نشست شعر انقلاب/نگاهی به اشعار ˝قربان ولیئی˝

علی معلم: ˝قربان˝ دف سیلی خورده بزم هستی است

۱۳۸۹/۱۱/۲۸ - ۱۶:۴۲:۰۰
کد خبر: ۲۰۰۱۹
علی معلم: ˝قربان˝ دف سیلی خورده بزم هستی است
نخستین نشست بررسی پرونده شعر انقلاب با نگاهی به اشعار قربان ولیئی با حضور علی معلم دامغانی، یوسف میرشکاک و قربان ولیئی عصر دیروز 27 بهمن ماه در حوزه هنری برگزارشد.

به گزارش خبرنگار ادبیات برنا نخستین نشست بررسی پرونده شعر انقلاب با نگاهی به اشعار قربان ولیئی با حضور علی معلم دامغانی، یوسف میرشکاک و قربان ولیئی عصر چهارشنبه 27 بهمن ماه در حوزه هنری تالار اندیشه 2 برگزار شد.

در ابتدای این نشست علی معلم دامغانی شاعر پیشکسوت و رئیس فرهنگستان هنر گفت: قربان ولیئی متانت و شکوه یک انسان شرقی را دارد. تا زمانی که کسی شعر او را نخواند در نمی‌یابد این جام خاموش، دف سیلی خورده بزم هستی است. هر یک از ما در خرابات جهان حکم سازی دارد. هر سازی آوازی دارد و هر آوازی دلالت برنوعی معاملت بین آنکه می‌نوازد و نواخته می‌شود، دارد، قربان ولیئی بر نهضت جام آرام و لب فرو بسته خاموشی است، حتی نام کتابش "ترنم داوودی سکوت" است که در نهضت تنبور بغدادی و دفی که در سرزمین‌های جبال حکم ساز مقدسی دارد، شور درون او را برمی‌انگیزد. 


وی افزود: غالب شما با اهل حق و عقاید آن‌ها آشنایید. قربان از مریدان علی (ع) است اما اگر افراط و تفریطی در آثار او دیده می‌شود، از حال وهوای شاعرانه اوست و سرچشمه‌ای در عقایدش ندارد. وی شخصیت یک شیعه سلامت را دارد. من به همین قناعت می‌کنم که این ظاهر آرام، سالک میخانه‌ای است که در آنجا دف و تنبور نواخته می‌شود. 


رئیس فرهنگستان هنرتصریح کرد: کسی که حقیقت قربانی وقربانی شدن در ذات اوست، در دل جایگاه معنوی را برای خود می‌جوید. مردان زیادی در ادبیات داریم که با فروتنی نام "سایه" برخود نهادند و ما همه می‌دانیم خورشیدی بودند و گرمایش دل‌ها را روشن می‌کردند. قربانی ولیئی در جایگاهی است که از آن می‌تواند فراتر، بالاتر و والاتر رود. رسیدن به این مرتبه نیازمند حکمت، توفیق آسمانی و ظرفیت است. 


یوسف میرشکاک نیز در ادامه این نشست عنوان کرد: ای کاش ما در تحلیل و بررسی آثار به گذشته و استفاده از نقد رمزی بازگردیم. اینکه برخی اظهار می‌کنند ما در گذشته نقد شعر نداشته‌ایم و درپی پلنگان در اقتباس از آنان پیشی می‌گیرند، از یاد برده‌اند که ریشه‌های نقد هرمنوتیک را اول بار اولیا کاشته‌اند. در ادبیات کلاسیک ایران شاعرانی مانند عطار وخیام زیسته‌اند که نقدی همپای توانمندی اینان وجود ندارد. با این همه راه‌های برای رسیدن به نقد رمزی هنوز باقی مانده است. این همه موجودات اساطیری که درادبیات این سرزمین ظهور می‌کنند، رمزی از طرف حق است که اگر مردم بتوانند آن‌ها دریابند، گشایش حاصل می‌شود.

وی با اشاره به تلاش قربان ولیئی توضیح داد: او جهد کرده است و امید دارم در این حد و حدود متوقف نشود. این شاعر دایره‌ای دور خود کشیده است که در آن پاس عالم خود می‌دارد، چرایی و چگونگی این امر را با مطالعه آثار این شاعر، فارغ از فرازها و فرودها باید دریافت. اما از حیث ساحت، اشعار قربان ولیئی در فضای غزل معاصر جای می‌گیرد. بحث صورت و معنای شعر نیز از مباحث گسترده است. شاید روزگار ایجاب می‌کند که تصور شکلی هم در شعر ایجاد شود. برخی از شاگردان نیما از جمله اخوان مهدی اخوان ثالث متوجه شدند که شکل شعر نوی نیمایی به درازگویی منجر می‌شود، به همین جهت آثار اخوان ثالث در مقایسه بر آثار نیما برتری دارد. 


این شاعر پیشکسوت تصریح کرد: عالم اشعار قربان ولیئی به رمز اشاره دارد اما معرفت خاصی را بیان نمی‌کند. شوریدگی هم کنترل شده است، شاید این خودداری در غزل امروز امری طبیعی است. همه شعرا دوست دارند، اثری متمایز بیافرینند و خالق سبک و راه روشی باشند، اما باید پذیرفت که در هر قرن بیش از دوتن موفق به ایجاد جریان نشدند. همه ما می‌دانیم شعری ماندگار است که پس از آن شاعر نمی‌میرد، قربان نیز شاعر متمایزی است که اهل تکلف نیست. 



میرشکاک با توضیح این نکته که عالم کنونی با گذشته تفاوت ندارد افزود: انسان اهل توحید برایش فرقی نمی‌کند که قرن 2011 میلادی یا در قرن 13 هجری زندگی کند. امام خمینی (ره) فرمودند: وحدت کلمه داشته باشیم. با این کلمه سیاسی برخورد شد. ایشان می‌فرموند ما نمی‌خواهیم سینمایی نظیر سینمای پیش از انقلاب مملو از فساد و فحشا داشته باشیم، اما متاسفانه سینمایی امروز راه سینمای پیش از انقلاب را پیش گرفته است. اکنون بعد از گذر 100 سال غرب زدگی ما باز هم تغییرنکرده‌ایم. ایران وارث غنی‌ترین ادبیات گذشته است، و باید در حفظ این میراث کوشید. 



قربان ولیئی نیز درباره ویژگی اشعارش گفت: من معتقدم غزل امروز عقاید پیشینیان را نفی نمی‌کند در واقع واژه "عقاید پیشینیان"، کاربرد اشتباهی دارد. مواجهه و رویارویی با ذات هستی زمان ندارد. درباره زمان معاصر اما باید گفت، آدمی که در روزگار ما می‌ز‌ید طبیعی است که زبان را از محیط و پدر و مادرش می‌آموزد.

نظر شما