محمدمهدی ربانی مؤسس انتشارات نگاه نوین و مدیرمسئول مجله خلاقیت گفت: موفقیت و خوشبختی تنها احساسی از شیوه زندگی کردن انسان است. شما میتوانید همه دنیا را فتح کرده باشید و باز احساس موفقیت نداشته باشید. کم نیستند افراد میلیاردری که خود را خوشبخت نمیدانند! ایشان از راهکارها و فرمولهایی میگوید که ضمن رسیدن به ثروت، بتوانید آرامش و احساس خوب خوشبختی را تجربه کنید.
از رؤیای کودکی تا تحقق رؤیا در بزرگسالی
پدر و مادر محمدمهدی ربانی هر دو معلم بودند. بنابراین از کودکی با درس دادن، دانشگاه رفتن، سفر کردن، آموزش و.. آشنا شده است. سفر کردن برای تدریس در خانوادهاش، یک امر بدیهی بود. الگوی ایشان در مطالعه، پدرشان بودند. دکتر ربانی میگوید: پدر ایشان از مطالعات خودشان و تدریسهایی که انجام میدادند، خلاصهبرداری میکردند و در کاغذهای کلاسوری نگهداری میکردند و من خیلی به این کلاسورها علاقهمند بودم، با گذشت زمان به تعداد این کلاسورها اضافه میشد. این موضوع برای من جذاب بود و من یاد گرفتم که باید چیزهایی که یاد میگیرم را جایی یادداشت کنم.
اکنون دکتر ربانی یکی از اساتید برتر و شناختهشده ایران هستند و توانستند رؤیای کودکی خود را محقق کنند.
رؤیاهای کودکی را دستکم نگیرید
مهمترین راز دستیابی به احساس خوشبختی، رسیدن به آرزوها و رؤیاهایی است که در کودکی داشتهایم.
او میگوید: بهترین اسباببازیها و هدایای دوران کودکی من کتاب بود. گاهی اوقات کتابها را برش میزدم و کلمات کتابها را کنار هم میگذاشتم و برای خودم کتاب و مجلات جدید درست میکردم. در زمان کودکیام، به اینترنت دسترسی نداشتیم، اما با قیچی و چسب نواری و چسب مایع کتاب و مجله درست میکردم.
فراموش کردن رسالت و چشمانداز زندگی و خود را دست بازی زندگی سپردن، هرچند با موفقیت مالی هم همراه شود، آن احساس خوشبختی را به ما نمیدهد.
بهعنوانمثال: فردی که همیشه آرزو داشته برجساز شود. در شمال یک ویلا داشته باشد و ماهی یک هفته برای استراحت به آنجا رود، پس از سی سال به آرزویش میرسد، ولی دیگر نه وقت، و نه حوصله استراحت یک هفتهای در شمال را دارد، بنابراین همیشه احساس کمبود در زندگی میکند.
ما انسانها پس از مدتی هدف را گم میکنیم، برجها و زمینها به ما احساس خوشبختی میدهند یا استراحت و آرامش کنار دریا؟ حسابهای بانکی به ما حس موفقیت میدهند یا گرفتن مراسم عروسی برای مستمندان؟ پس نگذارید رؤیاهای شاد و زیبای کودکیتان هر روز کمرنگتر شوند.
پول پل است!
ابتدا به پول، پل میگفتند و پس از گذشت زمان، مردم ضمه پل را کشیدند و کلمه پول در زبان مردم چرخیده است. در قران هم از مال و ثروت به «قنطره» تعبیر شده است که همان معنای پل را میدهد. پول و ثروت در حقیقت پلی است برای رسیدن به خوشبختی.
پول بهطور ذاتی ارزشی ندارد، ولی چون وسیله رسیدن به موفقیت و آرامش است، ارزش پیدا میکند. پس اگر درست بیندیشیم، پول ارزش دارد. متأسفانه بد جا افتاده و برخی از داشتن پول زیاد احساس گناه میکنند!
متأسفانه برخی پول و ثروت را مسبب تمام بدیها میدانند و فقر را به دین و معنویت میچسبانند. در معنویت دنیاپرستی نکوهش شده است نه ثروتمندی. منظور از دنیا هم فراموشی خداست نه پول و ثروت.
به قول مولوی:
چیست دنیا، از خدا غافل شدن نی قماش و نقره و فرزند و زن
اولین گام برای رسیدن به ثروت و احساس خوشبختی، درست کردن طرز تفکر است، یعنی باید دانست پول و ثروت بهخودیخود ارزشی ندارد ولی بهعنوان پل و وسیله رسیدن به آرزوها و اهداف انسانی اهمیت و ارزش زیادی دارد.
1- انتخاب راه درست برای توانگری
آیا از هر راهی پول درآوردن هنر است؟ یا هنر را کارآفرینانی دارند که هم خودشان پولدار میشوند و هم ملتی را ثروتمند میسازند؟ تولید دانش، ایده و به کار بستن آنها برای ایجاد کسبوکار میتواند تحولی در کشور، بلکه در دنیا ایجاد کند.
دکتر ربانی میگوید: «با بسیاری از توانگران که مصاحبه کردهام بندی مشترک به من دادهاند: دنبال کارهای کوچک نرو، فقط ایدههای بزرگ و کارهای عظیم ارزش وقت گذاشتن دارند.»
متأسفانه خودکمبینی و نداشتن اعتمادبهنفس که حاصل روش تربیت در خانواده و نظام آموزشی ماست سبب میشود جرئت انجام کارهای بزرگ را نداشته باشیم.
قدم بعدی برای رسیدن به خوشبختی و مکنت، بازپروری اعتمادبهنفس و پیدا کردن ارزش درون و درنتیجه عزتنفس است. کسی که عزتنفس دارد، برای پول دست به هر کاری نمیزند، بلکه اهداف بزرگی برای خود میآفریند و در کنار این اهداف به ثروت سرشاری نیز دست مییابد. داشتن احساس مفید بودن برای اجتماع سرچشمه احساس خوشبختی است. سخاوت و حس بخشش یکی از راههای مهم توانگری است، زیرا زمانی که میبخشیم این پیام را منتشر میکنیم: من غنی و ثروتمند هستم.
2- از کمبودها نهراسیم
اگر آرزوی شغلی را در سر میپرورانید، همان را دنبال کنید. در هر شغلی اگر عشق و مهارت جمع شوند، شما را به ثروت میرسانند. دکتر ربانی میگوید: «افراد و کسبوکارهای مختلف را دیدهام که بهصورت ناباورانهای رشد کردهاند و مرزهای توانگری را درنوردیدهاند.» وی یکی از دوستانش را مثال میزند که در بازار فقط سوزن میفروشد و وضع مالیاش از جواهرفروشان بهتر است! پس دنبال آرزوی خود بروید.
در ابتدای راه اگر عاشق کاری بشویم، شور و شوق زیاد سبب میشود که از کمبودها نهراسیم. کمبودهایی که در اطرافمان هستند سبب تردید در انجام کارها میشوند. این تردیدها هستند که خیلی از ما را به سکون کشاندهاند. شکسپیر میگوید: تردیدهایمان خائنانی هستند که با نصایح خود، ما را از هدفمان باز میدارند، درحالیکه تصمیمی راسخ و شروعی بهموقع فتح و پیروزی را نصیبمان میکند.
3- مدیریت بر خود را یاد بگیریم
یکی از اصول موفقیت، داشتن هنر ارتباطات است. مدیریت استرس، کنترل خشم، هنر تصمیمگیری و ... همه موارد موردنیاز برای رسیدن به قله موفقیت و یادگرفتنی است. همه ثروتمند یا کارآفرین به دنیا نیامدهاند.
دراکر میگوید: کارآفرینی یک علم است و مانند هر علم دیگری میتوان آن را یاد گرفت.
افراد موفق هیچگاه از یادگیری دست نمیکشند، بهخصوص در این زمان که عصر دانش و اطلاعات است و ثروت اصلی بهحساب میآیند. به دنبال سرمایهگذاری بر خود باشید و مطمئن باشید که این سرمایهگذاری حتماً جواب میدهد. الان مفهوم مدیریت بر خود، در دنیا رشد کرده است. هر کس مدیریت بر خود را بداند، مدیریت بر کسبوکار و دیگران را هم خواهد توانست. مفهوم جالب دیگر Self Branding است، بدین معنی که انسان باید برای خود یک برنامه خوشنامی داشته باشد و کوشش کند خود را در امری بهخوبی برند کند.