سرویس اجتماعی برنا/
در سال هایی نه چندان دور کفتربازی نوعی سرگرمی شاید هم ورزش البته در میان قشر خاصی محسوب می شد. جدای از کفترخانههای بزرگ در شهرهایی چون اصفهان کفتربازانی که به آنها عشقباز هم میگفتند، پشتبام خانه را کفترخانه میکردند و صبح تا غروب کفتر جلدها را میپراندند تا توی هوا قیقاج بروند و لابد خیلی دوست داشتند سِیر کردن رد بال کشیدن کفترها را.
اول در گنجه را باز میکردند و سری به کفترحمالها میزدند و غلطیها(کاسهای که کفتر در آن تخم میگذارد) را وارسی میکردند تا ببینند کفترها، تخم گذاشتند یا نه. بعد هم دستی به سر کفتر پرشیها و دم کُلها و کفتر کهنهها میزنند. نیم دور اول چرخیدن توی آسمان و سیاهت البته نصیب طوقی؛ کفتر سوگلی میشد.
آنزمانها مسابقات کفتربازی هم بود و سینه به سینه اسم کفتربازانِ تیر میچرخید و نام و آوازهای برای آنها درست میشد. کبوترخانههای بزرگ و البته با معماری پیچیده و منحصربه فرد خود هم پاتوق عشقبازان خیلی اهل بوده است لابد؛ ساختمانهایی مدور برای جمع آوری کبوترها و کودشان که شاردن؛ جهانگرد فرانسوی که در روزگار صفوی از ایران دیدن کرده است دربارهشان مینویسد: «به باور من ایران کشوری است که بهترین کبوترخانههای جهان در آنجا ساخته میشود . این کبوتر خانههای عظیم، شش بار بزرگتر از بزرگترین پرورشگاههای پرندگان ماست. در اطراف اصفهان بیش از ۳۰۰۰ کبوترخانه شمردهاند.»
حتی برخی کفتربازان نامی در تاریخ اسمشان درج شده و میتوان از دوستعلی معیری(معیرالممالک) نام برد. او که خود از عشقبازان یا کبوتربازان نامی است، در خاطرات خود گه گاه به اسامی برخی کبوتربازان معروف تهران، در اواخر عهد قاجاریه و اوایل عصر پهلوی اشاره کردهاست. در بخشی از نوشته او میخوانیم:« بین سال های ۱۳۰۳تا ۱۳۱۵ شمسی بود که، متجاوز از 2هزار کبوتر داشتم. در این سال ها از کبوتربازان معروف و طراز اول، میتوان از: شاهزاده مرآت السلطان، ملک الشعرا بهار، نظام الدوله خواجه نوری، شاهزاده عبدالصمد میرزا جهانبانی، شاهزادگان مقبل الدوله و مفاخرالسلطنه، نوههای شاهزاده تیمور میرزا سردار معتضد و نصیرهمایون، پسر میرزا زینل را میتوان نام برد. پدرم دوست محمدخان در زمان حیات پدرش، دوستعلی خان معیرالممالک بیش از هزار کبوتر گرد آورده بود. چند تن از کبوتربازان مشهور آن زمان، از قبیل: شاهزاده حاج نصرالله میرزا، میرزا آقا سلطان و حاج قربان اغلب نزد پدرم می آمدند و هربار برایش تحفههای تازه میآوردند. حاج قربان از «نقش بازان» به نام بود و «زردهای خال سیاه» او را، هیج کس نداشت.»
اما هنوز هم بر خلاف قبیح بودن کفتربازی در عرف عدهای در برخی شهرهای ایران کبوتر دارند. خیلی وقت هم هست بساط نامه پراکنی از طریق کبوتر و اطلاع رسانی اتفاقات از راه سینه به سینه گذشته و از همین رو عدهای که اغلب وقتشان در کبوترخانههای کوچک و بزرگ خود میگذرانند دست به دامن اینترنت شدند و سایتها و وبلاگهایی برای نشر عقاید و اخبار به خود اختصاص دادهاند. در برخی از این سایتها، حتی گرداننده به دو زبان فارسی و لاتین به انتشار مطالب میپردازد و اخبار را مسابقات کبوتر پرانی را همراه با برندگان و عکسهایی از مسابقات نشر میدهد. حتی عکس جام کبوترپرانی در هلند که کاپ قهرمانی(!) نصیب سیروس چناری بچه مازندران میشود. همچنین عکسی از جام مسابقات کبوتر پرانی در دوبی.
علاقهمند گرداننده این سایت همچنین تلاشی هم در زمینه آرشیو کردن اطلاعات کبوتربازن به نام و معاصرایران و البته افتخاراتی که کسب کردهاند، دارد. به عنوان مثال اینکه نسل اندر نسل از پدر جد خود کفترباز بودند، چند بار برند کاپ شدند و چه ابداعاتی در این زمینه داشتند.
اینجاست که میتوان میزان جذابیت و کاربرد فضای مجازی را در زمینههای مختلف محک زد و یک بار به معنای واقعی دریافت که جایی هست که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن پیدا شود، سایت برای کفتربازان که سهل است!
گزارش: لیلا باقری