رضا مجیدزاده، مدرس اقتصاد خرد و کلان دانشگاههای تهران و نویسندۀ کتابهایی از قببل: نظریه بازی و تحلیل اقتصادی، پروانههای رسته از پیله و معمای غازان خان، در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری برنا به داوری طرح هدفمندی یارانهها پرداخت. آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی دکتر مجیدزاده با خبرگزاری برناست.
به عنوان یک کارشناس اقتصادی نکات ضعف و قوت طرح هدفمندی یارانهها را چه میدانید؟
به باور من مهمترین ضعف فاز اول هدفمندی یارانه ها شوک درمانی بود چراکه دولت دهم بنا داشت با دستکاری قیمت حاملهای انرژی و نهادههای تولیدی اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران انجام دهد. این دولت به هیچ روی به این نکته توجه نداشت که اقتصاد ایران درگیر معضل بخشهای شبهدولتی است، بخشهای که مانعی جدی در مسیر فعالیت بخشهای خصوصی هستند. علاه بر این دولت احمدینژاد از این نکته عاجز بود که در بستر کلی اقتصاد ایران زمینههای لازم و فضای مناسب برای رقابت اقتصادی وجود ندارد. به طور کلی دستکاری قیمتها و پرداخت یارانۀ مستقیم به مردم منافع گروه کثیری را به سمت بخش های کوچکی از جامعه مانند گروههای انحصارطلب، دلالان حوزههای مختلف اقتصادی و فعالان بخش مسکن انتقال داد. متأسفانه در شرایط حاضر منابع درآمدی گروههای کم درآمد جامعه به سمت این گروهها انتقال پیدا کرده است.
وجه مثبت و ایجابی این طرح مشروط به این امر بود که اقتصاد ایران فضای رقابتی را تجربه میکرد؛ تحت این شرایط میتوانستیم بگوییم که دولت با اجرای این طرح به سمت کوچک شدن و به اصطلاح نامرئی شدن خود حرکت میکند. متأسفانه باید بر این نکته تأکید کنم که اقتصاد ایران چنین وضعیتی را در حال حاضر تجربه میکند.
به نظر شما علی رغم وضعیتی که تشریح کردید،دولت دهم چگونه اجرای این طرح را توجیه میکرد؟
دولت دهم براساس رابطه حسابداری اجرای فاز اول هدفمندی را توجیه می کرد؛ مثلاً میگفت به همان میزان که هزینه قبضها را افزایش می دهیم به همان میزان پرداخت یارانه به مردم خواهیم داشت. این تحلیل در یک رابطه حسابدارانه مشکلی را شاهد نخواهد بود اما باید توجه داشت که در فضای اقتصادی این رابطه درست عمل نخواهد کرد؛ چراکه افراد این یارانههای نقدی را به عنوان درآمد خود حساب میکنند و بر این اساس به طور منطقی شاهد افزایش طرف تقاضا خواهیم بود. از سویی دیگر با افزایش نرخ حاملهای انرژی و نهادههای تولیدی، شاهد فشار بر طرف عرضه بودیم که این امر در ادامه منجر به رشد منفی اقتصادی، رکود و تورم شد و در نهایت منجر به ظهور و بروز وضعیت رکود تورمی در اقتصاد ایران گردید.
آیا میتوان میان پرداخت یارانههای نقدی و افزایش نقدینگی در اقتصاد رابطهای متصور بود؟
طبیعتاً وقتی شما قیمت ها را افزایش می دهید به طور منطقی تقاضای پول را افزایش دادهاید. به طور طبیعی و منطقی افزایش قیمتها، حجم و میزان نقدینگی بیشتری را طلبیده و در نهایت منجر به افزایش نقدینگی در اقتصاد و تضعیف پول ملی خواهد داشت.
در پایان گفتوگو توصیۀ شما به عنوان یک کارشناس اقتصادی به دولت یازدهم در اجرای مرحلۀ دوم هدفنمدی چیست؟
به عنوان یک کارشناس به دولت یازدهم توصیۀ جدی میکنم که در اجرای مرحلۀ دوم هدفمندی یارانهها به سیاق دولت دهم عمل نکند، چرا که در صورت ادامۀ سیاستهای اقتصادی دولت دهم در اجرای هدفمندی یارانهها، شاهد دور و موج تازهای از رکود و تورم خواهد شد.