در گفتگو با یک روان‌شناس بررسی شد؛

جامعه ما دارای چشم‌اندازهای صحیحی نیست/ نبود هدف‌گذاری عامل عدم فرزندآوری

۱۳۹۸/۰۸/۲۹ - ۰۸:۲۴:۱۵
کد خبر: ۹۲۶۰۵۷
جامعه ما دارای چشم‌اندازهای صحیحی نیست/ نبود هدف‌گذاری عامل عدم فرزندآوری
یک روان‌شناس گفت: اگر در یک جامعه امیدواری و عینی‌گرایی وجود داشته باشد، برنامه‌های بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت را به‌صورت صحیح شاهد خواهیم بود و آن زمان است که چشم‌اندازهای خوب و صحیحی را نیز می‌توان دید.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ تن ندادن به ازدواج و شروع زندگی مشترک و گرایش به سمت زندگی‌ها خارج از عرف از جمله اصلی‌ترین مباحثی است که می‌تواند در مبحث عدم فرزندآوری نقش بسزایی را ایفا سازد و آینده یک جامعه را دچار مخاطراتی کند.

جلال مرادی، روان‌شناس بالینی، آینده‌پژوه سلامت و همچنین پژوهشگر حوزه سلامت روان، در این خصوص به خبرنگار برنا گفت: به صورت طبیعی فرایند رشد پویای یک جامعه را با چرخه جایگزینی خواهیم سنجید، یعنی در هر جامعه‌ای نیاز است که خواسته‌های آن اجتماع برآورده شود. برآورده شدن این خواسته نیز منوط به وجود نیروی انسانی ماهر است. نیروی انسانی ماهر به ما کمک می‌کند تا هدف‌گذاری و چشم‌اندازهای پیش روی جامعه را منطقی‌تر و کاربردی‌تر مدنظر قرار دهیم.

او ادامه داد: اگر در یک جامعه امیدواری و عینی گرایی وجود داشته باشد، برنامه‌های بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت را به صورت صحیح شاهد خواهیم بود و آن زمان است که چشم‌اندازهای خوب و صحیحی را نیز می‌توان دید.

این روان‌شناس با بیان اینکه نمونه‌های فراوانی در خصوص چشم‌اندازهای انسانی وجود دارد، گفت: روش «لاتام» در این خصوص می‌گوید ما برای یک فرایند و چشم‌انداز نیاز به جمع‌آوری داده‌های آن سازمان داریم. در واقع تدوین یک سند اولیه را انجام می‌دهیم و آن را در اختیار داریم اما در کشور ما اول هدف‌گذاری انجام می‌شود و فرد مُصر است به هر نحوی که شده به آن هدف برسد که کاملا روشی است اشتباه و نادرست.

این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که روش صحیح چه روشی است، عنوان کرد: روش درست این است که ما علاوه بر اینکه به چشم‌انداز نگاه کنیم، احساسات، عواطف و علایق افرادی که در جامعه زندگی می‌کنند را نیز در نظر می‌گیریم. در این روش باید به موقعیت‌ها ارزش داد، به بسترها اهمیت داد.

این آینده‌پژوه در ادامه با اشاره به این موضوع که مبحث تجرد در جامعه ایرانی ناشی از بی‌مسئولیتی جامعه نیست، تصریح کرد: ناامیدی اصلی‌ترین مولفه و عدم بسترسازی به‌عنوان مکمل، دلایل اصلی افزایش مبحث تجردگرایی در میان جوانان ایرانی است. در حال حاضر نیروی انسانی مورد نیاز در کشور وجود دارد  اما به کار گرفته نمی‌شوند و آمار 30 درصدی بیکاری جوانان ایرانی را برجای گذاشته است، در کنار آن نیز با 50 درصد از افرادی مواجه هستیم که به دنبال جایگزینی شغل هستند.

مرادی افزود: مهارت چند وجهی خیلی بیشتر از مهارت‌های دیگر در داخل کشور است اما زمانی که بستر فراهم نیست و شرایط فردی افراد فراهم نیست، اگر به درآمد نگاه بیاندازیم شاهد خواهیم بود فرد به آن میزان که برای اداره یک زندگی نیاز است نرسیده تا بتواند از عهده آن برآید و این موضوع باعث افزایش میزان تجرد در کشور شده است. برای شکل بخشیدن به رفتارها باید ظرفیت های جامعه را در نظر گرفت ظرفیت های زاد و ولد درون جامه مهیا است اما امکانات فراهم نیست.

این روان‌شناس با بیان این موضوع که تمامی مسئولیت‌ها برعهده خانواده است، اظهار کرد: خانواده‌ها و در کنار آن دولت برای رسیدن فرد به یکی از مدارج عالیه همچون مقطع کارشناسی ارشد حدود 600 میلیون تومان هزینه می‌کند اما متاسفانه با وجود تمامی این هزینه‌ها شرایط کار و فعالیت مهیا نیست، به‌همین دلیل حس امیدواری و کامروایی  برای تولید مثل ایجاد نمی‌شود و افراد با تردید نیازهای اولیه خود را تامین می‌کنند، در نتیجه فرد نمی‌تواند امیدوار باشد ازدواجی موفق خواهد داشت و یا با فرزندآوری می‌تواند نیازهای او را تامین کند. اگر به دنبال بسترسازی باشیم جامعه به راحتی می‌تواند خود را هماهنگ سازد.

مرادی در ادامه با اذعان به این موضوع که گاهی اوقات ترس از آینده باعث به وجود آمدن مشکل می‌شود، یادآور شد: پس از جنگ جهانی دوم بستر اروپا برای زاد و ولد بسیار فراهم بود اما ترس از جنگ و اختلالات رفتاری و روانی ناشی از جنگ باعث به وجود آمدن مبحث تجرد گرایی در اروپا شد اما پس از فروپاشی دیوار برلین در دهه 1990 میلادی و حذف بلوک شرق و غرب، ترس از جنگ کاهش یافت و در نهایت نیز از بین رفت و افراد به فرزندآوری روی آوردند.

او به مبحث مهاجرت نیروی فعال به کشورهای خارجی پرداخت و خاطرنشان کرد: به دلیل وجود نیروی کار ماهر در کشور که متاسفانه مشغول به هیچ فعالیتی نیستند روز به روز شاهد افزایش میزان مهاجرت هستیم. در واقع نیرویی که 20 سال آموزش دیده به صورت کاملا ارزان از لحاظ مالی و بدون هیچ زحمت زمانی در اختیار کشورهای دیگر قرار گرفته و از علم او استفاده می‌کنند. اگر با همین رویه نسبت به مهاجرت نیروی‌های ماهر بی‌تفاوت باشیم در آینده با بازنشستگانی مواجه خواهیم بود که نیروی جایگزین را برای آنان نداریم.

این روان‌شناس در پایان نیز گفت: در حال حاضر تصویری که از ایران ترسیم می‌شود، کشوری است که دارای منابع فراوان است در حالیکه بیشتر جوامع دارای منابع هستند اما اقدام به کشف آن نکرده‌اند. باید دانست داشتن منبع کفایت نمی‌کند چون در آینده‌ای نزدیک فقط ما را تبدیل به یک وارد کننده خدمات می‌کند، چون در این زمینه نیز چشم‌اندازی دقیق نداریم.

نظر شما