راز قتل زن آشنا در دوربین های مداربسته

به گزارش برنا، ساعت 4 ظهر 8 بهمن ماه سال  جاری ماموران کلانتری 148 انقلاب در جریان آتش سوزی طبقه دوم خانه ویلایی در خیابان کارگر شمالی، کوچه بهمن قرار گرفتند و همراه با تیم های امدادی در محل حاضر شدند.

آتشان نشانان پس از پایان دادن به آتش خانه با جسد زن 73 ساله ای روبرو شدند و در تحقیقات کارشناسی پی بردند که آتش سوزی عمدی بوده است.

بدین ترتیب بازپرس شعبه هفتم دادسرای امورجنایی تهران دستور داد تا تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران برای رازگشایی این جنایت مرموز وارد عمل شوند.

کارآگاهان در گام نخست تحقیقات پی بردند که عامل این جنایت بدون تخریب درها وارد قتلگاه شده و پس از سرقت طلا، پول ها از  گاوصندوق خانه زن تنها اقدام به آتش زدن خانه کرده است.

همین کافی بود تا انگیزه قتل برای سرقت پیش روی ماموران قرار گرفت و در تحقیق از اهالی محل مشخص شد که قبل از آتش سوزی مرد مرموز در خیابان تردد داشته است.

کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات متوجه شدند که تعدادی از مجتمع های مسکونی در محل جنایت مجهز به دوربین مدار بسته اند.

ماموران با بررسی فیلم زمان جنایت موفق شدند تصویر جوان مرموز را به دست آورند و اعضای خانواده قربانی جنایت سعید را به عنوان یکی از آشنایان خانوادگی معرفی کردند و این در حالی بود که همه ادعا کردند که سعید نمی تواند قاتل باشد.

بدین ترتیب کارآگاهان روز 25 فروردین ماه سال جاری سعید 25 ساله در مخفیگاهش در منطقه میدان محسنی دستگیر کردند.

سعید در همان بازجویی های ابتدایی خود در برابر مدارک و شواهد پلیسی دید و به ناچار لب به سخن باز کرد.

عامل جنایت به ماموران گفت: مشکلات مالی داشتم و چکی در دست یکی ازطلبکارانم داشتم که به نام همسرم بود و وی تصمیم داشت تا دستور جلب همسرم را بگیرد.

وی افزود: روز حادثه برای کمک به خانه یکی آشنایانمان رفتم که وی برای ورزش به پارک رفته بود ، به همین خاطر در کوچه منتظر ماندم تا وی بازگردد.

ساعت 9 بود که زن آشنا وارد کوچه شد و با هم وارد خانه شدیم و در راه پله ها در مورد مشکل مالی ام با او حرف زدم که وی شروع به سرزنش کردن من کرد و درگیری لفظی بین ما صورت گرفت و در همان راه پله ها با هم درگیر شدیم که وی بیهوش روی زمین افتاد.

سعید ادامه داد: ترسیده بود و زن آشنا را به داخل خانه کشاندم و چون به پول نیاز داشتم اقدام به سرقت طلا و پول ها کردم و چون نمی خواستم سرنخی از خودمان به جا بماند، پرده و لوازم چوبی خانه را آتش زدم و با سرعت از خارج شدم.

وی گفت: بعد از ظهر همان روز یکی از آشنایانمان ماجرای قتل زن تنها را به من خبر داد و برای اینکه کسی به من شک نکند در مراسم تشییع جنازه او شرکت کردم.

در این مدت مدت عذاب وجدان داشتم و نمی دانستم چه کاری کنم تا اینکه دستگیر شدم.

بنا به این گزارش، عامل جنایت به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار دارد.