در گفتگو با آینده پژوه سلامت مطرح شد:

کودک با استفاده از ابزارهای تکنولوژی منفعل نمی شود/ رشد ذهنی نباید بیشتر از رشد جسمانی باشد

۱۳۹۸/۰۹/۱۱ - ۰۴:۱۸:۵۲
کد خبر: ۹۳۰۵۳۸
کودک با استفاده از ابزارهای تکنولوژی منفعل نمی شود/ رشد ذهنی نباید بیشتر از رشد جسمانی باشد
یک روانشناس گفت: استفاده از تکنولوژی در میان کودکان نه تنها باعث انزوا و اختلاف وقت نمی‌شود، بلکه کودک را رشد می‌دهد و کمک بسزایی می‌کند ولی غایت‌هایی در کانال‌ها و شبکه‌های اجتماعی وجود دارد که ما باید آن بایدها را رعایت کنیم.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ استفاده کودکان از تکنولوژی و ابزارهای آن در سنین پائین هموراه از دغدغه هایی که بوده فکر و ذهن والدین را مشغول به خود کرده است و حتی توصیه های پزشکی نیز از در اختیار گذاشتن ابزار تکنولوژی به کودکان آن ها را بر حذر داشته است. باید پذیرفت استفاده از ابزارها در عصر حال حاضر همراه با مزایا و معایبی است و تحت هیچ شرایطی نیز نمی توان منکر آن شد.

در این خصوص به سراغ جلال مرادی، روانشناس بالینی و آینده پژوه سلامت، رفتیم و گفتگویی را با وی داشتیم.

جلال مرادی، روانشناس بالینی و آینده پژوه حوزه سلامت، در ابتدا به تاریخچه ورود دیجیتال به جامعه بشریت و اثری که بر کودک و اثراتی که به عنوان 3 ترس بدون تحلیل از آن یاد می‌کنیم پرداخت و گفت: اوایل قرن بیستم تلویزیون همه‌گیر شد. با ورود تلویزیون به داخل منازل، جهان زندگی به جهان دهکده تبدیل شد یعنی ما متوجه شدیم ما تنها ساکنان و بهترین ساکنان روی زمین نیستیم بلکه دیگرانی هم وجود دارند که بعضی جاها ما از آنها بهترین و یا آنها از ما بهترند و این شبکه ارتباطی باعث به وجود آمدن رشد اطلاعاتی در جامعه بشریت شد.

او ادامه داد: این موضوع باعث شد اطلاعاتی که از طریق این رسانه به مردم داده می‌شود بیش از حد در  نوع سبک زندگی و اطلاعات‌شان تأثیر مثبت بگذارد. از دهه‌های 60 و 70 میلادی اینترنت وارد زندگی شد و باعث شد افراد دسترسی بیشتری به اطلاعات داشته باشند.

این روانشناس در ادامه باشاره به این موضوع  که جامعه ما معمولا به طور میانگین 20 سال با هر مقاله‌ای که در حوزه ارتباطات منتشر شده فاصله داشته است، اظهار کرد: 20 سال نیز با هر فرهنگ فاصله داشتیم که خوشبختانه اینترنت توانست این فاصله را به حدی کاهش دهد که در حال حاضر ما اکثر اکتشافات، تئوری‌ها و نظریه‌ها را همان روز به چالش بکشیم.

مرادی افزود: در عصر جدید شبکه‌های اجتماعی شکل قدرتمندی را به خود گرفتند که ما قدرت تأثیر علم و جابجایی اطلاعات به وضوح دیدیم و حال نیز تأثیر افکار و مسائل دیگر را در کنارش پیدا کردیم.

این آینده پژوه با اشاره به سخنان یکی از دانشمندان این حوزه در رابطه با شبکه‌های اجتماعی که باعث رشد اطلاعاتی، رشد احساسی و رشد اجتماعی در جامعه بشریت می‌شود، بیان کرد: 3 ترس عمده در این مسئله وجود دارد که به عنوان باورهای غلط والدین را دچار عذاب وجدان می‌کند و باعث می‌شود ما از تکنولوژی مانند همان تحصیلات منطقه‌ای که آقای باغچه‌بان از ابتدای ورود مدرسه به ایران داشت با آن مواجه بود، روبرو باشیم. یا در مورد دیگر زمانی است که پزشکی نوین جای پزشکی سنتی را گرفت. در آن زمان ما مجبور شدیم با این ترس‌ها مردم را آگاه کنیم تا بتوانند به  این نتیجه برسند که ترس از ورود چنین مواردی به درون جامعه اشتباه است و باید همراه و همگام بود.

او در پاسخ به این سوال که عقیده قاطبه مردم در خصوص استفاده از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی این است که کودک منفعل می شود، تصریح کرد: این موضوع حقیقت ندارد. آلبرت بندورا در این خصوص می‌گوید «کودک فردی اجتماعی و آگاه است که از بدو تولد به دنبال دانستن است. حال حساب کنید کودکی که با 2 نفر، پدر و مادر، در ارتباط است و از آن 2 نفر یاد می‌گیرد. مگر پدر و مادر این 2 نفر چقدر اطلاعات دارند که این دنیا را به او بشناسانند؟»

این روانشناس بالینی با بیان اینکه زبان، حرکات و تقلید کودک آن 3 به سال اول زندگی بستگی دارد و در 5 سال اول مغز شکل می‌‌گیرد، خاطرنشان کرد: این انفعال واقعیت ندارد چون کود ک مقلد است. بنابراین هرچیزی را که ببیند از آن تقلید می‌کند. مثلا صدای سگ، صدای گربه، نوع حرکت پرنده‌ها، تفاوت یک گربه با  یک سگ یا هر چیز دیگری را.

مرادی به یاری رساندن شبکه‌های اجتماعی در زندگی روزمره انسان‌ها اشاره داشت و گفت: شبکه‌های اجتماعی و دیجیتال این کمک را به ما می‌کنند که احساس خوبی داشته باشیم. در گذشته شاید وقتی وارد یک شهر بزرگ می‌شدیم گم می‌شدیم ولی حال در مورد شهرهایی مانند لندن یا شهرهای دیگر با ما صحبت می‌کنند بارها و بارها این تصاویر را در تلویزیون دیده‌ایم و روی نرم افزارهای مسیریاب بارها و بارها این مسیرها را جستجو کرده‌ایم. مغز بین واقعیت، خاطره و دنیای مجازی تفاوتی قائل نمی‌شود بنابراین ما یک باوری را پیدا می‌کنیم که در گذشته این تجربه را داشته‌ایم و این باعث می‌شود ما قدرت‌مندانه‌تر با آن موقعیت و محیط و ویژگی‌ها آشنا شویم.

مرادی یادآور شد: ابوریحان بیرونی زمانی که در قشم حضور داشت از خرچنگ‌های جزیره قشم به عنوان عقرب‌های بزرگ شیطانی یاد کرد ولی حالا هر کودک 2 ساله یا کمتر از 2 ساله می‌داند این خرچنگ‌ها عقرب شیطانی نیستند. مهم‌ترین چیزی که این کودکان یاد می‌گیرند یادگیری تجسمی در مواجهه با تکنولوژی است، آنگاه  که کودک صفحه تلویزیون و یا رایانه همراه را مشاهده می‌کند و مرور می‌کند منفعل نیست و می‌توانیم بگوئیم این عوامل در حال فعال‌سازی کودکان است و امکان تقلید را بالا می‌برد.

او در پاسخ به این سوال که دیگر ترسی که در رابطه با استفاده کودکان از تکنولوژی وجود دارد چیست؟ عنوان کرد: دومین ترسی که وجود دارد این است که که کار با تکنولوژی وقت تلف کردن است، موسسه‌ای در ایالات متحده این موضوع را به صورت دقیق مورد بررسی قرار داده و نتایج خود را به این شرح منتشر کرده است. «اگر کودکی را درون یک اتاق برای مدت 30 دقیقه قرار دهیم و ابزارهایی همچون گوشی موبایل و یا تبلت را در اختیار او قرار دهیم و پس از آن مادر به کارهای خود و امورات خانه بپردازد، این کودک حداقل 5 کلمه جدید یاد گرفته که شانس تکرار این کلمات را در شبکه‌های اجتماعی بارها و بارها دارد در حالیکه ما به کودکانی که زبان یاد نمی‌گیرند می‌‌گویم امکان بازخورد کلمات‌شان در خانه کم است. مگر میزان تکرار کلمات در یک خانه چقدر است؟ در نتیجه یعنی با اتلاف وقت مواجه نیستیم و در همین راستا نیز مشخص شده کودک می‌‌تواند مهارت حل  مسئله‌اش را افزایش دهد.

این آینده پژوه با بیان این موضوع که انسان موجودی اجتماعی است، برای رشد و بقا نیاز دارد شرایط مختلف را تجربه کند یا از تجربه دیگران مطلع شود، تصریح کرد: استفاده از از تکنولوژی در میان کودکان نه تنها باعث انزوا و اختلاف وقت نمی‌شود، بلکه کودک را رشد می‌دهد و کمک بسزایی می‌کند ولی غایت‌هایی در کانال‌ها و شبکه‌های اجتماعی وجود دارد که ما باید آن بایدها را رعایت کنیم.

مرادی با اشاره به اینکه استفاده از تکنولوژی و ابزارهای آن در 2015 به عنوان سواد مدرن توسط یونسکو مطرح شد، اظهار داشت: تا سال 2015 گفته می‌شد که مدرک دانشگاهی یک مهارت حرفه‌ای برای یک فرد است که فرد با آن یاد می‌گیرد که چگونه کار کند، در کنار این نوع از سواد باقی موارد چون سواد عاطفی، سواد اطلاعاتی، سواد تربتی و سواد مالی و پولی مطرح بود اما پس از آن سال سواد رسانه‌ای و سواد دیجیتالی نیز مطرح شد. سواد دیجیتالی در مطالب گفته ذکر شد و تفاوت‌هایی را نیز با سواد رسانه‌ای دارد.

این روانشناس در پاسخ به این سوال که سواد رسانه برای کودکان باید به چه شیوه باشد و به چه شکلی به آنان آموزش داده شود، عنوان کرد: سواد رسانه‌ای برای کودکان باید توسط والدین فرا گرفته شود و پس از آن به کودکان انتقال داده شود. والدین باید بدانند چه  شبکه‌هایی مناسب سن کودک است، زمانی که چنین اتفاقی رخ دهد و محدودیت‌هایی برای کودکان در نظر گرفته شود خانواده‌ و والدین احساس امنیت می‌کنند. البته این محدودیت‌ها و نظارت‌ها نباید باعث آزرده خاطر شدن کودک و فیلترینگ شود. در نتیجه برای اعمال این محدودیت‌ها باید میزان سواد رسانه‌ای والدین همواره به روز باشد تا بدانند بر چه اساسی محدودیت‌ها را تعیین می‌کنند.

این آینده پژوه در پایان خاطرنشان کرد: توجه نکردن به این موضوع که نباید رشد ذهنی بالاتر از سن باشد و فعالیت فیزیکی باید متناسب با فعالیت ذهنی باشد از جمله مواردی است که مورد غفلت قرار می‌گیرد و بسیار می‌تواند آسیب و صدمه وارد سازد، چون اگر رشد ذهنی بیشتر از رشد جسمانی باشد، مغز بسیار دانا و جسم بسیار تنبل خواهد شد و به عنوان یک معضل گریبانگیر کودک و والدین می‌شود. همچنین سواد رسانه‌ای و سواد دیجیتالی لازمه ورود به سال 2020 و بعد از است و در آینده  کسی که این سواد را نداشته باشد به عنوان یک فرد کم سواد و نادان از آن یاد خواهد شد، هرچه زودتر بتوانیم بخشی از زندگی فرزندان‌مان را با این تکنولوژی‌ها آشنا کنیم، شانس بیشتری برای بقا در این جامعه دیجیتال وعصر دیجیتال خواهند داشت.

نظر شما