در نشست نقد و بررسی فیلم آلزایمر مطرح شد

معتمدی: در «آلزایمر» از یک مثلث عشقی به طنز می‌رسیم

۱۳۹۰/۰۶/۰۳ - ۱۹:۴۶:۱۸
کد خبر: ۷۲۸۲۹
معتمدی: در «آلزایمر» از یک مثلث عشقی به طنز می‌رسیم
دغدغه اصلی معتمدی فلسفه در سینما است که با بیا ن پر تکلفی آن را برای مخاطب عام بیان می کند و به نظر می رسد نقطه اوج این امر در آلزایمر دیده می شود .
به گزاش خبرنگار سینمایی برنا، در دهمین نشست باشگاه فیلم فرهنگسرای رازی،  فیلم سینمایی آلزایمر با حضور جواد طوسی مجری جلسه و منتقد سینما ، احمد رضا معتمدی کارگردان ، مهتاب کرامتی ، مهران احمدی و داوود فتحعلی بیگی بازیگران این فیلم سینمایی در پردیس سینمایی رازی نقد و بررسی شد .

در ابتدای این نشست ، جواد طوسی با اشاره به کارنامه کاری احمد رضا معتمدی گفت : اگر استمرار و نگاهی کنجکاوانه به آثار احمد رضا معتمدی داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که دغدغه اصلی این کارگردان فلسفه در سینما است ،نگاه فلسفی که بیان پر تکلفی را برای مخاطب طراحی می کند .

وی سپس به نخستین فیلم معتمدی اشاره و اظهار کرد: زمانی که در یکی از دوره های جشنواره فیلم فجر فیلم «هبوط» به نمایش در آمد نسبت به این فیلم و وجهه فلسفی و قالب بودن آن بر دیگر ارکان ساخت فیلم انتقادهایی داشتم اما رفته رفته زمانی که نگاه و جهشی را در کارهای معتمدی دیدم به این نتیجه رسیدم نوع نگاه معتمدی به منظره باج دادن به تماشاگر نیست .

این منتقد سینمای ایران خاطر نشان کرد : معتمدی به یک تعادل در روایت پردازی رسیده و نمونه آن را می توان در آلزایمر دید او به خوبی روایت پردازی را در روزمرگی بیان می کند .

طوسی در ادامه سخنان خود به دیگر آثار معتمدی اشاره کرد و افزود : از فیلم «دیوانه ای از قفس پرید» به عنوان یک سینمای اجتماعی که بحث فلسفی را به خوبی در خود جای داده می توان نام برد این فیلم نمونه معترضانه نسل خود است و به خوبی مسائل اجتماعی و بحث های فلسفی در یکدیگر تنیده شده است.
 
وی تاکید کرد : به نظر من به یک سری از آثار معتمدی جفا شده است، تفاوت زاویه دید این کارگردان را با دیگر کارگردانها می‌توان به خوبی دید ،همچنین این کارگردان فروتنی بسیاری دارد که این امر در ابتدای کار دیده می شود او فیلم هایش را تجربه ای در زندگی می داند ، فیلم نامه آلزایمر چند سال متمادی به شکل های مختلف نوشته شده است تا به این متنی رسید که امروز می بینیم .

در بخش دیگری از این نشست ، احمد رضا معتمدی کارگردان فیلم آلزایمر با اشاره به آثار سینمایی خود و طی طریقی که در این راه داشته اظهار کرد: در بحث آثار ادبیات نمایشی ،نمایش نامه ، فیلم نامه ، قصه کوتاه حرکت از یک ایده نمایشی به ساختار نمایشی شکل می گیرد .
 
وی یاد آور شد : برای حل این نکته باید از ایده و درباره چگونگی شکل گیری آن صحبت کرد ، گاهی یک ایده از یک موقعیت نمایشی بوجود می آید ، گاهی شخصیت یک ایده نمایشی را بوجود می آورد مثل سریال مختار ، یوسف و گاهی حادثه و ماجرا منبع ایده می شود مانند حوادث روزنامه ها ، گاهی مکان منبع الهام می شود ،مثل فیلم های کمدی اما سخت ترین نوع ایده حرکت از یک تفکر به نمایش و تبدیل آن به شخصیت ها و موقعیت است که به نظر من سخت ترین کار در حوزه ادبیات است .

وی به ساخت فیلم های فلسفی اشاره کرد و گفت : بسیاری از فیلم هایی که تحت عنوان فلسفی در ایران ساخته می شود از شخصیت ها و میزانسن های فیلم های خارجی استفاده شده است .
 
این کارگردان به نگارش فیلم نامه های خود اشاره کرد و افزود : هر کدام از فیلم های من نزدیک به سه تا 4 سال طول می کشد و به نظر من چیزی که در این آثار از هبوط تا آلزایمر بوجود آمده است صیقل خوردن افکار و همچنین تفکر سینمایی است که با کمک زمان بوجود آمده است و در این راه کلیدهای بیشتری را پیدا کردم تا بتوانم ارتباط بهتری با اثر برقرار کنم .

معتمدی در ادامه سخنان خود به فیلم آلزایمر اشاره کرد و گفت: این فیلم در لایه ظاهری درام عاشقانه است، مثلث عشقی دارد که یکی از اضلاع مفقود است و به همین دلیل با یک موقعیت طنز برخورد می کنیم که عده ای به دنبال برگزاری مراسم ترحیم هستند و یکی از اضلاع عشقی دنبال دادن آگهی گمشدن همسرش است و این اتفاق درام عاشقانه را برای مخاطب به طنز تبدیل می کند .
 
وی خاطر نشان کرد : عشقی که آسیه در فیلم دارد، صد در صد معرفت حضوری است ،معرفت حضوری یکی از ابزار کسب دانش است ، علت آنکه بشر در این سالها به این سمت رفته این است که ابزار را کنار گذاشته است ،زمانی که علم حضوری برود ایمان نیز می رود ،در این فیلم یک دیالوگ است که می گوید ما باید خدا را در خودمان پیدا کنیم ، بشر زمانی که خود را از دست داد خدا را نیز فراموش کرد .

دیوانه ای از قفس پرید قلع و قمع شد
معتمدی در ادامه به تفاوت دید خود در آلزایمر و دیوانه ای از قفس پرید اشاره کرد و گفت : هرچه قدر سن فیلمساز بالاتر می رود نا خود آگاه محافظه کار تر می شود ، در دیوانه ای از قفس پرید ،فیلم پس از جشنواره قلع و قمع شدیدی شد ، من در این فیلم فکر می کردم از تفکر انقلابی دفاع می کنم اما رفتاری که با فیلم شد این سخن را نشان نداد .

کارگردان فیلم سینمایی هبوط ادامه داد : من بدون اینکه به هیچ گروهی ارتباط داشته باشم این فیلم را ساختم ، اما بعد ها در تفکرات فلسفی به این نتیجه رسیدیم که لیبرالیسم اساسا یک متدولوژی است تا ایدئولوژی ، من تصور می کردم مسئولان از دیوانه ای از قفس پرید خوششان بیاید اما اینگونه نشد .

در بخش دیگری از این نشست نقد و بررسی فیلم آلزایمر داوود فتحعلی بیگی یکی از بازیگران فیلم گفت : من در این فیلم نقش یک روحانی را ایفا می کنم ، معتمدی از ابتدای خوانش فیلم نامه از من می خواست که روحانی یک تفاوتی با دیگر روحانی های دیگر فیلم ها داشته باشد و به همین دلیل سعی کردیم روحانی مردمی و بی تکلفی را نشان دهیم .

نقش روحانی در فیلم ها کلیشه شده است
وی خاطر نشان کرد : وقتی تمرینات را شروع کردیم مطابق معمول روحانی به سمت کلیشه رفت اما معتمدی از من خواست از این قالب بیرون بیایم ، به نظر من دراکثر فیلم ها روحانی کلیشه ای است به جز فیلم سینمایی مارمولک من سعی کردم کلیشه نباشم که فکر می کنم 10 درصد آن چیزی را که معتمدی از من خواست نشان دادم .

وی به فیلم آلزایمر و داستان آن اشاره کرد و گفت : معتمدی استاد فلسفه است و در بیشتر آثار او بحث های فلسفی به خوبی نشان داده می شود ، یکی از معضلات سینمای ایران این است که فیلم ها در یک فاصله 35 تا 40 روزه ساخته می شود اما سینمای معتمدی اینگونه نیست و در پشت هر دیالوگی فکر و تفکر است .

بر اساس این گزارش در بخش دیگری از نشست نقد و بررسی فیلم آلزایمر مهتاب کرامتی یکی دیگر از بازیگران این فیلم گفت : بازیگر به ندرت حق اشتباه دارد ، تماشاگر اشتباه را از بازیگر نمی پذیرد و منتقدین نیز سخت گیر تر از آنها هستند و به همین دلیل خیلی خوشحال هستم که در این فیلم در کنار معتمدی و گروه بودم.

وی خاطر نشان کرد : آلزایمر از جمله فیلم هایی است که صمیمانه با تماشاگر ارتباط برقرار می کند ، معتمدی در این فیلم از ابتدا تا انتها برای تمام دیالوگها ، نگاه‌ها ، ریتم و حرکت نظراتی داشت و پشت هر پلان و سکانسی فکری بود .

این بازیگر سینما به نقش آسیه اشاره کرد و گفت : فیلم در فاصله بیست سال پس از در گذشت امیر قاسم اتفاق افتاده است ، این زن در طی این سالها داستانی را بوجود آورده که گواه آن است مرگ شوهر خود را قبول نداشته است ، در آسیه عشق واقعی دیده می شود ، عشق واقعی احتیاج به اثبات ندارد و در ذات آسیه قرار دارد .

وی در ادامه به علل حضور خود در این فیلم اشاره کرد و افزود : علت حضور من در آلزایمر این بود که تمام شخصیت ها همه مثبت بودند و به کاری که می کردند باور داشتند ، باوری که بر اساس عشق مثبت بود .

بر اساس این گزارش مهران احمدی دیگر بازیگر فیلم آلزایمر در خصوص این فیلم گفت : من دوست دارم ابتدا در خصوص سینمای مستقل صحبت کنم ،هرگاه در این باره سخن گفتم به یاد رضا کاهانی می افتم . امروز سینمای اجتماعی ما دچار سانسور می شود و به نظرم با این گونه برخورد ساخت فیلم های سیاسی به شدت سخت است .

وی به نقش محمود در فیلم سینمایی آلزایمر اشاره کرد و اظهار داشت : در زمان خوانش فیلم نامه به این نتیجه رسیدم که محمود یک انسان احمق و لجباز است و سعی زیادی دارد که روزمرگی را از دست ندهد و به همین دلیل بازی کردن در آن سخت نبود چون نمونه های این شخصیت به شدت در جامعه دیده می شود ،آدم هایی که باور های آدم های عاشق را قبول ندارند .

این بازیگر خاطر نشان کرد : همیشه این سوال را داشتم چرا با حضور بازیگرانی چون مهدی هاشمی ، مهتاب کرامتی ، داوود فتحعلی بیگی و... کارگردان از لنز های باز استفاده می کند که بعدها متوجه شدم شخصیت در فیلم شخصیت نقش اساسی ندارد اما داستان و قصه مهم ترین رکن فیلم هستند .

در پایان این نشست جواد طوسی با اشاره به فیلم های معتمدی گفت : در فیلم های معتمدی عشق و فلسفه به خوبی دیده می شود و این کارگردان دغدغه زیادی در رابطه با فلسفه دارد ، به نظر من معتمدی با بیان تغییر پذیری حرف خود را در آلزایمر زده است و من امیدوارم این نوع سینما که در لایه های سینمای مستقل قرار دارد را ادامه دهد ،سینمایی که از اثر و ذات آن به خوبی در یک چرخه فرهنگی بتوان استفاده کرد .

نظر شما