شخصیت و تاثیر چشمگیر امامت امام محمد باقر (ع) بر مکتب تشیع

۱۴۰۲/۰۴/۰۵ - ۰۸:۴۹:۴۸
کد خبر: ۱۰۳۴۳۷۴
شخصیت و تاثیر چشمگیر امامت امام محمد باقر (ع) بر مکتب تشیع
پنجمین امام شیعیان اثنی عشری، حضرت امام محمّد باقر(ع) است که از سوی جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم(ص) به شکافنده علوم و دانشها « باقر العلوم » ملقّب گردید. در این نوشتار کوتاه، نگاهی اجمالی به شخصیت و جوانب مختلف زندگانی امام محمّد باقر "علیه السلام" می افکنیم. امید است مورد قبول واقع شود.

به گزارش خبرگزاری برنا؛ ولادت حضرت امام محمّد باقر(ع) را، نخسین روز ماه رجب سال ۵٧ هجری ذکر کرده اند و عده ای از مورّخین در سوّم ماه صفر سال ۵٨ هجری گفته اند و شهادت ایشان را هم 7 ذی الحجه 114 قمری می دانند. پدر بزرگوارش « امام علیّ بن الحسین بن علیّ بن ابیطالب علیهم السلام » معروف به سجّاد(ع) و مادرش معروف به امّ عبدالله(دختر امام حسن مجتبی علیه السلام) است که امام صادق(ع) در باره ایشان « فاطمه » فرمود: ”فاطمه، صدّیقه ای است که در میان فرزندان حسن بن علیّ(ع) بی نظیر است“.

شاهد حادثه کربلا امام باقر(ع) بیش از سه سال از عمر خویش را در حالی که کودکی خردسال بود در عصر جدّش امام حسین(ع) گذراند و در آغاز زندگی خویش از نزدیک، حادثه خونین، اسفناک و تاریخی کربلا را شاهد بود.

یعقوبی نقل می کند که حضرت باقر(ع) فرمود: ”هنگامی که جدّم حسین بن علیّ(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و شهادت آن حضرت و آنچه که در آن روز بر ما گذشت را به یاد دارم… ”.

امامت و رهبری جامعه

امام باقر(ع) در خلال امامت پدر بزرگوارش حضرت زین العابدین(ع)، از شاخسار رسالت و امامت و علوم نبوی(ص) بهره ها برد و در دامن پاک خاندان وحی و امامت پرورش یافت تا در آینده، مسئولیت رهبری و هدایت جامعه اسلامی و بشری را به عهده گیرد جابر بن عبّدالله انصاری، صحابی گرانقدر رسول خدا(ص) می گوید:“ پیامبر اسلام(ص) به من فرمود: تو آن قدر عمر می کنی تا یکی از فرزندان مرا از نسل حسین(ع) ملاقات خواهی کرد. او را « محمّد »می نامند، وی علم دین را کاملا مو شکافی می کند، هنگامی که او را دیدی سلام مرا به او برسان“.

دانشمندان هم عصر آن حضرت، سخنان شگفت انگیزی از علوم و دانشهای امام(ع) را نقل کرده اند که درکتاب های حدیثی و تاریخی ضبط شده است.

اوضاع اجتماعی، سیاسی تشیع در دوران امام باقر "علیه السلام"

دوران امامت آن حضرت مصادف با ادامه فشارهای خلفای ستم گر بنی امیه مانند: ولید بن عبد الملک، سلیمان بن عبد الملک، عمر بن عبد العزیز،، یزید بن عبد الملک و هشام بن عبد الملک بود که تاریخ، برخورد جنایتکارانه آنها را با اهل بیت پیامبر(ص) و شیعیان ضبط نموده است . در آن دوران، عراق به عنوان مرکز اصلی شیعیان بود و همین مسئله باعث وحشت دستگاه اموی شده بود و لذا حاکمان اموی سعی می کردند از نزدیک شدن مردم عراق با حضرت باقر(ع) جلوگیری کنند. به زعم آنها، مردم عراق شیفته محمّد بن علیّ(علیهما السلام) بودند و او را "امام" می دانستند و از تماس ها ممانعت می کردند. لکن در مراحل مختلف از جمله مراسم حج و غیره، مردم مسلمان و به خصوص شیعیان عراق با حضرت باقر(علیه السلام) تماس برقرار نموده و دستور می گرفتند و یا سوال ها و شبهات فقهی و غیره را با ایشان در میان می گذاشتند و پاسخ و راهنمائی می شنیدند.

روایت مفصّل و جالبی در تحلیل اوضاع سیاسی شیعه و فشار خلفای نالایق و فاسد، از آغاز دعوت پیامبر(ص)تا زمان امام باقر(ع) از ایشان نقل شده است که به جهت روشن شدن نظرات حضرت خلاصه ای از آن را نقل می کنیم: “ ما اهل بیت[ع] از ستم قریش و صف بندی آنان در برابرمان چه ها کشیدیم و دوستان و شیعیان ما نیز از دست مردم چه ها دیدند.

رسول خدا[ص] به هنگام ارتحال از دار فانی دنیا، اعلان کردند، که ما[ائمه] نسبت به مردم از خودشان اولی تریم، ولی قریش پشت به پشت کردند تا این امر را از معدن و محور آن خارج ساختند وحق ما را تصاحب کردند. حکومت در میان قریش دست به دست گردید تا اینکه دو باره به ما اهل بیت(ع) برگردانده شد، ولی مردم بیعت ما را شکستند و بر علیه ما تدارک جنگ دیدند، به طوری که امیرالمومنین علیّ بن ابی طالب[ع]، تا هنگامی که به شهادت رسید در فراز و نشیب حوادث قرار گرفته بود. سپس با فرزندش، حسن بن علیّ[ع] بیعت کردند ولی به او خیانت کردند … پس از آن با حسین بن علیِّ[ع] با بیست هزار نفر بیعت نمودند ولی به او نیز خیانت ورزیدند… و پس از آن نیر دائما مورد تحقیر و ستم قرار گرفتیم و مورد قتل و تهدید واقع شدیم، منکران حق دروغ گویان در سراسر کشور اسلامی به جعل حدیث پرداختند و می خواستند ما را در میان مردم منفور سازند که این سیاست پس از شهادت حسن[ع] دنبال شد. چقدر دست و پای شیعیان را با اندک بهانه ای قطع کردند و کسانی که به دوستی ما معروف بودند راهی زندان ها شدند و اموالشان به غارت رفت تا حجّاج بن یوسف روی کار آمد. او با انواع شکنجه ها عرصه را بر پیروان ما تنگ کرد تا جائی که اگر کسی را زندیق و کافر می نامیدند بهتر از آن بود که او را شیعه علیّ امیر المومنین(ع) بنامند!؟ … .“ امام باقر "علیه السلام" و تربیت شاگردان

اوضاع سیاسی در دوران حضرت امام محمد باقر(ع) نیز بهتر از آنچه که در زمان آباء و اجداد طاهرینش(ع) و شیعیان آنها پیش آمد نبود. برخی از مسائل دوران امامت آن حضرت، مقارن با حکومت ظالمانه هشام بی عبدالملک اموی بود.

او مانند دیکر خلفای اموی شدیدا به مقام و منزلت حضرت باقر(ع) در بین مسلمانان رشک برده، در راه تصرف حکومت و کنار زدن امام(ع)، از هیچ جنایتی خود داری نمی کرد. عظمت علمی و معنوی امام باقر(ع)، چنان گیرا و جذّاب بود که حتی خلفای اموی و دشمنان را به کرنش و تعظیم وا می داشت. البته به غیر از عراق، در مکه و مدینه نیز شیعیان اندکی وجود داشتند که تعداد آنها نسبت به شیعیان عراق کمتر بود و در میان اصحاب و یاران حضرت تعداد ۴٩٧ نفر از آن ها در رجال طوسی نام برده شده اند که رابطه شان با امام(ع) قوی بوده و در کتب اهل سنت، اشخاص بسیار زیادی نام برده می شوند که از حضرت حدیث نقل کرده اند ولی جزو اصحاب ایشان به حساب نمی آیند.

تعداد شیعیان اگر چه زیاد بود ولی چنانچه گذشت ، به منظور جنبش و قیام عمومی( که بتوان به پیروزی رسید و بر اساس اسلام و مسلمین ضربه ای وارد نشود) نمی شد به آنان اکتفا کرد و اوضاع سیاسی و مصلحت اسلام هم (که تشخیص آن با امام معصوم و حجت خدا در روی زمین است)، اجازه چنین حرکتی را نمی داد.

از میان اصحاب خاص ایشان چند نفر بیش از دیگران شهرت دارند و مقدار زیادی از احادیث شیعه در جوامع حدیث از طریق آن ها نقل شده است که می توان از زاره بن اعین ، برید بن معاویه ، ابان بن تغلب، ابو بصیر، هشام بن سالم، محمّد بن مسلم، کمیت اسدی،جابر بن یزید نام برد و بعضی از این افراد تا زمان امام صادق(ع) نیز زنده بودند و از آن حضرت نیز احادیث زیادی روایت کردهاند و وظایف مهمی را در عصر امام صادق(ع) انجام داده اند.

مثلا محمّد بن مسلم می گوید: از امام باقر(ع) سی هزار حدیث و از امام صادق(ع) شانزده هزار حدیث سوال کردم و جواب آنها را برای من فرمودند.

امام صادق(ع) فرمود:“ احادیث پدرم را کسی جز زراره و ابو بصیر مرادی و محمّد بن مسلم و برید حفظ نکردند،اینها حافظان دین هستند و در دنیا و آخرت به سوی ما سبقت گرفته اند“.

امام باقر "علیه السلام" و برخورد با غلات

مشکل مهم در آن زمان، مسئله غلات بود که تعداد آنها رو به فزونی گذاشته بود. آنان با سوء استفاده از روایات امام باقر(ع) و نسبت دادن احادیث جعلی به حضرت می کوشیدند از حیثیت شیعی برخوردار شوند و با کشاندن شیعیان به جمع خود به اغراض سیاسی شان جامه عمل بپوشانند.

به خصوص زمانی که امام باقر(ع) در مدینه تشریف داشتند. اما حضرت آنها را طرد می کردند و دستور می دادند که اصحاب و دوست داران ایشان نیز آنها را طرد نمایند. مثلا یفره بن سعید و بیان بن سمعان را که از رهبران غلات بودند توسط اصحاب امام باقر(ع) تکفیر شدند.

غلات سعی می کردند با وانمود کردن اطاعت ظاهری از امام باقر(ع)، خود را از عمل به وظائف اسلامی معاف دانسته ولی امام(ع) مکرر به لزوم عمل صالح تاکید می فرمودند و سعی در خنثی نمودن اندیشه انحرافی غلات می کردند. حضرت می فرمودند: ”شیعیان ما اطاعت کنندگان خدا هستند“.

همچنین می فرمودند“ شیعیان ما اهل زهد و عبادت هستند، افرادی که شبانه روزی پنجاه و یک رکعت نماز بجای می آورند، شبها در حال عبادت و روزها، روزه دار و زکات اموال خود را می پردازند و به زیارت خانه خدا رفته و از محرّمات الهی اجتناب می کنند“.

مسئله دیگر قابل ذکر این است که امام باقر علیه السلام نسبت به مردم عراق و میزان پایداری و اطاعت آنها در راه و اهداف عالیه اسلامی اعتماد نداشتند، گرچه آنها بشدت اظهار علاقه می کردند اما به دلائلی که بعضی ازآنها به سوابق تاریخی مردم کوفه و رفتار آنها با امام علیّ ، امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) بر می گردد، امّا امام باقر(ع) اعتماد نداشتند و در جواب یکی از شیعیان که گفت: اصحاب و یاران ما(شما) در کوفه جمعیتی زیاد هستند و شما را اطاعت می کنند، فرمودند: “ آنها به خونهای خود بخیل تر هستند“.

با توجه به این مسائل(کمی یاران و انصار واقعی و خالص) حضرت امام باقر "علیه السلام"، مصلحت اسلام و حفظ آن را در رعایت تقیّه می دانستند و علی رغم فشاری که مردم عراق از حاکمان ستمگر و ظالم اموی متحمل می شدند قیام نفرمودند و این مسئله باعث شد که تعداد زیادی در امامت ایشان تردید کردند و لذا انشعاباتی در میان آنها رخ داد و عده ای به امامت برادرش زید معتقد شدند. ولی امام باقر(ع) همواره شیعیان را به صبر و بردباری در برابر مشکلات و مقاومت و خویشتن داری توصیه می فرمودند.

امام باقر "علیه السلام" و تبیین معارف الهی

در دوره امام باقر(ع) زمینه های انقراض امویان و روی کار آمدن عباسیان و پدیدار شدن مشاجرات سیاسی و برسر حکومت مسلمین و نزاع های قومی هموار شده، به خصوص بعد از حادثه خونین کربلا که چهره ننگین بنی امیه را سیاه کرد و نفرت مردم از اعمال و کردار آنان زیاد شد و عده ای زیاد بسوی اهل بیت هدایت شدند و حقانیت آل علیّ(ع) بر آن ها آشکار گردید. لکن مردم به جهات متعددی از جنگ و درگیری نظامی با حاکمان روگردان شده و به تدریج به طرف معارف و علوم الهی گرایش پیدا کردند و توسط امام سجاد و امام باقر و امام صادق(علیهم السلام) به بهترین نحو هدایت شدند و هزاران حدیث از زبان آن بزرگوار در توضیح و تبیین معارف اسلامی و قرآنی و فقهی و تفسیری در دسترس مردم و دانشمندان قرار گرفت و لذا قیام با شمشیر در این زمان به علت شکست های سابق و خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرینان ممکن نبود و نهایت تلاش امام باقر(ع)، صرف مبازره فرهنگی و تبیین و تدوین سنّت نبوی و اسلام ناب محمّدی[صلّی الله علیه و آله]شد و از آنجا که وجود امام باقر(ع) با آن هدایت ها و معنویات وجودی به ضرر حکومت بود و همواره بنی امیه از آل علیّ و اهل بیت پیامبر(ص) خوف داشتند، درصدد اذیت و آزار حضرت بر می آمدند ولکن ائمه معصومین(ع) هیچگاه از اهمیت تکلیف شورش و انقلاب بر علیه ظلم و ستم اموی غافل نبودند و بطور غیر مستقیم قیام های حق طلبانه شیعه را رهبری می کردند، برای نمونه می توان از حرکت زید بن علیّ(برادر حضرت) نام برد. از امام باقر(ع) در روایاتی نقل شده است که قیام ایشان را تایید می کرده و فرمود:“ خداوندا پشت مرا به زید محکم کن“.

جناب زید(رض) پس از قیام خونین در سال ١٢٠ یا ١٢٢ هجری(بنا به اختلاف نظر مورخین)، در زمان امامت امام جعفر صادق(ع) به شهادت رسید.

پیروان اهل بیت(ع) و مکتب شیعه اثنی عشری معتقدند، ائمه معصومین(ع) پیشوایان راستین و حجت های خدا در زمین هستند و هر کدام از آن بزرگواران، در زمان خود، طبق شرایط و اوضاع و امکانات و مصلحت اسلام و مسلمین و امر خداوند، کاری را که به صلاح اسلام و حفظ آن باشد انجام دادند و اثر همه آنها این بود که دین اسلام و زحمات چندین ساله پیامبر گرامی اسلام(ص) حفظ شده است و در آینده نیز خفظ خواهد شد.

امروز پس از هزار و چندی سال اسلام در بین مردم مسلمان به عنوان دین جهانی، الگو و سرمشق انسانهاست و روز به روز بر پیروان آن افزوده خواهد شد تا روزی که به امر خدا مهدی موعود، حضرت بقیت الله الاعظم(عج) ظهور فرماید و انتقام تمام ظلم هایی که در حق ائمه معصومین(ع) و شیعیان و دوست دارانشان، شده بگیرد و حکومت جهانی اسلامی را در سراسر گیتی به اجرا در آورد. باشد که همه ما با شناخت و توسل به مقامات ائمه معصومین(ع) ، در پرتو عنایات و توجّهات ولی عصر(عج) بتوانیم شیعیانی خالص برای آنان بوده و در اجرای دستورات الهی و ترک محرّمات و اطاعت از رهبری ولیّ فقیه عادل و دوراندیش زمان، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای موفق باشیم؛ ان شاء الله.

شهادت امام باقر "علیه السلام"

حضرت امام محمد باقر(ع) ١٩ سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زین العابدین(ع) زندگى کرد و در تمام این مدت به انجام دادن وظایف خطیر امامت, نشر و تبلیغ فرهنگ اسلامى, تعلیم شاگردان, رهبرى اصحاب و مردم, اجرا کردن سنت هاى جد بزرگوارش در میان خلق, متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحیح رهبرى و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعى و امام معصوم که تنها خلیفه راستین خدا و رسول(ص) در زمین است پرداخت و لحظه اى از این وظیفه غفلت نفرمود.

امام پنجم ما شیعیان، سر انجام در هفتم ذو الحجه سال ١١٤ هجرى در سن ٥٧ سالگى در مدینه منّوره به وسیله « هشام بن عبد الملک » مسموم و به شهادت رسید. پیکر مقدس ایشان را در قبرستان بقیع - کنار پدر بزرگوارش - به خاک سپردند.     

"و سلام علیه یوم ولد و یوم استشهد و یوم یبعث حیا". 

نویسنده: حجت الاسلام و المسلمین عبّاس جعفری

 

نظر شما