یک کارشناس آموزش:

فروش مُفت نفت، ما را از پژوهش بی‌نیاز کرد!/ لکنت زبان در پرسش‌گری، درد امروز آموزش کشور است/ مسئولان اپوزسیونی رفتار می‌کنند

۱۳۹۸/۰۹/۲۰ - ۲۳:۲۹:۰۶
کد خبر: ۹۳۴۷۱۵
فروش مُفت نفت، ما را از پژوهش بی‌نیاز کرد!/ لکنت زبان در پرسش‌گری، درد امروز آموزش کشور است/ مسئولان اپوزسیونی رفتار می‌کنند
بهلولی گفت: نفت داریم و مفت و مجانی آن را می‌فروشیم و به همین دلیل نیازی نمی‌بینیم به پرورش سرمایه انسانی توجه کنیم.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ مهدی بهلولی، کارشناس و مشاور آموزش، در هفته بزرگداشت هفته پژوهش به خلاهای موجود در این حوزه اشاره کرد و گفت: در چند دهه گذشته به دلایل متفاوت فضای آموزش هرچه پیش رفته از تحقیق و پژوهش فاصله بیشتری گرفته است.

او ادامه داد: موضوع پژوهش و کمبودهای موجود در این حوزه با مشکلات بسیاری مواجه است که نمی‌توان آن را با یک علت خاص توضیح داد اما اگر بخواهیم ریشه‌یابی گسترده‌ای از این موضوع داشته باشیم باید گفت که به شکل کلی سپهر آموزش ایران به پژوهش اهمیت نمی‌دهد.

این کارشناس افزود: البته در ظاهر حرف پژوهش را می‌زنیم، به دانش‌آموزان و دانشجویان می‌گوئیم که مقالات پژوهشی تحویل دهند اما در عمل فضای پژوهش و حتی انگیزه انجام این کار را نداریم و زمینه‌های مادی و معنوی آن را فراهم نمی‌کنیم. 

بهلولی تاکید کرد: با این اوصاف همانطور که می بینیم، «پژوهش» بدون هیچ دغدغه ای در مغازه ها به فروش می رسد یا در کافی نت ها و اینترنت به راحتی به دست می آید.

او به نقش فرهنگ در پژوهش محوری اشاره کرد و توضیح داد: اگر در کشور فرهنگ پژوهش داشتیم، مسئولان ناکارآمد برای این سمت انتخاب نمی‌شدند. متاسفانه افرادی بر منصب‌های علمی و پژوهشی ما می‌نشینند که هیچ‌گونه علم و دانشی در حوزه‌های کاری خود ندارند. 

این مشاور آموزش با تاکید بر اینکه متاسفانه دچار نوعی تناقض جدی در انتخاب مسئولان کشور هستیم، گفت: مسئولان به صورت اپوزیسیونی رفتار می‌کنند. بسیاری از افرادی که در این کشور پست و مقامی دارند می‌آیند و درباره موضوعات نقد می‌کنند، باید به آن‌ها بگوئیم شما از چه چیزی و از چه کسی انتقاد می‌کنید؟ مگر شما خودتان، اختیار امور را ندارید و مملکت را اداره نمی‌کنید پس باید پاسخگو باشید نه منتقد. 

او ادامه داد: اگر یک شهروند عادی موضوعی را به نقد بکشد، حق دارد چراکه پاسخ گویان اول، قدرتمندانند. گرچه یک شهروند عادی هم باید در مقام خود احساس مسئولیت داشته و در بهبود وضعیت کشور قدم بردارد و در جای خود نیز مورد نقد قرار گیرد. 

بهلولی عنوان کرد: بنابراین با جمعیتی از مسئولان مواجهیم که اپوزیسیون و منتقدند! به‌عنوان مثال آقای ذوعلم به عنوان رئیس مرکز پژوهش‌ها، اگر منتقد پژوهش است بیاید و توضیح دهد که در این مدت چه کاری در این حوزه انجام داده است؟!

index

این مشاور آموزشی تصریح کرد: اگر بخواهیم یک ریشه‌یابی کلی داشته باشیم باید بگوئیم که در کشور به پژوهش چندان نیازی نداریم، چرا؟ پاسخ نخست این است، نفت داریم! تا هنگامی که نفت داریم نیازی به پژوهش نمی‌بینیم. زیرا مردم و کشوری پژوهش را در اولویت قرار می‌دهند که از طریق آن بتوانند با آفرینش اندیشه و  ابزار و نوآوری، سرمایه کسب کنند. نفت داریم و مفت و مجانی آن را می‌فروشیم و به همین دلیل نیازی نمی‌بینیم که به پرورش سرمایه انسانی توجه کنیم.

این کارشناس با تاکید بر اینکه نفت یکی از دلایل عمده نادیده گرفته شدن پژوهش است، به عامل دیگری در این رابطه اشاره کرد و گفت: در زندگی اجتماعی مردم، هیچ سوالی باقی نمانده چراکه از قبل به همه سوالات پاسخ داده شده است! باید یادآور شوم جامعه‌ای می تواند پژوهش محور باشد که فلسفه در آن نقش داشته باشد. هنگامی که در جامعه به تمام سوالات پاسخ داده شده است، پژوهش کنید که چه بشود؟! متاسفانه در حال حاضر فضای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حاکم بر جامعه به همه سوالات پاسخ داده و حتی اجازه چون و چرای جدی درباره پاسخ ها بدون لکنت زبان را نمی‌دهد. 

بهلولی اضافه کرد: این اتفاق در تمام ابعاد جامعه رسوخ کرده و به مدارس رسیده است. معلمی که در چنین فضایی رشد کرده هنگامی که بر سرکلاس درس حاضر می‌شود همین فضا را به دانش آموزانش تحمیل می‌کند و این چنین است که اگر دانش‌آموزی بخواهد درون مایه کتاب‌های درسی یا معلم را به نقد جدی بگیرد با سرکوب مواجه می‌شود. 

این کارشناس ادامه داد: پس به دلایل گوناگون، خرد و کلان، جامعه از پژوهش فاصله گرفته و منصب‌های اجرایی و مدیریتی نیز به افراد لایق و کاربلدی سپرده نشده است. این موضوع نشان می‌دهد این ضعف از سیاست‌های بالادستی نشات می‌گیرد و به لایه‌های پائینی می‌رسد.

او تاکید کرد: پس به طور کلی صحبت‌ها را در این قالب جمع‌بندی می کنیم که اولا نفت داریم و تا این سرمایه وجود دارد نیازی به کار جدید بر روی پرورش سرمایه‌های انسانی که با انجام پژوهش و نو اندیشی و نوآوری و گسترش دانش در ارتباط است نمی‌بینیم. دوم فضای کشور که به پژوهش محوری و پژوهش آفرینی توجهی نمی‌کند و کسی هم نیست که فکرش را به کار بیندازد و سخن تازه‌ای بگوید و یا اگر سخنی زده شد، حمایتی نیست که فرد را در مقابل افسانه‌های کهنی که شبانه‌روز به این جامعه تزریق می شود، محافظت کند. 

این مشاور آموزش در پایان خاطرنشان کرد: در این فضا مسئولان و قدرتمندان جامعه، آموزش پویا نمی‌خواهند. زیرا آموزش و پرورش پویا حاکمان و سردمدارانی دارد که تمام سوالات زندگی را حل شده نمی‌بینند. خودشان را همه چیز دان نمی‌دانند و آنجاست که یک فضای آموزشی، اجازه تحرک و پرسش‌گری دارد.

نظر شما