مجموعه تلویزیونی "قفسی برای پرواز" به کارگردانی یوسف سید مهدوی از 17 مهر ماه به روی آنتن شبکه اول رفت. فیلمی که روایتی از وضعیت اسیران در هشت سال جنگ تحمیلی را به تصویر میکشد و تم عاشقانه آن به پرمخاطب شدنش در بیان جوانان کمک کردهاست. به همین بهانه نشست نقد و بررسی این مجموعه را با حضور یوسف سید مهدوی کارگردان، اردشیر ایراننژاد تهیهکننده، احمد کاوری فیلمنامهنویس و اردلان شجاع کاوه و مصطفی طاری از بازیگران این مجموعه در خبرگزاری برنا برگزار کردیم.
یوسف سید مهدوی کارگردان این مجموعه آثار دیگری همچون "53 نفر"، "مهر خوبان"، "شنهای کف رودخانه"، "عروس کوهستان" و... را نیز در کارنامه کاری خود دارد و ساخت "قفسی برای پرواز" را به دلیل وجود عنصر سفر در آن میپسندد و تجربه مثبتی ارزیابی میکند. خاطرات و تجربیات او در ساخت این مجموعه را در ادامه میخوانید:
آقای مهدوی "قفسی برای پرواز" در مقایسه با دیگر آثارتان چه ویژگیهایی داشت که کارگردانی آن را بر عهده گرفتید؟گمان میکنم موضوع دفاع مقدس یکی از ژانرهای مهم سینما است و هر کارگردانی با یافتن فیلمنامه مناسب به دلیل موقعیت ویژه این آثار دوست دارد یک بار این ژانر را تجربه کند. درامی که در موقعیت جنگ ایجاد میشود میتواند موضوعات گوناگون را بهتر در خود نشان دهد. همچنین نوع سفری که قهرمان قصه در طی داستان پشت سر میگذارد اجازه فضاسازی و ورود کاراکترها و نمادهای بسیاری به من میداد. زیرا قالب سفر که ایلیا و اودیسه هومر از قدیمیترین نوع آن است، میتواند کاری مناسب با فضا، میزانسن و پاسخگوی دغدغههای کارگردان را به وجود بیاورد.
فیلمنامه در هنگام آغاز ساخت تکمیل شده بود؟در ابتدای ساخت به پیشنهاد تهیه کننده قرار شد بازنویسی فیلمنامه اولیه آغاز شود. احمد کاوری کار را شروع کرد و از آن جایی که کار شبه اپیزودیک به حساب میآید و زندگی قهرمان در شش فاز با ماجراها و شخصیتهای مربوط به خود به تصویر کشیده میشود، برخی از این کاراکترها مورد پسند من نبود و نیاز به حذف و اضافه در میان شخصیتها احساس میشد. البته خط اصلی قصه تغییر نکرد. اما بازنویسی در طول هشت ماه همزمان با تصویربرداری به انجام رسید.
تصور نمیکنید تعداد قسمتهای سریال زیاد است و مخاطب نیاز دارد ماجرای مجموعه با شتاب بیشتری پیگیری شود و کار ریتم تندتری داشته باشد؟در ابتدا مجموعه 26 قسمت بود که بعد از صحبتهایی که پیرامون کار انجام شد تعداد قسمتها به 32 رسید. همیشه فکر میکنم دو نوع مخاطب برای تلویزیون وجود دارد مخاطب خاصی که زیاد فیلم میبیند و مخاطب عام که از طبقههای گوناگون هستند و زاویه دید آنها با مخاطب خاص تفاوت دارد. ریتم سریالهای تلویزیونی باید برای مخاطب عام در نظر گرفته شود تا او در جریان قصه قرار گرفته و بهتر با آن همراه شود. از یک سریال تلویزیونی نباید توقع ریتم پر شتاب سینمایی یا پلیسی داشت چرا که به از دست رفتن برخی جریانات از دیدگان تماشاگر منجر می شود.
علاوه بر این از آنجایی که این قصه در سفر میگذرد و شخصیتها گاه و بیگاه از سریال حذف میشوند و دوباره به آن میپیوندند غالبا این آثار ریتم کندی میگیرند. مگر این که کار مبتنی بر اکشن و زد و خورد باشد. در حالی که در "قفسی برای پرواز" قصد داریم شخصیتها، چالشها و مشکلات آنها را به مخاطب شناسانده و رابطه کاراکترها با یکدیگر را در فضای خاص اسارتی به تصویر بکشیم. در حالی که باید توجه کرد با افزایش سرعت ریتم در برخورد با مخاطب عام چه چیزهایی از دست میروند.
با تاکیدی که شما بر روی شخصیتها و شناساندن آنها به مخاطبان دارید، نتیجه گرفته میشود "قفسی برای پرواز" شخصیت محور است؟ در این صورت و با حذف ریتم تند چه عواملی برای جذابیت کار لحاظ کردهاید؟ما محوریت کار را تفکیک نکردهایم در واقع با توجه به حوادثی که برای قهرمان اصلی پیش میآید شخصیتهای دیگر اهمیت پیدا میکنند. به هر حال با ورود به لوکیشن بستهای چون اسارتگاه که خط کلی داستان در آن اتفاق میافتد معرفی کاراکترها باید طوری شکل بگیرد که با خروج یک شخصیت از قصه و پیوستن دوباره او به جریان، مخاطب او را زیاد نبرده باشد. این ها معذوراتی است که سعی کردهام برای موفقیت کار استفادهشان کردهام.
صرف نظر از جذب مخاطب فضاسازی کار برایم اهمیت بسیاری داشت. در خرمشهر تنها یک محله برای تصویربرداری در اختیار ما بود اما باید تلاش میکردیم طوری این محله را نشان دهیم که مخاطب تجاوز و ویرانی را حس کند و کار برایش باور پذیر باشد. هدف ما محصور به روایت کلی یک داستان پر حادثه و پر شتاب نیست.
دغدغه اصلیتان برای ساخت "قفسی برای پرواز" چه بود؟ما در این قصه 20 سال به گذشته برگشته و ماجرای افرادی را تعریف میکنیم که از قبل تصمیم نداشتند وارد جنگ شوند اما زندگیشان با جنگ گره میخورد. هدف ما ایجاد ارتباط با این مقوله در جوانانی است که آن زمان را ندیدهاند... اینها دغدغه اصلی من بود.
مشکلاتی که در این عرصه مقابل شما قرار گرفت باعث نشد گاهی از برخی جزئی نگریها چشمپوشی کنید؟همیشه زمان خلق یک اثر پی میبرید نمیتوان به تمام ایدهآلها و ذهنیتهای کارگردانی رسید و محدودیتهای تولیدی، مالی و فضای ساخت دست و پای شما را میببندد. طبعا تاریخی بودن این کار بر مشکلات معمول افزوده شد. به ویژه برای کار ما که 75 درصد در دکور تصویربرداری شده است.
فیلمنامه در جریان ساخت باز هم دچار تغییر و تحول شد؟احمد کاوری همزمان با تصویربرداری فیلمنامه را جلو میبرد و فرصت کمتری برای تغییر و تحولات آنی بود. این نکته باعث میشد تمام موارد را در ساختار فیلمنامه با یکدیگر در میان بگذاریم و کمتر پیش آمد متنی که کاوری مینوشت تغییری کند. هماهنگی در کار نیز حاصل ارتباط متقابل بین تهیهکننده و کارگردان، کارگردان و نویسنده، کارگردان و بازیگران و همه عوامل با یکدیگر بود. چرا که تلویزیون مقولهای است که تصویر نشان میدهد پشت صحنه چه اتفاقی افتاده است.
اگر دوباره پیشنهاد ساخت اثری در حوزه دفاع مقدس به شما داده شود، برای ساخت آن پیش قدم میشوید؟جنگ به لحاظ زمانی تاریخ دوری نیست و همه بخشی از آن را درک کردهایم. سینما یک کار جمعی است و انگیزه جمعی نیز طلب میکند تا تصویر خوبی نشان داده شود. اگر باز هم فیلمنامه خوب جنگی به دستم برسد با وجود سختیهای بی شمار کار در حوزه دفاع مقدی و حمایتهایی که در این حوزه کمرنگ شدهاست، ساخت چنین آثاری را قبول خواهم کرد.
سرویس فرهنگ و هنر برنا/مریم عرفانیان