داود امیریان، نویسندگى خود را از سال ۶۹ با نوشتن خاطراتش از جبهه آغاز كرد و در حال حاضر در چند حوزه خاطره نویسى، ادبیات كودك و نوجوان، رمان، طنز، زندگینامه داستانى شهدا و فیلمنامه نویسى قلم مى زند. "خداحافظ کرخه" اولین اثر اوست.
نوروز به کجا سفر می کنید؟
ما فقرا کجا را داریم برویم. فامیل هم در آمریکا و انگلیس نداریم که ما را دعوت کنند آنجا برویم. بهترین جا، خانه است چون آرامش را دوست دارم.
سال 89 برایتان چطور بوده است؟
سال 89 نه خوب بود و نه بد. اما نباید ناشکری کرد و خداروشکر خسارت جانی و مالی نداشتم. در این سال خودم از خودم راضی نیستم چرا که فعالیتهای سال گذشتهام بهتر بود.
اما از کسانی که فکرش را نمی کردم نارو خوردم. در سال 89 یک رفیق خوب را به خاطر اینکه کاری که میخواست نتوانستم انجام بدهم از دست دادم.
به یادماندنی ترین خاطره عیدتان؟
یک سال لحظه تحویل سال، پدر و مادرم نبودند و من با خواهرانم در خانه تنها بودیم. فکر کنم 9 سالم بود. پولی هم نداشتیم که چیزی بخریم و گریه می کردیم. 2 ثانیه از اعلام تحویل سال گذشت که خواهر کوچکم خبر آمدن پدر و مادرم را داد. این خاطره برایم به یادماندنی شده است.
بهترین عیدی که گرفته اید؟
کوچک که بودیم عیدیهایمان اسکناس های یک و دو تومانی بود. اما بدبختانه 11-12 ساله که شدم گفتند داوود بزرگ شده و دیگر به من عیدی ندادند. پولهایی که در عید می گرفتم و جمع می کردم و به سینما می رفتیم عیدیهای خوبی بود.
از بین سینهای سفره هفت سین کدامیک را بیشتر دوست دارید؟
سیب را دوست دارم چون خوشمزه است و الان جلوی من 2 تا سیب هست که بعد از صحبت با شما می خواهم آنها را بخورم.
بهترین عیدی برای جوانان چیست؟
بهترین عیدی که می شود به جوانان داد کار است. شعار ندهیم و به خواسته هایشان احترام بگذاریم. اگر برای جوانان اشتغال ایجاد کنیم می توانند ازدواج کنند و فساد کمتر می شود. همه جوان ها شم اقتصادی خوبی ندارند.
***