خود شناسی در ۱۰ دقیقه/ چه شخصیتی دارید؟

به گزارش خبرگزاری برنا، اگرچه هر انسانی بی همتا است، اما روانشناسان متوجه شده اند که شیوه رفتار هر انسانی به صورت یک قالب شخصیتی، که در آن صفاتی غالب است، قابل بررسی است.

یکی از مشهور ترین روانشناسانی که انسان ها را به تیپ های مختلفی تقسیم کرده است، کارن هورنای است. کارن هورنای انسان ها را به سه گروه بزرگ تقسیم کرده است، مردم گراها (مهر طلب)، مردم گریز( انزوا طلب)، مردم ستیز( قدرت طلب).

مهرطلب

فرد مهر طلب تشنه توجه هستند و می خواهند دوست داشتنی باشند. دیگران را نمی آزارند و قدرت نه گفتن و حتی عصبانی شدن ندارند. این افراد برای اینکه محبوب بشوند کارهای دیگران را انجام می دهند و خود را قربانی می کنند.

انزوا طلب

این افراد یک مرز خیالی به دور خود کشیده اند و اجازه نمی دهند هیچ کسی وارد آن شود. افرادی آزاد هستند و در عین حال بسیار متعهد به وظایف. این افراد به اسم افراد نجوش و سرد معرف می شوند. ویژگی دیگر این افراد مستقل بودن، برتری و قوی بودن است. این افراد برای این سبک زندگی، به این صفات نیازمندند.

قدرت طلب

این افراد محتاج قدرت هستند و تنها زمانی احساس بودن می کنند که دستور بدهند، تحقیر کنند و منع کنند. در صورت مخالفت با آنها هر کاری می کنند تا نظر خودشان را به کرسی بنشانند و در صورت لازم اقدام به پرخاشگری می کنند. ویژگی درونی این افراد، احساس حقارت و ترس شدید است که بوسیله قدرت طلبی پوشیده شده است.

البته می توان سبک های دیگری را پیدا کرد به صورت یک الگو در آمده است.

راحت طلب

این افراد به دنبال لذت بردن هستند. برای همین تن به سختی زیاد نمی دهند. مسوولیت پذیر نیستند و از تمام استعداد هایشان استفاده نمی کنند.

کنترل طلب

این افراد دوست دارند همه چیز بر وفق مراد باشد، برای همین هم همه چیز را کنترل و مدیریت می کنند. این افراد به درد مدیریت می خورند. این افراد توانایی کمتری برای لذت بردن دارند و گهگاهی افراد دور و بر خود را بخاطر کنترل شرایط فریب می دهند.
 
منفعت طلب

زندگی برای این افراد مانند یک سود بزرگ است. این افراد برای هر حرکتی که می کنند به دنبال سود و منفت هستند. حمله معروف آنها " چه چیزی برای من داره" است. این افراد به هر وسیله ای متوسل می شوند تا دیگران را به خدمت بگیرند و در این موضوع بسیار خبره اند. ویژگی دورنی افراد این است که در یک ترس به سر می برند، معتقدند که دنیا حق آنها را خورده است و توانایی ارتباط عمیق با انسان ها را ندارند.

این تقسیم بندی ها تا حدودی تجربی اند، در نتیجه می توانند با یکدیگر ترکیب شوند و خود را در یک سبک جدید نشان دهند.

ویژ گی های زیستی- روانی بعلاوه محیط و تجربه، به انسان ها سبک خاصی برای زندگی می دهد. وقتی افراد از این روش ها سود می برند، آنها را تکرار می کنند و کم کم جزء زندگی آنها می شود و به تمام موقعیت ها و تمام طول زندگی تسری پیدا می کند.
 
همه این سبک دارای منفعت هایی است ولی از نظر روانشناسان، نوعی روان رنجوری و یا همان بیماری روانی است. چون همه این سبک ها مانع ارتباط سالم انسان ها با هم می شوند. در این سبک ها افراد به عنوان ابزاری برای حفظ تعادل روانی هستند. مهر طلب محبت می کند، اما نه برای محبت، بلکه به این خاطر که اگر محبت نکند توجه نمی بیند و احساس حقارت می کند. کنترل کننده مدیریت می کند، نه به این خاطر که مدیریت خوب است، بلکه به این خاطر که از کنترل ناپذیری می ترسد و به این صورت افراد دیگر را بازی می دهد.

یک انسان سالم از همه صفات بالا در شرایط مختلف، بنا به نیاز، بر اساس احترام و ارتباط عمیق قلبی استفاده می کند.