خداحافظی با مرد اعتدال

۱۳۹۷/۰۸/۲۸ - ۱۳:۴۳:۵۴
کد خبر: ۷۷۷۷۸۹
خداحافظی با مرد اعتدال
علیرضا رشیدیان بعد از ۴ سال و ۸ ماه ایفای مسئولیت در سمت استانداری خراسان رضوی عصر یکشنبه ساختمان بهار و استانداری خراسان رضوی را در میان بدرقه پرشور مسئولان استان و همکاران خود ترک کرد.

به گزارش خبرگزاری برنا از مشهد ،معمولا می گویند ما ایرانی ها خوش استقبال و بد بدرقه هستیم و بارها و بارها بویژه این موضوع را در مورد صاحب منصبان شاهد بوده ایم که چون فردی ؛منصبی و پستی می گیرد همه در تبریک و استقبال و دیدار او سرو دست می شکنند و گوی سبقت از هم می ربایند اما به محض آنکه به هر دلیل این جایگاه از دست می رود فوج فوج این مستقبلان فروکش می کند و به یکباره محو می شوند و شاید روزی که آن مسئول می رود خود مانده باشد و یکی دو همراهش .

اما طی روزهای اخیر دریافتم که این موضوع خیلی هم نمی تواند صادق باشد بویژه اگر آن صاحب منصب ، مردی باشد که در عین قاطعیت ، جدیت ، جسارت؛  خدمت صادقانه ، بی منت و به دور از خستگی را با چاشنی مهر و تواضع توامان کرده باشد.

مردی که در میانه هر گروهی که قرار می گیرد جای خود را باز می کند دانشگاهیان ، فرهنگیان ، فعالان اقتصادی ، صنوف ، کارگران ، حتی کودکان ، او عشق و صداقت را سرلوحه کارش قرار داده و صادق بودن در خدمت و تلاش خالصانه را والاترین سیاست در تعامل با مردم می داند.

 شاید که نه قطعا همین مهر ، عشق و صداقت است که کلید گشودن قلبهای انسان هاست و او نیز همینگونه راه خود را به قلوب باز کرده است و امروز که در پایان خدمت اش از این استان می رود همه با تمام وجود آمده اند تا دعای خیر توام با مهرقلبی شان را بدرقه راهش کنند.

 گویی همین دیروز بود که فضای رسانه ای با سرو صدای زیاد از او استقبال کرد زیرا بالاخره بعد از هفت ماه از شروع دولت دکتر روحانی ، استاندار دولت تدبیر و امید در این خطه معرفی شد.

آن زمان پیگیری های بسیار در استان و دولت برای رسیدن به فردی که بتواند در این استان مهم، مسئولیت سکانداری سرزمین خورشید را با همه حساسیت ها و مسائل عهده دار شود به نتیجه نرسیده بود.

رشیدیان داوطلب استاندار شدن نبود و حتی به آن فکر هم نکرده بود ، وقتی وزیر کشور از او می خواهد به جلسه چهارشنبه دولت برود و دریافت که نام او از بین سه پیشنهاد دولت که توسط یکی از وزرا با بزرگان استان به شور گذاشته شده بود، اقبال بیشتری دارد و در میان عمل انجام شده قرار گرفت و با همه امتناع ها رزومه تهیه و او در هیات دولت دقایقی راجع به خراسان و شرایط آن سخن و گفت و پس از آن با حکم دولت تدبیر و امید سیزدهمین استاندار خطه خورشید  بعد از انقلاب می شود.

او 14 اسفند سال 92 وقتی حکم مصوب دولت برای استانداری خراسان رضوی را دریافت کرد، نمی دانست رکوردار طولانی ترین دوره مدیریت عالی استان در بین استانداران بعد انقلاب می شود آن هم با کارنامه روشن .

استانداری که نام و عناوینش اندکی سنگین می نمود از آن رو که در سابقه خود سمتهایی چون مدیر کلی اطلاعات خراسان بزرگ به مدت هفت سال و معاونت وزیر اطلاعات به مدت 6 سال در دو دولت را با خود داشت اما همه این عناوین در برخورد با او در کسری از ثانیه محو می شد ، چهره ای خوشرو، با صدایی بم و گرم ،لبخندی مهربانانه و بیشتر پدرانه ، مهری که از عمق وجود به همه نثار می کرد.

همیشه همه را به مهر و محبت و مدارا دعوت می کرد با این بیان که پیامبر اکرم (ص) برای احیای مکارم اخلاق مبعوث شد و این مکارم از احترام به نخبگان و افراد با تجربه و عالم گرفته تا محبت نسبت به هم ، مسئولان به مردم ، مردم به مردم و رعایت فرودست و غیره را شامل می شد.

اما بیش  و پیش از توصیه دیگران سعی می کرد خود بدان عمل کند هر چند چنین عملی در این خطه با شرایط، دیدگاه ها و گروه های سیاسی مختلف و مشکلات عدیده بسیار دشوار می نمود.

بارها و بارها این حدیث را از او شنیدم که در جاهای مختلف نقل می کرد که از امام رضا (ع) پرسیدند عقل چیست و ایشان فرمود : جام اندوه را جرعه جرعه نوشیدن ، کاهش اصطکاک و درگیری با مخالفان داخلی و مدارا با دوستان .

هر بارکه دوباره آن را بیان می نمود با احساسی قوی تر و اعتقادی بیشتر می گفت،گویی چیزی تازه در نقل این حدیث است .

در واقع او بار این مسئولیت سنگین را عهده دار شده بود اما تکیه گاهش را در پذیرش آن ،وجود بارگاه مطهر ثامن الحجج (ع) عنوان می کرد و در جایی گفت : "سنگینی مسئولیت از آن جهت بود که این استانی منتسب به وجود آقا علی ابن موسی الرضا(ع) و قبله آمال و محبان اهل بیت (ع) و به قول رئیس جمهوری فراتر از مرزهای جغرافیایی ؛ویترین نظام جمهوری اسلامی در منظر بیرونی است.

برای این مسئولیت سنگین ؛احساس می کند با توجه به مشکلات و مسائل باید خیلی و سخت کار کرد از این رو در نخستین اقدام با کمک کارشناسان ملی و استانی مهمترین مسائل و دغدغه ها ومشکلات استان را احصا و مسیر تدبیر و مدیریت آن را دنبال می کند.

از همان روز که به استان وارد شد به قول خودش انگیزه و تلاش اش برای حل مسائل و رسیدگی و ساماندهی امور استان و حرکت به سمت توسعه تغییری نکرد و پرانرژی و مستمر تا آخرین روز که دیروز 26 آبانماه در پی ابلاغ قانون منع به کارگیری بازنشستگان بود در این عرصه گام برداشت.

سخت ترین روز و زمان کاری اش را روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 96 می داند روزی که به قول خودش فشارخیلی سنگین را تحمل کرد .

وقتی آن روز را توصیف می کند چهره اش درهم می رود و می گوید ، واقعا آن روز برخی لحظات فشار به جایی می رسید که به مویی بند بود خدا کمک می کرد آن شرایط پرتنش را مدیریت و اعمال قانون کنیم .آن روز را به خوبی یادم هست هجمه ای سنگین برای فشار روانی بر برگزار کنندگان انتخابات و ایجاد شبهه در سلامت انتخابات تا جایی که همان روز در ستاد انتخابات او و معاون سیاسی اش لحظه ای آرام نداشتند و اخبار متعدد منتشره در فضای مجازی و خبرنگاران درون ستاد و بیرون آن و افراد و چهره های سیاسی دایم تماس های متعددی برای وضعیت شعب به آنان اعلام می کردند و از این سو دایم به شعب در ارتباط بوده و گزارش می گرفتند.

 آخر این هجمه به حدی شد که استاندار و معاونش هر یک در یک خودرو مجاز با نماینده هیات نظارت و بازرس و غیره و جمعی از خبرنگاران در دو گروه به شعبی که مدعی کمبود تعرفه بودند تا نیمه شب که زمان انتخابات پایان یافت سرکشی نمودند و یک مورد هم شعبه ای را نیافتنند که فاقد تعرفه باشد یا در شعبه را زودهنگام به روی مردم بسته باشند و....

او این روز را پرفشارترین و سنگین ترین روز کاری خود می داند اما شیرین ترین روز هم که البته آن هم بسیار پرفشار بود اما بعد از برگزاری تبدیل به خاطره ای شیرین شد را دو روز قبل از آن انتخابات می داند زمانی که دو میتینگ انتخاباتی با بیش از 100 هزار نفری برای دو کاندیدای اصلی ریاست جمهوری در مشهد در فاصله کمتر یک کیلومتر بدون کوچکترین تنش و درگیری برگزار می شود .

او این روز را از با افتخارترین روزهای کاری خود ذکر می کند از آن رو که نمادی از ظرفیت مدیریت ، سطح فرهنگی  و شعور سیاسی بالای مردم این خطه بود.

 

*قاطعیت در عمل در عین مدارا

اما او روزها و زمان هایی که در عرصه مدیریت این خطه از فشار مسائل و مشکلات آن،  از درون فریاد کرده ، فریادی که کسی آن را نشنیده جز گلایه هایی که به ثامن الحجج (ع) برده است را بسیار می شمرد روزهایی که او آنها را در پشت چهره سرشار از مهر و عطوفت و در عین حال مقتدرش پنهان کرده است.

او بیشتر این سختی و دشوارها را زمانی می داند که مسائلی مرتبط با آبروی و حیثیت افراد رخ می داد و کاری از او بر نمی آمد و یا مباحثی که خارج از حیطه اختیاراتش بود.

 به قول خودش خیلی جاها ،" داد خود را به دوستان مرکز نشین، خدا و امام رضا (ع) می زد و این مباحث بسیار در این مدت آزارش داده است.

این مرد آرام در عین حال قاطع و جدی آنجا که بحث کارآمدی نظام بود حساسیتی خاص داشت و در نقش رئیس شورای تامین و مدیریت عالی استان با مدیران و مسئولان در هر بخش و نهاد با قاطعیت برخورد می کرد و خواهان نهایت تعامل وهمکاری بین حوزه های مختلف بود و با همه تضارب آرا و منافع بین بخش های مختلف به خوبی این تعامل را برقرار کرده بود.

اما همین شرایط و مقاومتها به دلیل قوت و قدرت داشتن گروه ها و نهادهای قدرت مختلف خود یکی از نکات آزاردهنده این سال های سکانداری خراسان رضوی برای او بود .

 به گفته او ،جایی که بحث کارآیی و کارآمدی نظام بود بخش های مختلف حاکمیت به جای آنکه نهایت همراهی و همکاری را برای حل و فصل مسائل و معضلات با هم داشته باشند به اشکال مختلف مانع از شکل گیری هم افزایی و همدلی می شدند .

 در حالی که به اعتقاد وی در نظام جمهوری اسلامی به دلیل شرایط خاص ، امکانات محدودی داریم که اگر قرار باشد همین امکانات محدود و توان و انرژی مان را به جای آنکه صرف توسعه، امنیت و رفاه مردم کنیم ،صرف خنثی کردن اقدامات تقابلی یکدیگر نماییم عملا کارآیی و کارآمدی نظام را کاهش داده ایم.

 او این مباحث و مانند آن را بویژه وقتی ارگان های مختلف نظام به جای درک شرایط و موقعیت کشورو مردم و تقویت همکاری و تعامل به متهم کردن وتوهین به یکدیگر می پردازند چالش و مساله ای آزاردهنده دانست که در این خطه به دلیل شرایط خاص آن پررنگ می نماید.

*بها دادن به جوانان و نخبگان

رشیدیان در این سالها کارکردن با جوانان نخبه و دانشگاهیان را بسیار لذت بخش می داند از آن رو که به قول او هر جا مشکلی به این گروه ارجاع می شد آماده مشارکت و همکاری برای رفع آن بودند بدین منظور شبکه دانشگاههای استان را شکل می دهد و نشست های منظم ماهانه با دستورکارهای متعدد و موثر با آنان برگزار می کند که آخرین آن را کمتر از یک هفته قبل برگزار نمود.

*اتمام ماموریت با دو حس متفاوت

اینک که او این سرزمین مقدس را در پایان دومین مسئولیت خود - ترک می کند با دو حس متفاوت اما بهم پیوسته می گذارد و می رود.

 نخست احساس سبکی بعد از برداشتن بار مسئولیتی سنگین از دوشش ، آنگونه که سبکبارتر می رود هر چند به اعتقاد او شاید بار مسئولیت اجرایی از دوشش برداشته شده باشد اما مسئولیت انسانی ، انقلابی و اجتماعی اش بر سر جای و به قوت خود باقی است اما در هر صورت اینک که همه تلاش خود را صادقانه برای خدمت به مردم انجام داده و به حکم قانون این مسئولیت از او سلب شده ، راحت تر می تواند سر به بالین بگذارد .

اما حسی دیگر که خیلی چون احساس نخست خوشایند نیست رفتن از جوار امام علی ابن موسی الرضا (ع) که چه بسیار مواقع و زمان ها از فشار کار و سختی ها و دشواری ها به او پناه می برد و گله ها بر او می کرد.

 او می گوید توفیق خدمت و مجاورت امام علی ابن موسی الرضا(ع)بسیار بزرگ است و هر کسی آن را بدست بیاورد باید قدردان آن باشد و من بعد از حدود 5 سال از این توفیق محروم شدم.

در پناه حق .

 

نظر شما