رحیم‌پور ازغدی:

حق‌الله مبنای حقوق بشر در مکتب اسلام است

۱۳۸۹/۱۱/۱۷ - ۱۷:۳۲:۰۰
کد خبر: ۱۵۰۰۳
حق‌الله مبنای حقوق بشر در مکتب اسلام است
محقق و پژوهشگر دانشگاه گفت: در مکتب اسلام مبنای حقوق بشر حق‌الله است و بدون توحید، حقوق بشر را نمی‌توان تعریف كرد.

به گزارش خبرنگار سرویس دانشگاه برنا، حسن رحیم‌پور ازغدی محقق و پژوهشگر با حضور در جمع اعضای اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل به تبیین موضوعات توسعه، حقوق بشر، پیشرفت و عدالت از 2 منظر دینی و خارج از تفکر توحیدی پرداخت.

وی با اشاره به وجود تفاوت بین آزادی، حقوق بشر، پیشرفت و عدالت از منظر اسلامی با نوع لائیک آن گفت: یک تفاوت مهم و اساسی مفاهیم آزادی، پیشرفت و عدالت در دیدگاه اسلامی با لاییک این است که در تفکر اسلامی حقوق مادی مستقل از حقوق معنوی تعریف نمی‌شود؛ لکن دیدگاه مقابل یا اساسا منکر معنویت و حقوق الهی می‌شود و آخرت را نفی می‌کند و یا این مسایل را بی‌ربط با دنیا می‌انگارد و بی‌معنی تلقی می‌کنند.

رحیم پور ازغدی در ادامه افزود: در تفکر دینی نگاه ما به مساله حقوق، عدالت، توسعه و پیشرفت یک مواجهه صرفاً مادی و طبیعی و یا صرفاً غیرمادی و غیر طبیعی نیست؛ بلکه یک مواجهه 2 بعدی است که این 2 مقوله را تفکیک نکرده و با هم پیوند زده است.

وی گفت: معنویت مورد نظر اسلام، بی‌ربط با طبیعت و مادیات نیست چرا که به اصالت معنا و ماورالطبیعه قائل بوده و جسم را انعکاس ماورالطبیعه می‌داند. لذا با این رویکرد پیامبران نیز به‌دلیل معنویات وارد عرصه‌های مادی می‌شدند.

این پژوهشگر در ادامه در تبیین دیدگاه غیر دینی گفت: آن‌ها نبوت را به گونه‌ای تعریف کرده‌اند که در آن اثری از وحی و عصمت نباشد. این با هر تفکری اعم از روشنفکرانه و متحجرانه منافی است.

رحیم پور ازغدی با تبیین تفاوت غیب و خرافه اذعان داشت: ایمان دینی بدون وجود حقایقی که نه بالقوه و نه بالفعل محسوس نیستند معنا ندارد و اگر کسی تنها به حقایق محسوس معتقد بود بلاشک کافر است.

وی ادامه داد: در تعریف مسایل حقوق بشر، پیشرفت، آزادی و عدالت دو تفكر دینی و غیر دینی هریک تعریف خود را دارند. لذا مسایلی چون ایثار، انفاق و جهاد در منطق دینی معقول و در منطق مقابل غیر منطقی و نامعقول است.

رحیم پور ازغدی با بیان این که دین نیامد تا زندگی را سخت كند، گفت: هر موردی كه در دین آمده برای نفی و دفع اختلال و ضرر می‌باشد. این در حالی است که در تعریف سکولار برای فرار از عسر و حرج دین را به کنار می‌گذارند.

وی ادامه داد: البته ما در جهان اسلام ركود داشتیم چون اهل بیت كه مفسر واقعی قرآن بودند را سانسور كردند.

رحیم‌پور با اشاره به مسایل موجود بین اشاعره و معتزله گفت: مسایل سیاسی در حاکم شدن تفکر اشعری نقش به‌سزایی داشت و مشخصاً در دوره سلجوقیان این تفکر به عنوان معیار تفکر حکومتی در کشورهای اسلامی شناخته شد.

این پژوهشگر اضافه کرد: در قرن چهارم و پنجم و در زمان حکومت آل بویه که در اوج شکوفایی اسلام، شیعیان ایرانی بر جهان اسلام حاکم بودند تفکر عقلانی فراگیر شد.

وی در ادامه افزود: یك تفكر توسعه داریم كه مبتنی بر اصالت طبیعت است که مبدا و معاد را قبول ندارد. این تفکر برمبنای عدالت گریزی می‌باشد و کاملاً تابع نفسانیات انسان است.

رحیم پور در تشریح این نوع تفکر گفت: آن‌ها یا صریحاً ماتریالیست هستند و یا از معنویت و خدا و ... در آثارشان حرف می‌زنند ولی میان ماده و غیب، دنیا و آخرت تفکیک قائل می‌شوند و معتقدند که نباید اخلاق و شریعت را در اقتصاد و توسعه دخالت داد.

وی در ادامه افزود: در مکتب اسلام مبنای حقوق بشر حق‌الله است. بدون توحید حقوق بشر را نمی‌توان تعریف كرد. بشر این حقوق را دارد چون خدا برایش قرار داده است و چون خداوند این حقوق را مقدر کرده حق الناس مثل حق الله مقدس می‌شود.

این محقق در ارزیابی تفاوت‌های این 2 مدل گفت: اقتصاد، حقوق، عدالت و ... با 2 تعریف ارایه می‌شود که ریشه این تفاوت وجود 2 نوع انسان‌شناسی است که محور آن بر مبنای لذت و یا تعالی انسان تعریف می‌شود.

وی در تبیین خصوصیات انسان لیبرال گفت: برای این انسان همه چیز بر اساس «من» تعریف می‌شود که هیچ‌کس نمی‌تواند این «من» را محدود کند.

رحیم پور در ادامه گفت: در این تفکر برای رسیدن به امیال نفسانی هیچ‌گونه کنترل و خط قرمز و حرام و ممنوعی وجود ندارد و هیچ چیز حتی خدا نمی‌تواند انسان را محدود كند. همچنین این تفکر معتقد است انسان حاکم مطلق بر خود است و تجربه مادی برای رسیدن به سعادت کافی است و احتیاجی به انبیا و وحی نیست.

وی افزود: در این دیدگاه مرکز همه جهان، طبیعت و تمایلات بشری است که خط ثابت آن مبارزه با دین و ارزش‌های انبیا است. این تفکر هدف خلقت را لذت انسان می‌داند و در مقابل تفكر اسلامی هدف را تكامل انسان معرفی می‌کند.

این پژوهشگر در ادامه اظهار داشت: در مکتب اومانیسم انسان عبارت است از حسوانیات و نفسانیات. به‌عبارتی دیگر اصالت دادن به حیوانیت انسان مدنظر است نه انسانیت آن. این درحالی ‌است که انبیا علی‌رغم قائل بودن به هر 2، حیوانیت را در ذیل انسانیت انسان تعریف می‌کنند. 

رحیم‌پور ازغدی با بیان اینکه درحقیقت دعوا بین دین با علم و آزادی و یا میان سنت و مدرنیته و ... نیست، گفت: هرکدام 2 مکتب از علم و توسعه و حقوق بشر و ... دم می‌زنند لکن در یکی مبنا نفس اماره است و در دیگری نفس اماره در کنار نفس لوامه تعریف می‌شود.

وی بیان اینکه انسان مختار است، گفت: تفکر دینی، آزادی و اختیار را جدای از تکلیف نمی‌کند. تفکر اسلامی انسان را نه خوش‌بین افراطی و نه بدبین افراطی می داند لکن انسان را دوبعدی، مختار و مسوول معرفی می‌کند.

رحیم‌پور با اشاره به جدایی ناپذیربودن 2 مقوله حق و تکلیف از هم اظهار داشت: اصالت با حق است و در واقع تکلیف، مسوولیت دربرابر حق است و به‌نوعی عامل حفاظت از حق به‌شمار می‌‎آید.

وی خاطر نشان کرد: دیدگاه برآمده از اصالت انسان، منجر به حذف معنویت و ماورا الطبیعه از علوم انسانی، هنر و... شد. توسعه در اروپای غربی و ایالات متحده با نابودی میلیون‌ها سفیدپوست و سیاه‌پوست از 4 قاره آفریقا، آمریکای جنوبی، آمریکای شمالی و اقیانوسیه و استثمار 3/2 آسیا همراه بود.

رحیم‌پور در ادامه با اشاره به حمایت غرب از دیکتاتورهای عرب منطقه که بعضاً ریاست جمهوری‌های 30 ساله را در ساختار سیاسی خود تجربه می‌کنند، گفت: این‌ها همان مدعیان دموکراسی و مردم‌سالاری هستند که امروز در آسیا دست‌نشانده‌های خود را گماشته‌اند.

وی در پایان با بیان اینکه بعضاً مقوله‌های برابری یا پیشرفت، توسعه یا عدالت و ... درمقابل هم مطرح می‌شود آن‌ها را منافی هم ندانسته و تقابل آن‌ها را غیرواقعی ارزیابی نمود و هریک از آن‌ها را در کنار دیگر موارد مطلوب ارزیابی کرد.

نظر شما