ماجرای پارتی‌بازی با آنهایی که پایشان در زندگی لغزیده است

۱۳۹۰/۰۴/۲۲ - ۱۳:۴۶:۱۴
کد خبر: ۶۲۹۳۹
ماجرای پارتی‌بازی با آنهایی که پایشان در زندگی لغزیده است
اگر روزنه امیدى به روى افراد مجرم گشوده شود و احساس نمایند اگر در برنامه غلط و نارواى خود، تجدید نظر كنند راه نجاتى براى آنها هست، از بیراهه به راه باز می‌گردند.
به گزارش سرویس قاب نقره برنا، شفاعت در لغت، به معناى "ضمیمه كردن چیزى به چیز دیگر و جفت نمودن آن" است و در اصطلاح مذهبى، یعنى كمك اولیاى خدا پیامبران، امامان و مردم صالح و درست كار به افرادى كه در طول زندگى، مرتكب لغزش هایى شده‌‍‌اند. البته كمك به نجات افراد گنه‌كار، دو صورت دارد: یك شكل آن، به اصطلاح پارتى بازى و ظلم و ستم و تبعیض نارواست و شكل دیگر آن، یك نوع درس تربیت، روزنه امید و وسیله تكامل.

اگر به افرادى بدون هیچ گونه شایستگى بى جهت كمك شود و بر دیگران مقدم شوند، این كار نوعى تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تأمین دادن به آنها در برابر جنایات است.

این همان شفاعت غلط و ناروایى است كه باید گفت جنایت‌كاران و گنه‌كاران را جسور و جرى می‌‌سازد و امید به چنین شفاعت پندارى، سبب می‌‌شود افراد مجرم از انجام دادن هیچ جنایتى كوتاهى نكنند. مسلماً هدف آیات، این نوع شفاعت نیست كه عقل و خرد آن را محكوم می‌‌كند.

ولى اگر بعضى از گنه‌كاران، به دلیل پیوندهاى معنوى كه با خدا داشتند و به سبب ارتباط ایمانى كه با اولیاى پروردگار برقرار ساخته بودند، مورد كمك شفیعان در روز رستاخیز قرار گیرند، در این صورت نوید شفاعت نه تنها موجب تشویق و مستلزم تبعیض ناروا نیست، بلكه عین عدالت و وسیله تربیت و بازگشت افراد گنه كار از نیمه راه است.

حضرت آیت الله جعفر سبحانی در توضیح این مطلب و درباره حقیقت شفاعت در کتاب"دوست‌نماها" می‌نویسند: توضیح این كه، همان طور كه قرآن مجید بیان می‌كند: شفاعت اولیاى خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه خدا نباشد هیچ كس نمی‌تواند شفاعت نماید. ناگفته پیداست كه اذن خدا بى جهت و بدون حكمت نخواهد بود و اذن خدا شامل حال كسانى می‌شود كه براى عفو و اغماض شایستگى دارند و اگر در طول زندگى، لغزش و گناهى داشتند، به مرحله پرده درى و طغیان نرسیده و اگر رابطه خود را در بعضى از جهات ضعیف كرده اند، به كلى آن را از بین نبرده اند. این چنین افراد كه پیوندهاى گوناگون خود را با حق و حقیقت نگسسته اند، مشمول و شایسته شفاعت می‌شوند.

نوید شفاعت با این شرط، خود هشدارى است به افرادى كه گاهى مرتكب گناه می‌شوند تا به هوش باشند و هر چه زودتر از ادامه گناه بازگردند و همه پیوندها را نگسلند و پرده ها را ندرند و از شعاع شفاعت دور نگردند، كه در غیر این صورت، راه نجاتى براى آنان نخواهد بود.

همین احساس و توجه، در بازگشت افراد گنه‌كار به راه حق و تجدید نظر در برنامه هاى غلط تأثیر می‌گذارد و در حقیقت روزنه امیدى براى پاك ساختن برنامه زندگى از نقاط تاریك محسوب می‌شود.

تجربه نشان داده است كه اگر روزنه امیدى به روى افراد مجرم گشوده شود و احساس نمایند اگر در برنامه غلط و نارواى خود، تجدید نظر كنند راه نجاتى براى آنها هست، در این صورت بسیارى از آنان از بیراهه به راه باز می‌گردند.

در قوانین جزایى و كیفرى جهان، قانونى به نام «عفو زندانیان و مجرمان بزرگ و محكومان به حبس ابد» وجود دارد. نكته آن این است كه روزنه امیدى براى این افراد باز شود تا در برنامه زندگى خود، تجدید نظر نمایند. اگر این روزنه نبود، علت نداشت كه در آن محیط آرام بنشینند و دست به جنایت نزنند; زیرا بالاتر از سیاهى(زندان ابد) رنگى نیست.

شفاعت درباره افراد لایق و شایسته ، جز روزنه امید براى امكان تجدید حیات دینى و اخلاقى چیز دیگرى نیست و مخصوص كسانى است كه روابط خود را با خدا و اولیاى دین حفظ كرده اند، ولى كسى كه داراى اعمال نیك نبوده و از ایمان به خدا بهره نداشته باشد و عمرى را در گناه و فساد به سر برده است، هرگز مشمول شفاعت نخواهد شد.
نظر شما