به گزارش خبرگزاری برنا، آرمان نوشت: حضور دیپلماتها با همراهی چهرههای شاخص و مدیران عالی انرژی اتمی دو قطب اصلی ماجرا و مذاکرات دوباره آنان با یکدیگر میتواند پیامآور شیب مثبت مذاکرات بوده و حکایت از آن داشته باشد که در بعد فنی و موضوع راهبردی ظرفیت غنیسازی طرفین به پیشرفتهای قابل توجه و مهمی دست یافتهاند که حضور این شخصیتها ضروری شده است و اشاره وزیر امورخارجه کشورمان هم مبنی بر ضرورت حضور صالحی و فریدون موید همین معناست. در این میان البته مهم ترین بخش ماجرا بلاشک و بدون تردید رایزنی و جدال دیپلماتیک و رودرروی روسای دستگاه دیپلماسی دو کشور است. پنجمین دوئل پس از وین که اینبار پیش مقدمه مفصلی هم داشته و دو طرف گویی سنگهای آخر را واکنده و به یکدیگر تلنگر میزنند، از عصرگاه روز گذشته آغاز شده و باید دید این آخرین فرصتهای ممکن برای تحقق خبر بزرگ به نتیجه غایی و نهایی رهنمون خواهد شد؟
نشانههای مهم برای گلوگاه خطیر
از یکسو ایران اعلام داشته که مذاکرات هستهای را تنها در قالب یک توافقنامه شامل بر تمامی کلیات و جزئیات پذیرفته و پای آن میایستد و از طرف دیگر غربیها نیز اعلام کردهاند که تمایلی به تمدید مذاکرات نداشته و میخواهند تا پایان مارس به توافق دست یابند. معنی و مفهوم ساده این دو اعلام موضع صریح آن است که طی یک ماه آینده باید بر سر تمامی موضوعات اختلافی به تفاهم دست یافت و این نکته بیشک مستلزم رایزنیهای بسیار فشردهتر و اعمال اراده جدی و دو چندان است، چرا که در اصول کلی طرفین به یک وحدت نظر رسیده اما در اجرایی کردن این نکات و یا همان پردازش جزئیات اختلافها زیاد است. در این میان دو موضوع مهم و کلیدی مطرح بوده و باید حل و فصل شود، ظرفیت غنیسازی ایران و نیز فرآیند لغو تحریمها. حضور مستقیم علیاکبر صالحی و ارنست مونیز در مذاکرات این دوره نشان میدهد که بر سر موضوع غنیسازی و ظرفیت آن طرفین به نقطه و گرانیگاه حساس رسیدهاند که حضور عالیترین مقامات دو کشور در این حوزه ضروری بوده و این نشانه خوبی برای مذاکرات به شمار میآید بهخصوص که پس از مذاکرات پنج ساعته روز شنبه این دو مقام در روز یکشنبه نیز دوبار با یکدیگر دیدار کرده و به بحث و تبادلنظر پرداختند. بیشک اگر پیشرفت کلی و نیز حرکت مثبت در جریان و روند مذاکرات روز شنبه حاصل نشده بود نیازی به دیدارهای روز یکشنبه نیز نبوده و این نکته را میتوان مقدمهای خوب برای آغاز مذاکرات حساس و اصلی دو وزیر خارجه ایران و آمریکا دانست.
اختلافات جدی و اخطارهای دیپلماتیک
بهطور معمول دیپلماتها در لفافه سخن گفته و از اظهارنظرهای صریح و بیپرده پرهیز میکنند، آن هم به هنگامهای که موضوع مهم و حساسی چون مذاکرات هستهای 12 ساله مطرح و نگاههای فراوانی به آن معطوف است اما این روزها هر دو دیپلمات برجسته ایرانی و آمریکایی تعارفات را کنار گذاشته و صریحتر از قبل سخن میگویند نکتهای که برآمده از این حقیقت است که جایی برای طمانینه و مسامحه باقی نمانده و دو طرف به زمین سفت و سختی رسیدهاند که یا باید به توافق رسیده و یا خط سیر دیگری را دنبال کنند.
جان کری، وزیر امورخارجه آمریکا پیش از آغاز مذاکرات با همتای ایرانی خود ادعا کرده است: «اگر ایران با اقداماتی که ثابت میکند به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نیست موافقت نکند، آمریکا آماده است تا از میز مذاکره کنارهگیری کند». وزیر امورخارجه آمریکا همچنین تاکید کرده که هنوز اختلافات جدی دو طرف باقی است. تهدید به کنارهگیری آمریکا از میز مذاکرات آن هم به این دلیل نخنما شده و ادعای همیشگی، البته نکته شاق و غیرمنتظرهای نیست و آن را میتوان در قالب رجزخوانی دیپلماتیک آن هم در شرایط حساس فعلی دانست اما یک نکته را به اثبات میرساند و آن رسیدن پرونده مذاکرات به مرحله فینال و انتهای آن است که آمریکاییها نیز بدان اذعان دارند که دیگر این پرونده قابل تمدید و کشدادن نیست و تکلیف آن باید مشخص شود. طرف خارجی نیز میداند که ادعای انحراف برنامه اتمی ایران یک بلوف چندساله است که هیچگاه به اثبات نرسیده و اشاره کری به این موضوع تنها با این هدف است که به طرف ایرانی این پیام را صادر کند که دولت اوباما بیش از این نمیتواند در برابر فشارها ایستاده و اگر زمانی برای توافق مدنظر است اکنون موسم و موعد آن است. نکته آنکه وزیر امورخارجه کشورمان نیز با صراحت از یک مرحلهای بودن توافق میان ایران و 1+5 سخن گفته و بر استراتژی همیشگی و تبیینی ایران در طول مذاکرات تاکید کرده که توافق به هنگامهای شکل میگیرد که روی همه موضوعات توافق شود و توافق ضعیف و نیمبند معنا و مفهومی ندارد. ظریف تاکید کرده است هر زمان که دیدگاههای طرفها به هم نزدیک شد باید در یک زمان توافقات بر روی کاغذ آورده و متن نهایی شود و این سیاستی است که دنبال میکنیم. وی این رویکرد را برآمده از توافق ژنو دانسته و تاکید کرده که ایران تسلیم فشار و تحریم نخواهد شد.
در نهایت...
با توجه به تمامی این اظهارنظرها و تحولات در مذاکرات طی چند صباح گذشته یک نکته اکنون واضح و مبرهن است. فرصت دیپلماسی و توافق هستهای تا پایان ماه مارس وجود داشته و اگر طرفین مایل به انعقاد توافق هستند اکنون فرصت آن است و نه هیچ زمان دیگری. بهطور طبیعی در طول این مدت مذاکرات پر شمار و چانهزنیهای بسیاری نیز جامه عمل پوشیده و هر دو طرف میدانند که چه میخواهند و چه چیز را نمیخواهند و اکنون وقت تصمیمگیریهای بزرگ در پایتختهاست و البته لحظهلحظه چانهزنیها در طول این یک ماه حائز اهمیت بوده و باید دید پرانتزهای پرشمار و اختلافات جزیی که کم هم نیستند مقهور ظرافت دیپلماسی دیپلماتهای کارکشته دو طرف خواهد شد. بیشک بخش عمدهای از این پاسخ معطوف به رایزنی رودرروی دو وزیر خارجه است که هماکنون در ژنو درحال رایزنی هستند.