ازدواج سفید چیست؟

خبرگزاری برنا- گروه اجتماعی/ اختصاصی: همانطور که میدانیم در کشورهای غربی داشتن روابط به خاطر ارضای غرایز و میل جنسی خیلی راحت برقرار می شودو هیچ منعی ندارد و این مسئله در کشور ایران  چند وقتی است با نام ازدواج سفید شکل گرفته است ؛به این معنی که دختر و پسر با یکدیگر هم خانه می شوند بدون اینکه میان آنها پیوند مقدس ازدواج یا صیغه ی محرمیتی جاری شود البته این مسئله در کشور اسلامی ایران یک بحران اجتماعی و ضد ارزش تلقی می شود که از نظر افراد اصیل ایرانی با افکار سنتی هیچ گونه جایگاهی ندارد.

کسانی که به ازدواج سفید روی می آورند ممکن است از هرنوع گروهی باشند واین پدیده ی اجتماعی و تحول فرهنگی فقط مربوط به یک گروه خاص نیست  وافراد با ویژگی  های متفاوت و با هرنوع طرز فکری هم به سمت این نوع تحول اجتماعی حرکت می کنند .بعضی ها معتقدند که افراد در شرایط بد اقتصادی و برای فرار  وناتوانی  از تشکیل خانواده به این امر روی می آورند ولی این باوری غلط است زیرا افراد روشنفکر دارای پشتوانه  مالی قوی هم به این امر توجه دارند و جذب آن می شوند. در کشور ایران این پدیده یک بحران اجتماعی تلقی می شود و بعضی ها معتقدند که این یک نوع عملیات روانی است که از جانب مجریان که بر ضد نظام هستند برای ترویج بی بند وباری در جامعه ترویج داده می شود تا جوانان را از مسیر اصلی خود منحرف نمایند ولی اگر واقع بینانه به این امر توجه کنیم میبینیم که جهان در حال دگرگون شدن است و فرهنگ جوامع هیچ وقت به یک شکل و به صورت ایستا باقی نمی ماند و همراه با تغییر تکنولوژی و تحولات اجتماعی دستخوش تغیییر و دگرگونی می شود و این موضوع تقریبا ربطی به هیچ گروه سیاسی ندارد.

انتخاب،تصمیم و برنامه ریزی در درون ماست ولی ما بدون ارتباطات جهانی نمی توانیم به رشد و توسعه دست پیدا کنیم اما قبل از هرکاری که میخواهیم انجام دهیم و از کشورهای غربی الگوبرداری کنیم باید در گام نخست این مسئله را مدنظر قرار دهیم که با ارزش ها وهنجارهای کشورمان مغایرتی نداشته باشد و به عبارتی ضدارزش و ضدهنجار نباشد از آنجا که کشور ما دارای ارزش ها و هنجارها ی اسلامی است فراگیرشدن این ازدواج را امری می دانند که نه مطابق موازین اسلامی است و نه مطابق با شرع و عرف و نظام قانونی حاکم بر کشور.پس به شدت با آن مقابله می کنند و در واقع باز هم اگرواقع بینانه تر به این پدیده دقت شود به راحتی این امر قابل فهم است که این نوع ازدواج نه تنها رهاوردهای مثبتی نداردبلکه معایب و صدماتی را نیز به همراه دارد که عبارتند از :

1)صدمات روحی و روانی که طرفین پس از جداشدن و قطع شدن این رابطه با آن درگیر می شوند و به عبارت ساده تر دستشان به هیچ جایی بند نیست.

2)منفور بودن این ازدواج در نظر اکثریت مردم و طرد شدن از خانواده و جامعه و گروه دوستان .

3)عدم مسئولیت پذیری و اعتمادبه نفس و رسیدن به بلوغ فکری در آینده.

4)از طریق قانونی نمی توانند به صورت تدریجی انتظارات خود را تحقق بخشند زیرا این رابطه به صورت نامشروع و پنهان بوده ودرنظام قانونی کشور ما هیچ جایگاهی ندارد .

5)این نوع ازدواج به صورت پنهان بوده که در صورت برملا شدن آن مجازاتی برابر با زنا برای آن در نظر گرفته می شود .

6)نداشتن روحیه انعطاف پذیری به معنای ظرفیت انسان برای تغییر در مقابل تجربیات مثبت و منفی زندگی.

7)هرانسانی به صورت طبیعی با بحران ها و تعارض های روانی و اجتماعی در زندگی خود برخورد می کند که با مدیریت کارآمد از این مراحل عبور می کند و مطابق با تقاضاهای جدید در هر مرحله زندگی خود را کنترل می نماید و این در حالیست که دختر و پسری که تن به این نوع ازدواج می دهند و با توجه به شرایط جامعه ای که در آن زندگی می کنند به احتمال قوی در صورت مواجه شدن با بحران ها سلامت روحی و روانی خود را به خطر می اندازندو احساس شکست و ناکامی به آنها دست می دهد.

8)ایجاد فضای ناسالم اجتماعی .

9)گسترش ترس و عدم اطمینان افراد به یکدیگر در جامعه .

10)برهم زدن تعادل روحی و روانی جامعه و حاکم شدن یأس و خستگی و بی تفاوتی در بین مردم نسبت به ازدواج سالم وشرعی.

11)ایجادتفرقه و رویارویی و صف بندی بین موافقان و مخالفان این نوع از ازدواج در جامعه .

12)ایجادبدبینی و سلب اعتماد مردم از دولتمردان که نتوانسته اند شرایطی را مهیا کنند که جوانان به سمت این مسائل سوق داده نشوند.

پیشنهادات:برای مقابله با این تحول اجتماعی توجه به این امور ضروری است:

1)ایجادمحیطی مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان و تقوا و مبارزه باکلیه مظاهر فساد وتباهی

2)بالابردن سطح آگاهی های عمومی مردم در این زمینه با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر.

3)اجازه دادن مشارکت عامه مردم  در تعیین سرنوشت سیاسی،اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی خویش  به صورت مستقیم .

4)آماده سازی فرهنگی و تحول در شخصیت ایرانی از جانب دولت کارآمد .

5)آموزش مهم ترین رکن برنامه ریزی جامعه است و کلیدی ترین عنصر در یک جامعه مردم آن جامعه می باشند که باید از فرهنگ و آگاهی قوی برخورد دار باشند.برای همین دولت باید تمامی عواقب وصدمات پدیده ی ازدواج سفید  را به روشنی و با صراحت برای مردم بازگو کند  و آموزش های لازم  برای مقابله با این بحران را به مردم ارائه دهد.

6)تأمین نیازهای اساسی و امکانات لازم تشکیل خانواده برای همه.

7)تامین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل .

8)مهارکردن فقر و گرانی و تورم در جامعه و به سامان کردن اوضاع اقتصادی .

نویسنده : عاطفه صادقی دانش آموخته ی کارشناسی ارشد فلسفه و دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی