چگونه ذهن خود را از حواس پرتی دور کنیم؟

۱۳۹۸/۱۰/۱۶ - ۱۴:۴۹:۰۸
کد خبر: ۹۴۶۶۴۰
چگونه ذهن خود را از حواس پرتی دور کنیم؟
حواس پرتی یا distraction فرآیندی است که طی آن توجه شخص و یا یک گروه از موضوعی به موضوع دیگر منعطف می شود. حواس پرتی دلایل متفاوتی دارد مانند نداشتن توانایی تمرکز کردن مثل بعضی از بیماری ها، نداشتن علاقه به موضوع و یا محرک های حواس پرت کننده. داشتن توجه و تمرکز برای ما اهمیت بسیاری در انجام کاهای روزانه دارد. مانند رانندگی، تمرکز در کلاس، تمرکز در محیط کار و دیگر فعالیت ها.
به گزارش خبرگزاری برنا ازفارس، مطالعات نشان می دهد که حواس انسان ها چه در اثر عوامل داخلی مانند افکار متناقض در ذهن و چه فاکتورهای حواس پرت کننده محیطی، هر سه تا پنج دقیقه یک بار از آنچه که ما سعی در تمرکز بر روی آن داریم پرت می شود.
همچنین هنگامی که ما عمیقا در حال تمرکز بر روی انجام کاری هستیم، در صورت پرت شدن حواس ۲۳ دقیقه طول می کشد تا بتوانیم به موضوع اصلی برگردیم و تمرکز خود را برگردانیم. این یافته نشان دهنده آن است که حواس پرتی گاهی پیامدهای نامطلوبی برای کارآمدی عملکرد ما در محیط کار و سایر محیط ها دارد.
پرت شدن حواس امری طبیعی است و در مغز انسان در طول زمان برای زنده مانی و هشدار در برابر خطرها به وجود آمده است. ملموس ترین مثال حواس پرتی هنگام شعبده بازی است. شعبده بازها در واقع از این ویژگی مغز انسان باخبر بوده و از آن برای منعطف کردن توجه مردم هنگام شعبده بازی بهره جسته اند. در واقع هنگامی که می خواهند حقه خود را انجام دهند ذهن ها را تشویق به تمرکز بر روی موضوعات دیگر کرده و به انجام کار خود می پردازند.
دانشمندان علوم اعصاب در دانشگاهMIT، موفق به کشف مداری در مغز شدند که در سرکوب اطلاعات حسی که باعث حواس پرتی ما می شوند، کمک می کنند.
تصور کنید که در حال تمرکز بر روی صدای دوستتان در یک مهمانی هستید، یا مکالمات بغل دستیتان را در حال خواندن یک کتاب، نادیده می گیرید. هر کدام از این موقعیت ها نیازمند سرکوب کردن سیگنال های حواس پرت کننده هستند که کمک می کند بتوانیم بر روی اطلاعات ورودی انتخاب شده خودمان تمرکز کنیم.
دانشمندان MIT، مداری را را در مغز کشف کرده که به ما در تمرکز بر روی داده های منتخبمان کمک می کنند.
مداری که آن ها یافته اند، به وسیله قشر prefrontal کنترل می شود. این مدار صداهای پس زمینه و سایر ورودی های حسی را که مطلوب ما نیست، فیلتر می کند. هنگامی که این مدار در پردازش اطلاعات درگیر می شود، قشر prefrontal به صورت انتخابی ورودی های حسی را که وارد تالاموس می شوند، سرکوب می کند. یکی از اعضای موسسه McGovern در دانشگاه MIT می گوید: «این پروسه ای است که همه سیگنال هایی که وارد مغز می شوند را به صورت هدفمند پاکسازی می کند.»
چگونه ذهن خود را تعلیم دهیم بهتر تمرکز کند و از حواس پرتی ها دوری کند؟
با آمدن دنیای تکنولوژی دیجیتالی، حواس پرتی بیش از همیشه بر ما انسان ها چیره شده است، تا حدی که امروزه کمتر کسی دیده می شود که در میان یک ملاقات مهم و یا سمینار در حال پیام دادن و یا چک کردن شبکه های اجتماعی نباشد. آیا ما خود را مقصر می دانیم؟ در اینجا با مهارت ها و تمرین هایی آشنا می شویم که با انجام آن ها می توانیم مهارت تمرکز و کیفیت کارها و زندگی خود را بهبود ببخشیم:
· مثبت بیندیشیم:
واژه frenzy به معنای دیوانگی و خارج شدن از کنترل است. در این حالت احساساتی مانند عصبانیت، اضطراب و غم و اندوه به سراغ ما می آید. این احساسات توسط یک ساختار بادامی شکل به نام «آمیگدال» به وجود می آیند. این ساختار در ماده خاکستری مغز ما قرار گرفته است. آمیگدال به احساسات منفی به شدت پاسخ می دهد. زیرا آن ها را به عنوان سیگنال خطر و تهدید می شناسد.
تصویر برداری از مغز توسط MRI نشان داده است که آمیگدال علاوه بر اینکه به احساسات منفی مربوط می شود، مغز را در توانایی برای تمرکز و حل مسائل و سایر اعمال شناختی ضعیف و مهار می کند. از سوی دیگر احساسات مثبت، نتایج مثبتی نیز در بر دارد. آنها عملکرد مدیریتی و کنترلی مغز ما را بهبود می بخشند و خلاقیت و افکار استراتژیک ما را افزایش می دهند. بنابراین، اگر در محیط کار همکار شما، باعث ناراحتی و عصبانیت شما شد، یک نفس عمیق کشیده و به کار خودتان ادامه بدهید. حتی می توانید حالت خلقی خود را با گفتن یک جک بهبود ببخشید.
· بدانیم کجا و چگونه بهترین تمرکز را داشته باشیم:
مطالعات نشان می دهد که انسان قادر است نهایت تمرکز خود را به طور متوسط یک تا دو ساعت در روز داشته باشد. نتایج بیشتر نشان داده عده زیادی از مردم در نیمه دوم صبح و آخر شب تمرکز بیشتری دارند. همچنین بیشتر انسان ها در خارج از دفتر کار تمرکز بیشتری می توانند داشته باشند. بنابراین می توانیم از این مدت زمان ارزشمند برای بیشترین بازدهی در انجام مهم ترین کارهایمان استفاده کنیم.
· از تکنیک هایی مانند ABC و Spider استفاده کنیم:
حواس پرتی ها در واقع یک زنگ خطر هستند که توجه ما را به یک موضوع خطرناک و یا تهدید کننده جلب می کنند. این اخطارها ممکن است به صورت صداها، احساسات و یا افکار خودسر باشند. ما می توانیم به مغزمان یاد دهیم که به صورت اتوماتیک این افکار و عوامل حواس پرتی را تشخیص داده و آنها را از میان ببرد. در این مواقع می توانیم از پدال ترمز یعنی تکنیک ABC استفاده کنیم . A: Awareness آگاهی به شما اجازه می دهد که آنچه را که در حال انجام هستید متوقف کرده و عامل حواس پرتی را تشخیص دهید. B: breath تنفس عمیق و C: Chooseانتخاب و تصمیم در مورد آنچه که باعث حواس پرتی شده، می توانیم آن را نادیده بگیریم و یا با آن دست و پنجه نرم کنیم.
روش SPIDER نیز یک روش موثر دیگر است که از عنکبوت الهام گرفته شده و برای تشخیص زنگ خطرهای غلط است. اگر سعی کنید که یک چنگال را در نزدیکی یک شبکه عنکبوتی به ویبره درآورید، مشاهده خواهید کرد که عنکبوت واکنش نشان داده و به دنبال عامل ویبره شبکه می گردد. بعد از چند بار تکرار آن، عنکبوت تشخیص می دهد که هیچ حشره ای در شبکه او به دام نیفتاده و واکنشی نشان نمی دهد. بنابراین شما هم می توانید این استراتژی را به کار ببرید.
همانطور که در بالا گفته شد حواس پرتی یکی از استراتژی های مغز ما برای تشخیص خطرها است. به گونه ای که تمرکز بر روی یک موضوع خاص بسیار مشکل است. با وجود تکنولوژی های جدید و یا در بیماری ها این امر می تواند بسیار مشکلتر باشد. اما با بالا بردن سطح آگاهی خود در مورد منشا حواس پرتی در مغز و ساز و کار آن می توانیم به مغز خود یاد دهیم که چگونه عوامل حواس پرت کننده را تشخیص داده و بهتر تمرکز کند.
نظر شما