گفتگوی علی ضیا با وزنه برداری که بعد از ۴ سال طلای المپیک لندن را گرفت

در ادامه ضیا میزبان محمدرضا مروارید استاندار ایلام شد که در سخنانی گفت: خودم اهل ایلام هستم و از سال 58 تا 1368 آنجا بودم. از جهاد سازندگی کار خود را آغاز کردم. به تهران آمدم و در وزارت کشاورزی بودم. 7 سال استاندار کرمانشاه بودم. 8 سال معاون سازمان راهداری بودم و...

 

او که فرزند آیت الله مروارید نماینده دور اول مجلس خبرگان است، به بازنشستگی اجباری اش در سال 87 اشاره کرد و گفت: در چند شرکت مدیر بودم تا سال 92 که دو هفته مانده به اربعین بود که استاندار ایلام شدم. آن سال 160 هزار نفر به کربلا رفتند. در حالی که پایانه مهران برای رفت و آمد 10 هزار نفر ساخته شده است. سال بعد ما تغییراتی در حد مقدور اعمال کردیم از جمله گیت ها را دو برابر کردیم و آن سال 540 هزار نفر آمدند که البته این مربوط به افرادی است که گذرنامه داشتند و خیلی ها بدون گذرنامه رفتند.

 

مروارید یادآور شد: همواره اربعین برکت خاصی برای ایلام دارد و از یک ماه قبل همه حال و هوای معنوی به خود می گیرند. موکب ها راه اندازی می شود، مقدمات فراهم می شود و شور و شوق خاصی در بین همه وجود دارد.

 

استاندار ایلام درباره ماجرای بسته شدن مرز مهران توضیح داد: مرز مهران فقط در حد دو سه ساعت بسته شد اما در فضای مجازی طوری این خبر منعکس شد که انگار مرز دو سه روز بسته بوده است. سردار رضایی درباره مرزبانی با مقامات عراقی جلسه داشت. دو سه بار از آنها دعوت کردیم سیل جمعیت مردم را ببینند تا پذیرفتند آنهایی که گذرنامه دارند اما ویزا ندارند از مرز رد شوند. اینگونه شد که تعدادی رفتند. روز بعد هم اعلام شد که هرکسی کارت ملی دارد می تواند عبور کند. آن زمان شوق آنهایی که هیچ کدام را نداشتند بیشتر شد. اما مرز به طور مداوم بسته نبود و مدام برای عبور مردم باز می شد.

وی همچنین با تسلیت درگذشت استاد موذن زاده بیان کرد: در مدت 10 روز اخیر بیشترین نوایی که در مهران شنیدیم همین زینب زینب زنده یاد موذن زاده بود.

 

مروارید یادآور شد: شهرداری ایلام چند سالی است که برگها را جمع آوری نمی کند. به ویژه در مرکز شهر پر از درختهای چنار است و برگهای آنها روی زمین منظره زیبایی ایجاد می کند.

وی همچنین به این نکته اشاره کرد که پسرش در تهران شغل آزاد دارد.

 

 

استاندار ایلام در پاسخ به سوالات ضیا مبنی بر اینکه آیا درست است بالاترین نرخ بیکاری و آمار خودکشی در کشور مربوط به استان ایلام آست، تصریح کرد: من زمانی که به ایلام رفتم، این استان، رتبه اول تا سوم را در بیکاری داشت اما در سال 94 استان 13 تا 17 شدیم. استانهایی مثل کرمانشاه، لرستان و چهارمحال و بختیاری جزو اولین استانها هستند. ایلام استعدادهای خیلی خوبی دارد که هنوز ناشناخته است. برای مثال مهد گاز است. سال گذشته 700 میلیون دلار صادرات داشتیم و...

 

مروارید ادامه داد: سال 94، 90 نفر خودکشی منجر به مرگ داشتیم. از سال گذشته 13 درصد این آمار افت کرده است. در این زمینه مطالعات زیادی انجام شده است. برخی می گویند بحث جنگ و افسردگی های بعد از آن باعث این موضوع شده است. به هر حال این شهر چند سال درگیر جنگ بوده و بعد از آن آنطور که باید این شهر بازسازی نشده است.

 

وی همچنین درباره شلوار کردی گفت: می گویند اگر می خواهی گامهای استوار برداری، شلوار کردی بپوش.

 

استاندار ایلام در پایان درباره آتش سوزی در جنگلهای این استان نیز اظهار کرد: استان ما 640 هزار هکتار جنگل بلوط دارد و 10 درصد دچار خشکی هستند. آمار آتش سوزی ها بیشتر مربوط به پنجشنبه و جمعه است که مردم آتشی را که در دل طبیعت روشن کرده اند خاموش نمی کنند و می روند.

در ادامه ضیا به گفتگوی تلفنی با استاد سیدتقی سیفی اردبیلی شاعر نوحه «زینب زینب» پرداخت که او با تسلیت درگذشت سلطان الواعظین بیان کرد: برای من که سالها با این انسان وارسته رفاقت تنگاتنگی داشتم این اتفاق بسیار دشوار است.

 

او درباره نحوه سرودن این نوحه توضیح داد: من با آقای موذن زاده از دهه 50 کار می کردیم و از شعرهای من استفاده می کردند. موقعیتی پیش آمد و قرار گذاشتیم و صحبت کردیم سال 61 بود و هر هفته که ایشان برنامه داشت یکی دو تا شعر در اختیار او می گذاشتم و هیچوقت پای پول وسط نبود.

 

وی افزود: از آنجایی که خودم زندگی ام را مدیون حضرت زینب می دانم و عشق زیادی به ایشان دارم، روی این نوحه کار کردم و آهنگ این شعر را نیز خودم انتخاب کردم.

 

اردبیلی تصریح کرد: آقای موذن زاده از نظر حسن خلق نمونه بود. من از زمانی که عنایت حضرت زینب را دیدم هیچ موقع به زبان نمی آورم که چیزی ندارم. خانم با یک زینب زینب به من آنقدر عطا کرده که همه چیز دارم.

 

سپس در بخش «بدون کات» به کارگردانی زهره پارسا ادامه گفتگو با داریوش اسدزاده روی آنتن رفت و او در بخش پایانی گفتگو بیان کرد: کتاب ها بچه های من هستد. زمانی پیش آمد که مجبور شدم بچه هایم را بفروشم، اما وقتی دوباره پول دستم آمد، تمامشان را از نو  خریدم.

 

وی یادآور شد: شبی نیست که مهمان نداشته باشم و هر شب برخی از هنرمندان به خانه ما می آیند و با هم تا نیمه شب گپ می زنیم. گهگاه با عیال درباره تلویزیون کل کل می کنم. کل کل هایمان هم درباره کتاب و مطالعه است هم درباره تلویزیون. به هر حال من مجبور شدم یک تلویزیون دیگر تهیه کنم، بنابراین دیگر با هم کل کل نمی کنیم!

 

آخرین مهمان این قسمت سعید محمدپور وزنه بردار کشورمان بود که ضیا در این باره با او گپ زد که با گذشت چهار سال از المپیک 2012 لندن، مدال طلای این رشته را به دلیل مثبت اعلام شدن دوپینگ نفرات اول تا چهارم دسته 94 کیلوگرم رشته وزنه برداری، به دست آورده است.

 

محمدپور در این باره گفت: نفر اولی که مدال طلا را با دوپینگ از آن خود کرده بود باید مدال را به من تحویل بدهد.

 

 

این قهرمان وزنه برداری درباره شرایط زندگی اش گفت: خداراشکر محتاج کسی نیستم، فعلا اردوهایمان هم شروع نشده است. قرار است یک ماه اول از جوان ترها دعوت کنند و بعد از آن امثال من در اردو حضور داشته باشیم، گویا من در دسته پیرمردها قرار گرفته ام.