شکل گرفتن همدستی سیاسی و اقتصادی برای به حاشیه راندن زنان / خیلی از مسائلی که در فرهنگ ما ابراز علاقه محسوب می شود در واقع خشونت است

به گزارش خبرنگار حوزه زنان خبرگزاری برنا، خشونت علیه زنان کلمه ای است که بارها و بارها شنیده ایم اما آیا می دانید که خیلی از رفتارهایی که از نظر ما عادی و متداول هستند خشونت محسوب می شوند ؟ و از ابعاد پنهان  خشونت ها نسبت به قشر زنان خبر دارید؟

  یکی از پررنگ ترین خشونت ها علیه زنان خشونت اقتصادی است .در خصوص ابعاد اقتصادی خشونت های خانگی علیه زنان با  سیمین کاظمی نویسنده و فعال حقوق زنان  و نجمه واحدی، فعال حقوق زنان  گفتگو کردیم که در ادامه می خوانید :

کاظمی در اینباره  گفت: « زمینه این خشونت ها باید شناخته شود بیشتر قربانیان خشونت های خانگی زنان خانه دار هستند و زنان شاغل خشونت کمتری را تحمل می کنند. . وقتی مرد حاکمیت اقتصادی را به دست بگیرد به راحتی می تواند انواع دیگر خشونت را نیز بر زن اعمال کند،  زیرا که زن مجبور است برای تامین حداقل خواسته های خود تن به هر کاری بدهد. اگر از بعد منطقی نگاه کنیم می بینیم که زنی که مورد خشونت قرار گرفته است باید  رابطه را ترک کن،. اما تمامی ساختارها و قوانین برای زنان به قدری صعب و مشکل آفرین است که زن ترجیح می دهد در حاشیه امن بمانند و از شوهر خشونت ببیند تا بخواهد پا فراتر بگذارد و با مشکلاتی افزون بر مشکلات خانه دست و پنجه نرم کند. زیرا که می داند چیزی بهتر از این در اختیارش نیست، به شکلی  جبر و عدم انتخاب در این رابطه وجود دارد. در واقع در این مرحله آگاهی زن تاثیری در وضعیت او ندارد و زن مجبور به این انتخاب است. انتخاب بین بد و بدتر.»

کاظمی در بررسی ابعاد اقتصادی خشونت های خانگی گفت: « قوانین به صورتی است که اشتغال را برای زنان سخت می کند و در راه آنان مشکلات و موانعی را بوجود می آورد طوری که برخی ترجیح می دهند فقط از سوی شوهر خود مورد خشونت قرار بگیرند تا در محیط کارهم آسیب ببینند. در واقع یک همدستی سیاسی و اقتصادی برای به حاشیه راندن زنان شکل گرفته است، این شرایط در صورتی است که طبق اطلاعات مرکز آمار ایران، بستر کاری برای زنان فراهم است اما زنان خود تمایلی به کار کردن ندارند.طبق آمار 20 میلیون زن خانه دار و 2 میلیون زن لیسانسه بیکار در کشور داریم که 67% آنان در معرض خشونت هستند.»

نجمه واحدی، فعال حوزه زنان نیز از  ابعاد و انواع خشونت ها اینگونه گفت : « خشونت علیه زنان به لحاظ ساختاری به گونه ای است که فقط زنان را شامل می شود و با خشونت علیه مردان متفاوت است. خیلی از مباحثی که به عنوان خشونت علیه مردان نام برده می شود ناشی از کلیشه های جنسیتی است که بر زنان اعمال می شود. به عنوان مثال سربازی یا انتظار  تامین منابع مالی همیشه ناشی از کلیشه مرد قوی زن ضعیف است که مرد را مجبور به تن دادن به خواسته های سخت می کند و زن را خانه نشین می کند.»

او گفت:« ابعاد خشونت خانگی  بسیار گسترده است. خیلی از مسائلی که در فرهنگ ما ابراز علاقه محسوب می شود در واقع خشونت است. مثل کنترل گری های وحشتناک و یا دخالت در مسائل شخصی. و....

نجمه واحدی افزود: «برخی از ابعاد آن مانند خشونت فیزیکی بسیار وحشتناک است. مانند خشونت فیزیکی که شامل حبس کردن و کتک زدن و به طور کلی آسیب جسمی می شود. با اینکه دور از ذهن به نظر می رسد اما آمار این نوع خشونت پایین نیست.»

او ادامه داد: « متاسفانه برخی خشونت ها در فرهنگ ما تعریف نشده است اما بسیار آسیب زننده است. خشونت های جنسی در قالب زناشویی نه در قانون و نه در فرهنگ ما پیش بینی نشده است و مرد  می تواند هر گونه خشونتی جنسی را که می خواهد بر زن اعمال کند و آن را حق خود می داند.»

او در بررسی ابعاد خشونت های اقتصادی  گفت: « این خشونت ناشی از کلیشه مرد نان آور زن خانه دارد است که مرد تمامی منابع مالی را در اختیار می گیرد و نمی گذارد زن به استقلال اقتصادی برسد و به منابع مالی دسترسی داشته باشد و او را در مسائل و تصمییم گیری های اقتصادی دخیل نخواهد کرد. این در صورتی است که حتی اگر زن خانه دارد هم باشد، کارهایی که در خانه انجام می دهد دارای مزد و حقوق است زیرا که اگر زن نبود، مرد باید برای تامین این خدمات هزینه می کرد. اما باز هم برای زن ارزشی قائل نیستند. زنان نیز که می دانند مشکلات سر راه آنان بسیار زیاد است ترجیحشان این است که خانه نشین بشوند.»