۲۰ مهر و بلندای نام حافظ

به گزارش خبرگزاری برنا؛ نام شیراز که می‌آید نام حافظ و شعر و شاعری تداعی می‌شود. همان شمس الدینی که در اوایل قرن هشتم ه‍جری قمری در شیراز متولد می‌شود و پدرش بازرگان بود. در کودکی پدرش را از دست می‌دهد، در نوجوانی به نانوایی مشغول می‌شود و در همین دوران به کسب علم و دانش علاقمند شده و به مدرسه می‌رود. همین علاقه به تحصیل از او عالمی می‌سازد که قران را به 14 شکل قرائت می‌کند.

داستان حافظ و شاخه نبات را درباره حافظ شیرازی زیاد نقل کرده‌اند و اینکه حافظ همسری نداشت اما از اشعار خود خواجه این چنین بر می‌آید که فرزند داشته و مرگ فرزند را نیز تجربه می‌کند:

«دلا دیدی که آن فرزانه فرزند        چه دید اندر خم این طاق رنگین؟

به جای لوح سیمین در کنارش          فلک بر سر نهادش لوح سیمین»

حافظ تمام عمر را در شیراز گذراند و به کشف حقایق عرفانی پرداخت و از صنایع ادبی شاعران پارسی گو در غزلیات خود بهره برد.

عهد حافظ

اینطور که برمی‌آید، عهد حافظ همراه با تحول زبان فارسی و فرهنگ اسلامی ایرانی بوده است. در غزلیاتش صنایع معنوی و لفظی بی‌مثالی به کار رفتهاست که هوش از سر می‌برد. همین بدعت و نفوذ کلاتم اوست که تفالی به دیوان حافظ زدن را بس شیرین می‌کند.

چند روز مانده تا فرا رسیدن 20 مهر (سالروز حافظ) و در آرامگاه خواجه اهل راز در هوای دلچسب پاییزی دمی نشستن و غزلی از حافظ خواندن خالی از لطف نیست. مهرماه فصل اوج سفر است و در فضای آرامگاه گردشگران خارجی متعددی می‌آیند و می‌روند. چه خوب می‌دانند که مضامین اشعار حافظ چیست و چه جایگاهی در ادبیات جهان دارد:

«مانسا» دیوان حافظ 2 زبانه‌ای در دست دارد و در کنار ارامگاه آن را باز کرده و ترجمه اشعار را به انگلیسی می‌خواند. می‌گوید که تفال زدن به دیوان حافظ را از یک راهنمای گردشگری چند سال قبل در سفر به شیراز آموخته و پاسخ خواجه راز به نیت او جور در می‌آید.

این گردشگر مجارستانی مهرماه شیراز را زیبا توصیف می‌کند و می‌گوید: برای بار دوم است که به شیراز می‌آیم و پیش از این 5 سال قبل اردیبهشت ماه به شیراز سفر کرده بودم.

وی می‌افزاید: رشته تحصیلی من ادبیات است و به خواجه حافظ شیرازی و غزلیاتش علاقه خاصی دارم و بخشی از موضوع تحقیق و پایان نامه دکترای من به این شاعر بلند آوازه می‌پردازد.

مانسا اضافه می‌کند: امسال تصمیم گرفتم در روز حافظ برنامه سفر خود به شیرازرا ترتیب دهم و در مراسمی که برای حافظ شیرازی در یادروزش برگزار می‌شود همراه با 2 دوست دیگرم شرکت کنم.

اعجاز حافظ

استفاده از صنایع لفظی و معنوی، اشعار حافظ را خاص می‌کند و در ضمن استفاده از این الفاظ و صنایع اما سخنش ساده و روان نقل شده و خواننده آن را درک می‌کند و به دیوان لسان اغیب تفال می‌زند که اشعار در زمان خواندن گویا با نیت و حال دل خواننده منطبق است و این همان اعجاز کلام حافظ است و بس...

امسال 20 مهر باز هم روزی دیگری برای بزرگداشت حافظ برگزار می‌شود و برنامه‌هایی در جوار آرامگاهش بر زیبایی این روز می‌افزاید اما حافظ می‌تواند به عنوان یک شاعر شناخته شده جهانی برای ما در روزی به نام و یاد خودش بیش از این باشد که هست.

به سبک قونیه

با توجه به اینکه روز بزرگداشت حافظ قابلیت بسیار قوی در صنعت گردشگری دارد اما انچنان که باید در این مسیر به نتیجه مطلوب نرسیده‌ایم. البته در سل‌های اخیر با تعریف تورهای ادبی و محورهای گردشگری ادبی سعی شده است تا در شیراز تحولی در گردشگری رویداد شود اما باز هم جای کار زیادی داریم تا روز حافظ را به یک بسته گردشگری جهانی تبدیل کنیم.

با نگاهی به کشور ترکیه متوجه می‌شویم که از وجود آرامگاه مولانا تا چه اندازه به عنوان یک رویداد جهانی در صنعت گردشگری این کشور استفاده شده است. یکی از مهمترین جاذبه‌های شهر قونیه در ترکیه مربوط به بزرگداشت مولانا جلال الدین بلخی است که هر ساله از 16 تا 26 آذر در این شهر برگزار می‌شود و گردشگران مختلف از شهرهای سراسر جهان از چند ماه قبل برای حضور در برگزاری مراسم بزرگداشت این شاعر بزرگ به خرید تور، بلیت هواپیما، رزرو هتل و ... می‌پردازند. این همان چیزی است که باید در روز حافظ در شیراز نیز اتفاق بیفتد، اینکه تورها و هتل‌ها از قبل به اندازه‌ای رزرو شده باشند که دیگر گنجایش آنها تمام شود. گرچه جشنواره روحانی و معنوی بزرگداشت مولانا در قونیه در اواسط دسامبر و اوج سرما برگزار می‌شود اما ارائه بسته‌های مناسب و تبلیغات موثر در حوزه گردشگری باعث شده است تا باز هم سیل فراوان جمعیت از دور و نزدیک به قونیه سرازیر شوند.