چندی است که جامعه ما با مفهوم مدرنیزهای از تهاجم فرهنگی روبروست، هجمهای که از آن با عنوان «جنگ نرم» از آن یاد میشود. بنا بر تعاریف، «جنگ نرم در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانهای است که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه میگیرد و بدون درگیری نظامی و گشودن آتش، رقیب را به انفعال یا شکست وامیدارد.»
با نگاهی اجمالی به سیر صعودی رشد صنایع رسانهای در گستره گیتی، در مییابیم که تجهیزات ارسال امواج زمینی و ماهوارهای قابلیت درنوردیدن مرزها را یافتهاند و امروز حتی با 10 سال پیش قابل قیاس نیست. امروزه تعامل و تقابل انسانها به دنیایی مجازی کشیده شده است که گستره، مفهوم و تعاریف این دنیا با فضای ملموسی که در آن زندگی میکنیم بسیار متفاوت است. مخصوصاً در این چند سال اخیر که چرخه ترقی علم و در نتیجه آن رسانهها، سرعتی سرسامآور به خود گرفته است.
با گسترش این فضای سایبری، کشورهای غربی به دلیل پیشتازی در خلق این فضا، سعی دارند تا با ایجاد جذابیت برای مخاطبان، آنان را با استحاله فرهنگی روبرو سازند. در این استحاله، فرهنگ غرب کعبه آمال است و فرهنگ بومی عامل عقب ماندگی؛ در واقع فرهنگ غربی از پشت نمایشگر رنگی رایانهها سعی در هیپنوتیزم کاربران دارد و این در حالی است که رشد روز افزون شبکههای ماهوارهای مصداقی بر حرکت زیرپوستی آنان است.
استعمارگرانی که در قرون پیش با تکیه بر تجهیزات جنگی سعی در چپاول داراییهای ملتها داشتند و امروزه با استحاله مخاطبان، سعی در انقیاد آنان دارند تا از این گذر، جهان را با اهداف خود همراه کنند.
از سوی دیگر، یک قوم میتواند با تکیه بر داشتههای دینی و فرهنگ بومی، در مقابل امواج ماهوارهای بایستد و هویت خویش را حفظ کند. هویتی که دستاورد و میراث چندهزار ساله یک ملت است. به جرات میتوان گفت که تنها راه به زانو درآوردن یک قوم، تهاجم به ارزشهای بنیادین آن است. در این صورت افراد نقاط مشترک همگرایی را از دست میدهند و اولویتی برای جامعه خود نسبت به جوامع دیگر قایل نمیشوند. اینجاست که پای بیگانگان به چپاول اقتصادی نیز گشوده خواهد شد.
با توجه به آنچه گذشت، میتوان گفت که یکی از اهداف جنگ نرم، دانشگاهها و اصحاب دانشگاه است، زیرا در این مکان مقدس است که در سایه علم؛ معرفت و دیدگاه نیز شکل میگیرد و معرفت دانشگاهیان فرهنگ را جهتدهی میکند.
هنگامی که دانشگاه فرهنگساز و بومیگرا باشد، امواج سایبری و ماهوارهای به دیواری از بصیرت برخورد میکند و باز میگردد، به عنوان مثال در ماه محرم امسال که دانشگاهیان سیاهپوش به سوگ سیدالشهدا قد راست کردند و در جامعه نیز شاهد حضور گستردهتر مردم بودیم، غرب از شکست فرهنگ ایرانی که در سایه اسلام در حال بالیدن است، اظهار عجز میکند و میگوید: «هر تلاشی که در طول سال انجام میدهیم، یک ماهه از بین میرود و آن در سوگواری یکی از امامان شیعه به نام حسین است.»
به درستی که حسین کشتی نجات امت جدش، رسول الله (ص) است و هنگامی که دانشگاهیان در عرشه امن این کشتی جای گیرند، جامعهای نیز به سلامتی رهنمون میشود.
همگرایی دین و فرهنگ تنها راه مقابله با هجمه فرهنگی است، اما این راه مقابله نیاز به تجهیز شدن و پیمودن راه آزمون و خطا در دانشگاهها را دارد تا نتیجه این آزمایشات در سطحی گسترده، مردم را در مقابل این اپیدمی ایمن کند.