کتاب "شُنام" خاطرات اسارت کیانوش گلزار راغب به دست حزب کومله کردستان است که از سوی انتشارات سوره مهر پاییز 89 منتشر شد.
ماجرای کتاب شنام مربوط به سالهای 60 تا 61 از عملیات شنام است که در مریوان به فرماندهی شهید احمد متوسلیان انجام شد. کیانوش گلزار راغب در این کتاب به بیان خاطرات خود از چگونگی مجروح شدن و اسارت خود و برادرش توسط گروهگ کومله میپردازد.
نویسنده کتاب "شنام" که 14 ماه در اسارت کومله بوده، در این مورد میگوید: اسارتم در این دوران به صورت دوره گردی بود و آنها 40 -30 نفری را که در اسارت داشتند و تعداد آنها هم در طول مسیر تغییر میکرد را از این روستا به آن روستا می بردند و همین طور این روند ادامه داشت تا زندان سردشت که دوران اصلی اسارت ما آنجا بود.
نویسنده کتاب "شنام" که در سال 87 خاطرات خود را طی یک سال نوشته است هدف خود را از نگارش این کتاب معرفی شهدایی دانست که در طول این سالها ناشناخته ماندند.
"شُنام" در 11 فصل با عناوین "کوچ"، "روی دوش شُنام"، "یک روز تعطیل"، "جای خالی برادر"، "دره بیداد"، "شیلان"، "نامه سفارشی"، "سیگار آزادی"، "قدکشیدن"، "پای حرف پدر"، "فردای دیروز" تدوین شده است.
"جواد کامور بخشایش" نویسنده "جای امن گلولهها" درباره این کتاب میگوید: از خواندن کتاب شنام واقعا لذت بردم. قصه پر از غصهای است کتاب شنام و توصیه میکنم که همه این کتاب را بخوانند.
خیلیها نظرشان بر این است که داستان این کتاب خیالی است، ولی به نظرم به واقعیت بسیار نزدیکتر است. در جلسه نقدی که در همدان بود، برخی دوستان معتقد بودند که نویسنده در این کتاب به سراغ گویاسازی و تحقیق و پژوهش بیشتر نرفته است؛ اما به نظرم همه چیز این کتاب، گویا است یعنی خواننده به راحتی با آن اوج پیدا میکند.
او ادامه میدهد: ساخت روایی و داستانی این کتاب خوب است و عنوانش را ساخت روایی- داستانی میگذارم. نثر بسیار جذاب و دلچسبی دارد و در عین حال موضوع کتاب، موضوعی کشنده است. معتقدم وقتی بخش آشنایی نویسنده کتاب با دختری به نام "شیلان" میرسد، خواننده بدون اغراق نمیتواند کتاب را زمین بگذارد.
اگر ذهن راغب یاریاش میداد و نام تمام افرادی را که با آنها سروکار داشت، در کتاب میآورد، به نوعی تاریخ شفاهی فعالیتهای حزب کومله را در فاصله زمانی سالهای 59 تا 61 روایت میکرد.
داستان این کتاب در عین حال که فعالیتهای رزمندگان ما در مقابل حزب کومله را روایت میکند، قصه عشقی بین دو جوان از دو گروه مختلف را نشان میدهد که گره عاطفی ایجاد میکند تا خواننده را با خود پیش ببرد.
***