزرگسال هم حساسیتها و زد و بندهایش خودش را دارد تا آنجا که اکران را میخورد و جایی برای سینمای کودک باقی نگذاشته است. سینمای کودک مانند بچههای یتیم شده است .به خاطر این مشکلات فیلمنامهای را که نوشته بودم احساس کردم نیاز به حمایت دارد .در این فیلم فرهنگ ایران به خوبی به چشم میخورد ضمن اینکه من به وطنم بسیار علاقمند هستم و تمام بایدها و داشتههایش را دوست دارم و به آنها عشق میورزم و دوست دارم تا آخر عمرم هر کاری که میتوانم برای فرهنگ کشورم انحام دهم. سالها پیش برای تهیه فیلمی به موزه لوور فرانسه رفته بودم . در آنجا متوجه شدم که ایران کجاست و چه هست. یک روز در این موزه بودم که گفتند هفته آینده هفته صفویه است و ما این روز را جشن میگیریم و تمام المانهای موزه را به سبک ایران آماده میکردند . نکته جالب این بود که قسمتی از این موزه مربوط به پاسارگاد است که اگر کسی میرود باید تا شب آنجا بماند . یادم می آید رئیس موزه به من گفت متاسفانه هیچ فیلمی از قدمت و باستانی بودن ایران نداریم به همین دلیل من به ایران بازگشتم و فیلم« قبیله من» را ساختم. این فیلم در فرانسه نمایش داده شد و جای خودش را باز کرد ضمن اینکه فیلمی نیست که برای مدت یا زمان خاصی ساخته شده باشد و اکنون این فیلمی که دارم میسازم مربوط به فرهنگ ایرانی است . با ساخت این فیلم میخواهم به دنیا نشان دهم که ایرانی، ایرانی است فرهنگ، قدمت و تاریخش ایرانی دارد.
پس به دلیل عدم حمایت این فیلم را در فرانسه میسازید؟
بله من معتقدم سینمای ایران جای خودش را دارد اما این فیلم در فرانسه حمایت میشود . من در طول 30 سال گذشته در ایران توانستم ازهیچ حمایتی برخوردار شوم البته ناراحت هم نیستم و در قبال بیتوجهی که میشود سعی دارم خودم به دنبال نگاه نو باشم زیرا این حرفه من است . فیلم سینمایی« قبیله من» را با پول خودم و فروش طلاهای همسرم ساختم زیرا بهترین سرمایهای که میتوانم داشته باشم فیلمهایم است و بهترین فیلمها بچههایم هستند.
فکر میکنید راه برون رفت از مشکلات سینمای کودک چیست؟
اگر ما از ابتدا موفقیت سینمای کودک را نداشتیم مهم نبود اما الان شکستن این تودهها بسیار سخت است. من معتقدم تا فیلمسازان موفق گذشته را به خدمت نگیریم و از اندیشه و ایده آنها استفاده نکنیم هیچ وقت سینمای ایران رشد نمی کند. مگر ما در ایران دانشگاهی داریم مگر فرهنگ سازی داریم. سینمای کودک یعنی ترقی جهان فعلی . حتیمی توان فیلمها را ادغام شود کرد و فیلم قدیمی را نو کنیم. اگر توجه کرد باشید کودکان دیگر از فیلمهای ایرای استقبال نمیکنند اینکه عدهای در یک اتاق بنشینند و تصمیم بگیرند فیلم کودک بسازند این فیلم کودک نیست زیرا فیلمسازان کودک باید کودک درون داشته باشند. آنها باید به کودکان خودشان مراجعه کنند و بگویند آیا شما این فیلمنامه را میپسندید اما متاسفانه اینکار هیچ وقت اتفاق نیافتاده و با ایده و اندیشههای فسیل شده فیلم میسازند و یا حتی یک ساعت وقت نمیگذارند تا با کودکان باشد و این میشود که کودکان بزرگها را دوست ندارند .
با این مشکلاتی که پیش روی فیلم های کودک است فکر نمیکنید برگزاری این جشنواره به نوعی اصراف در هزینه باشد؟
جشنواره باید باشد . یادم می آید زمانی قراربود زمانی این جشنواره زیر مجموعه جشنواره فجر شود که من اعتراض کردم زیرا جشنواره فجر سیاسی است اما این جشنواره برای کودکان است بنابراین نباید کاری به آن داشته باشیم. هنوز هستند کودکانی که برای دیدن این فیلمها به اصفهان میآیند ضمن اینکه این جشنواره اثرات بسیار مثبتی دارد.مدیریت جشنواره هم خوب است اما من فکر میکنم فکر و ایدهای که پشت جشنواره است خوب نیست.
ارزیابی شما از جشنواره امسال چیست؟
جشنواره یک مسالهای نیست که در یک هفته برگزار شود. در همه کشورها برای برگزاری جشنواره یک سال فعالیت میشود و سعی میکنند با رویدادهای جهانی و مسائل فکری روبرو شوند و ماحصل آنرا به جشنواره میآورند. به کشورهای دیگر میروند و با نقطه نظرات کودکان و فیلمسازان کشورهای دیگر آشنا می شوند و ترکیبی از آنها را به جشنواره میآورند .
اشاره داشتید بر اینکه فیلم هایتان در خارج از ایران هم اکران شده است. استقبال چطور بود؟
فیلم«قبیله من» را که متاسفانه در جشنواره گذشته به خاطر اینکه بخش خصوصی آنرا ساخته بود و توسط کسی ساخته شده بود که به خوبی سینما را میشناخت نگاهی به آن نشد. این بخل و حسادت که گریبانگیر این سینما شده است ضرری جز برای خودشان ندارد. من درجشنوارهای در هند شرکت کرده بودم از نزدیک شاهد بودم که حتی برای یک لحظه کسی سینما را ترک نکرد. ضمن اینکه این فیلم جایزه ویژه داوران در کانادا را گرفت و سعی دارم در آلمان و کانادا هم آنرا اکران کنم .باید یاداور شوم که«قبیله من» ا فیلمی نیست که متعلق به قشر خاصی باشد من فیلم را برای وطنم میسازم .
فیلم «کاکلی» که قرار است آنرا در فرانسه بسازید چه زمانی کلید میخورد؟
این فیلم چون فصل بهار را میخواهد فکر میکنم اسفندماه کلید میخورد . قسمتی از این فیلم در ایران ساخته میشود و من معمولا فیلمهایم را بدون بازیگر می سازم از بین کسانی که سینما را تحصیل کردند و هنرمندانی که در اجتماع هستند به آنها بها میدهم و با آنها کار میکنم و آنجا چون یک اتحادیهای است که برای انتخاب بازیگر باید به سراغ آنها بروم.
در ایران چطور؟
من در ایران سینمای با ثباتی نمی بینم که به سراغ آدمهای با ثبات بروم و عوامل و بازیگر را معمولا خودم انتخاب میکنم. سعی دارم با بچههای سینماگرها کار کنم تا این خانواده را حفظ کنیم زیرا به دلیل اینکه در ایران دانشکده سینما نداریم بیشتر کارگردانان یا خودشان بچه هایشان را تربیت می کنند یا بچهها خودشان زیرکانه این حرفه را یاد میگیرند .
اشاره ای داشتید که فرزندانتان در خارج از ایران تحصیل می کنند آیا آنها برای فیلمسازی به ایران بازمیگردد؟
سپهر به تازگی فارغ التحصیل رشته سینما از دانشگاه آمریکا شده است و الان فیلمبردار بسیار خوبی است.سپهر آدمی است که به فرداها نگاه میکند نه به دیروزها و میخواهد روزی با پیام بردارش به ایران برگردد و خانوادگی فیلم بسازیم.
پیام شما برای کودکان چیست؟
سینمای کودک واقعی باید به کودکان بگوید آرزو نکنید اراده کنید.
/سپیده حیدرآبادی/