كشتی ایران روزهای پرحادثهای را پشتسر میگذارد؛ رشتهای كه در روزهای بعد از المپیك تا به امروز هرگز آرامش را تجربه نكرده و هر روز با یك بحران تازه و یك اتفاق عجیب روبهرو میشود. آنچه نتیجه مستقیم سوءمدیریت در كشتی محسوب میشود.
وقتی مدیر و شخص اول فدراسیون توانایی و کاریزمای مدیریتی لازم را برای اداره فدراسیون نداشته باشد، بدون تردید زیرمجموعه تحت هدایتش بیشترین آسیب را خواهد دید و اسیر تندباد حوادث خواهد شد. آنچه امروز در كشتی رخ میدهد، مصداق بارز این نكته است. استعفای تقی اكبرنژاد، سرمربی تیم ملی كشتی جوانان، پای پلكان اعزام تیم ملی به رقابتهای قهرمانی آسیا، جدیدترین نمونه از تشتت آرا، تنش و آشفتگی در كشتی بود. اكبرنژاد در توجیه استعفای خود دخالتهای بیپایان رسول خادم، مدیر تیمهای ملی، را دلیل استعفای خود میداند. درحقیقت، خادم تا اندازهای در كار سرمربی منصوب خود دخالت كرده كه طاقت او را طاق كرده و سبب شده آقای سرمربی پای پلكان هواپیما استعفا بدهد.
دخالتهای خادم البته اتفاق جدیدی نیست. او كه آخرین برگ برنده خطیب در كشتی محسوب میشد، پیش از المپیك با خواهش و تمنا آمد تا بلكه این كشتی طوفانزده را به ساحل آرامش برساند؛ اما قول و قرارهای قبلی او با آقای رئیس و گرفتن همه اختیارات سبب شده تا رسول خادم اكنون همهكاره فدراسیون كشتی باشد و همه تصمیمات از كوچك گرفته تا بزرگ با نظر او گرفته شود. درحقیقت، در فدراسیون خطیب، این رسول خادم است كه ریاست میكند! خادم با این اختیارات وسیع این حق را برای خود محفوظ میداند كه در كار همه دخالت كند؛ از رسول جزینی گرفته تا عبدالله چمنگلی و غلامرضا محمدی و این آخری، تقی اكبرنژاد.
اتفاقات امروز كشتی نتیجه تصمیمات مشعشع و فلهای آقای رئیس است. تصمیماتی كه از مهره كارآمدی چون خادم به بدترین شكل ممكن استفاده میكند تا آشفتگی و تنش حاكم بر كشتی هر روز بیشتر و بیشتر شود.