رزمنده نوجوان سال های جنگ در گفت و گو با برنا:

اصل من جایی جز سرزمین مقدس جبهه نیست

۱۳۹۴/۰۶/۳۱ - ۲۳:۳۴:۵۴
کد خبر: ۳۲۱۹۷۴
اصل من جایی جز سرزمین مقدس جبهه نیست
این روزها که همه جا را بوی خوش ماه مهر فراگرفته عطر دیگری نیز به مشام می رسد. عطر خوش پیروزی. اگر کتاب ۳۰ ساله انقلاب اسلامی را ورق بزنیم خواهیم دید که برگ هایی از این کتاب به نام دانش آموزانی رقم خورده است که به عنوان رزمنده و برای دفاع از هستی جامعه اسلامی و گوش به فرمان امام خمینی کبیر(ره)، درس را رها کرده و به میدان های جنگ نابرابر با دشمن رفتند و درس بزرگی را در این کتاب به یادگار گذاشتند.

این روزها به یاد دانش آموزانی افتادیم که بر روی احساسات و آینده ی خود سرپوش گذاشتند اما نتوانستند در اراده محکم و عزم پولادین خود خللی ایجاد کنند و بدون هیچ تردیدی تصمیم خود را عملی ساختند، بجای نوجوانی کردن و از لا به لای میزهای مدرسه عبور کردن، از میان تانک ها گذشتند و به دنبال دشمن دویدند. به همین منظور دراین هفته که به پاسداشت آن رشادت ها  نام هفته دفاع مقدس برخود گرفته است  پای خاطرات یکی از دانش آموزان آن روزها که  رزمنده جبهه جنگ شد  نشستیم که در ادامه میخوانید.

جعفر طهماسبی، رزمنده تخریب چی ای که   در سن 14 سالگی پا به سرزمین جبهه گذاشت، در گفت و گو با خبرنگار  خبرگزاری برنا از خاطرات تلخ و شیرین روزهای پر اضطراب جنگ اینچنین گفت: به خاطر دارم آن روزها امام خمینی(ره) فرمان دادند جبهه  را پر کنید و از کشور و نوامیسمان دفاع کنید. ما هم به فرمان امام (ره )و مانند خیلی از   جوانان و دانش آموزان درس را رها کرده و وارد جبهه شدیم.

طهماسبی احساس خود را پس از شنیدن پذیرفته شدن قطعنامه 598 اینگونه بیان کرد: با اینکه میخواستیم به فتح الفتوحی برسیم ، پس از شنیدن قبول قطعنامه از سوی امام(ره ) چون فرمان اماممان بود از گله مندی دوری کردیم به فرمان  وی وارد جنگ و جبهه شدیم به فرمان خودشان نیز قطعنامه را پذیرفتیم.

وی در ادامه از خاطرات تلخ و شیرین روزهای رزمندگی گفت: در کنار رزمندگان هیچ تلخی ای احساس نمی شد ، هرچه بود سراسر عشق و شور و رشادت و ایثار بود. تنها حادثه تلخی که از آن روزها به یاد دارم این است که، دوستانم به بالاترین مقام قرب الهی دست یافتند و به شهادت رسیدند، اما سعادت شهادت نصیب من نشد.

این رزمنده افزود: بهترین و تاثیرگذارترین خاطره ام مربوط به روزی می شود که به فرمان ولی زمان، امام خمینی(ره)، وارد اروند رود شدیم تا نفس ارتش صدام حسین را بگیریم،  خوشحال بودم که توانستم در گروه غواصانی باشم که برای دور کردن دشمن متهاجم به دل میدان جنگ  زدم و آنجا مبارزه کردم .

جعفر طهماسبی با اشاره به اینکه همیشه می کوشد تا نام و یاد شهدا را در قلب و ذهنش زنده نگاه دارد، گفت:  هر سال به جنوب کشور می روم و خاطراتم را مرور می کنم. به جرات می توانم بگویم سفر می کنم تا به اصل خود بازگردم. اصل من جایی جز سرزمین مقدس جبهه نیست. با پا گذاشتن به آن سرزمین به یاد دوستانم و سختی ها و رشادت هایشان می افتم.

وی ادامه داد: هنوز نیز با بسیاری از همگروهانم  در ارتباط هستم ،پس از جنگ درسم را ادامه دادم و وارد دانشگاه شدم، تشکیل خانواده دادم و می دانم اگر امروزه به جایی رسیدم به این خاطر است که سایه خدا و شهدا بر سرم است.

طهماسبی در پایان صحبت هایش بیان کرد: با وجود اینکه سال ها از روزها جنگ می گذرد و دیگر نوجوان 14 ساله نیستم اما الان نیز اگر  ولی فقیه بخواهد دوباره به میدان جنگ می روم و بدون تردید می توانم بگویم نه تنها من بلکه تمام رزمندگان آن زمان دوباره داوطلبانه و بدون هیچ ترسی با دشمنان می جنگند.

نظر شما
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز