به گزارش خبرنگار ادبیات برنا، نشست "به کارگیری روشهای فیزیک در رازگشایی شناسههای شاهنامه فردوسی" عصر روز گذشته با حضور مهندس فرهاد وداد کارشناس فیزیک اتمی و طراح صنعتی، ابوالفضل وردمزیار نقال، نمایشنامهنویس و نویسنده و یاسر موحد نژاد دبیر نشست، در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
در ابتدای نشست وردمزیار ضمن خوانش شعری از فردوسی با مطلع "به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه برنگذرد" گفت: در بخش اساطیری شاهنامه، پس از آن که فرّ ایزدی از جمشید میگسلد و به سوی ضحاک میرود جهان یک هزار و هفت سال و هقت ماه در دست ضحاک است تا آن که فریدون فرخ با گرز گاوسر او را به بند میکشد. تمام این بخش برای این بیان میشود تا بگوید "فریدون فرخ فرشته نبود/ ز مشک و ز انبر سرشته نبود/ به داد و دهش یافت فرّهی/ تو داد و دهش کن، فریدون تویی".
وی در ادامه داستان در بند شدن ضحاک به کوه البرز و تقسیم جهان توسط فریدون میان سه پسرش؛ تور، سلم و ایرج و چگونگی نام گرفتن ایران را خواند.
سپس نوبت به صحبتهای وداد در زمینه مکانیابی شاهنامه رسید. وی که مقیم سوئد است، در زمینه طراحی صنعتی نیز فعالیت دارد و با شرکتهای خودروساز ولوو، فولکس و ... در خارج از کشور همکاری میکند. همچنین دو خودروی ملی نیز با طراحی وداد قرار است در ایران به بازار عرضه شود که "رانا" نام تصویب شده یکی از آنهاست.
شاهنامه یک دستگاه ماکروسکوپیک با اجزای بسیار است
این فیزیکدان شاهنامهپژوه برای شروع صحبت خود از وردمزیار خواست که داستان به آب زره رفتن کیخسرو را بخواند و پس از خوانش این بخش از شاهنامه گفت: من نمیخواهم بگویم فردوسی فیزیکدان بوده است اما میخواهم بگویم که چطور با فیزیک میتوان شاهنامه را رازگشایی کرد. شاهنامه یک گردآوری بزرگ از نهادههای گوناگون است و از این رو میتوان آن را یک دستگاه ماکروسکوپیک دانست که شامل مردمشناسی، افسانهها و اسطورهها، جنگ و لشکرکشی، جغرافیایی سیاسی، آیینهای دینی، جانورشناسی، بررسی تندی و سرعت لشکرکشیها، آتشفشانها و پدیدههای آذر آواری و شناسههای دیگر میشود.
وی افزود: درک چگونگی یک دستگاه ماکروسکوپیک که اجزای زیادی هم دارد، مستلزم ساماندهی دانستههایی است که بر شناخت دقیق از مولفهها شکل میگیرد. و بر همین اساس بررسی اجزای شاهنامه به دو شالوده زمان و مکان بستگی دارد. بدین شکل شاهنامه یک دستگاه ماکروسکوپیک است که اجزای بسیاری دارد که برای شناخت آن باید قوانین میان اجزا را بشناسیم و برای این شناخت باید مکان و زمان را شناسایی کنیم.
وداد ادامه داد: برای نمونه نام فم الاسد در داستان کیخسرو، یک جای خطرناک میان دریاست. من با بررسی تندی سرعت حرکت از زمان مصر باستان تا روزگار کریستف کلمب، یک نمودار تهیه کردم و با این تحقیق فم الاسد را جایی در شمال دریای سرخ یافتم.
این فیزیکدان اتمی در ادامه صحبتهای خود به موجودات عجیب دریایی با بدن و سرهای مختلف در شاهنامه اشاره کرد و گفت: با مکان یابی فم الاسد متوجه میشویم که این حیوانات برگرفته از افسانههای این منطقه هستند و فردوسی بدون شناخت از آنها نام نمیبرد.
"شبی چون شبه روی شسته به قیر" شبی است که خسوف رخ میدهد
وداد سپس با خوانش این شعر از فردوسی که: "شبی چون شبه روی شسته به قیر/ نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر/ دگرگونه آرایشی کرده ماه/دگر گونه آرایشی كرده ماه/ بسیج گذر كرده بر پیش گاه/ شده تیره اندرسرای درنگ/ میان كرده باریك ودل كرده تنگ/ زتاجش سه بهره شده لاجورد/ سپرده هوا را به زنگار گرد..." گفت: بهرام، کیوان و تیر در این شعر دقیقا در معنای واقعی خود و به عنوان نام سیاره به کار رفتهاند و شبی که فردوسی از آن نام میبرد، شبی است که هیچ ستارهای نمایان نبوده است. سه چهارم ماه گرفته و رنگ آن نیز به رنگ زنگآهن و نارنجی درآمده است. این نشانهها، ماهگرفتگی هستند و من با بررسی، تاریخ دقیق این ماهگرفتگی را پیدا کردم.
نویسنده کتاب "رازگونههای داستان بیژن و منیژه در شاهنامه فردوسی" ادامه داد: ناسا، اطلاعات مربوط به تمام ماهگرفتگیها را از دو هزار سال قبل میلاد تا سه هزار سال بعد را نیز دارد که من اطلاعات مربوط به ماهگرفتگیهای 19 تا 60 سالگی را استخراج کردم و در این بین ماهگرفتگیهایی را انتخاب کردم که بیش از نیمی از ماه گرفته باشد، در مشهد دیده شود و از غروب تا صبح نیز ادامه داشته باشد. همچنین این ماهگرفتگی باید در فصل سرد اتفاق افتاده باشد چرا که فردوسی در اشعار به باد سرد اشاره میکند. 9 ماهگرفتگی این ویژگیها را داشت که با تطبیق نهایی، دو شب را انتخاب کردم که میتوانست تمام این ویژگیها را داشته باشد.
وی در این باره توضیح بیشتری داد و افزود: در هزار سال قبل، آسمان آلودگی هوا و آلودگی نور و ... را در خود نداشت و آن رو مردم با ستارهها زندگی میکردند. بر همین اساس است که پنهان شدن بهرام، کیوان و تیر به چشم فردوسی میآید. اگر همین امروز هم ما شبی در کویر سر کنیم، میبینیم که میشود ستارهها را به خوبی دید. ضمن این که در آن روزگار، مردم با ستارهها گاهشماری میکردند و در زندگیشان نقش مهمی داشت.
وداد سپس تاریخ شب توصیف شده در شاهنامه را ساعت 19:27 روز پنجشنبه 16 مهرماه سال 351 هجری خورشیدی و 14 ذیالحجه 361 هجری قمری عنوان کرد که در چنین شبی، ماه نیمه گرفته و رنگ آن نیز به رنگ زنگ آهن شده است.
وی اضافه کرد: بعد از این تاریخ، همسر فردوسی باردار شده و به خواست او سرایش داستان بیژن و منیژه آغاز میشود و فردوسی این داستان را در طول 9 مه بارداری، برای همسر خود زمزمه میکند. تا این که پسر او در نیمه رمضان سال 362 قمری متولد شده و 30 سال و هفت ماه بعد در نیمه ربیعالثانی 393 فوت میکند.
وداد تاکید کرد: چنین بررسیهایی ضرورت به کار گیری روشهای نوین در شاهنامهپژوهی برای درک این اثر شگرف را آشکار میکند.
فرهاد وداد در ادامه این نشست، درباره تاریخ زادروز حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز اظهار کرد: من در این باره بررسیهای زیادی کردهام که مقاله آن در شماره 234 هفتهنامه "اَمرداد" منتشر شده است. تحقیق من یک بازه زمانی دو ماهه از نیمههای شهریور 319 خورشیدی تا دو ماه بعد آن یعنی نیمه آبان ماه را اثبات کرد اما درباره روز تولد، هنوز به صورت علمی به تاریخی نرسیدهام. دکتر میرجلال الدین کزازی از من خواستند که تاریخی زا مشخص کنم و من نیز بنابر مشاهدات و البته طبق حدس خودم، آن را 9 روز پیش از آغاز سال 329 هجری قمری میدانم که البته روی این تاریخ اصراری ندارم.
در پایان این برنامه، موحد نژاد اعلام کرد که علاقهمندان میتوانند مقالات خود را در زمینه شاهنامه پژوهی به دفتر مرکزی بنیاد فردوسی واقع در خیابان فاطمی، خیابان رهی معیری، شماره هفت، طبقه دوم ارسال کنند تا در مجموعه مقالات شاهنامه پژوهان منتشر شود.