یادداشتی کوتاه به مناسبت روز دانشجو

شلیک کن رفیق

۱۳۹۴/۰۹/۱۶ - ۱۱:۵۲:۳۷
کد خبر: ۳۴۷۲۲۶
شلیک کن رفیق
شانزدهم آذرماه در تقویم ایران روز خونین است یادگار از سال های اضطراب، سال های که یک نهال کوچک سعی داشت سرافزار شود و سر به آسمان

آذرماه 1332، زخم های کودتا هنوز تازه اند و به درون رشد می کنند،هر روز هم استخوانی لای این زخم گذاشته می شود. تهران تب دار و مریض است و مرهم های موقتی کار ساز نیست.صبح شانزدهم آذرماه دانشگاه بیشتر شبیه به پادگان است.

نیکسون قرار است به ایران بیاید تا دکتری افتخاری حقوق بگیرد،اما روح همیشه بیدار دانشجو این بازی تازه را نمی پذیرد وخوب می داند مهره های سوخته فقط اضافی حرکت می کنند تا بماند .

کلاس حال و هوای دیگر دارد، چشم ها پر از سوال و منتظر.کلام بر زبان جاری نمی شود ؛سکوت حرف های بسیاری دارد برای گفتن؛زمزمه ها آغاز می شود، رنگ و بوی فریاد می گیرد، کلاس قفس است و دانشجو عاشق پرواز.

هیچ کس نمی داند بیرون کلاس مرگ انتظار می کشد. دانشگاه قرار است قتلگاه شود و رفیق قرار است سرب داغ هدیه دهد. هیچ کس نمی داند فردا سازان این مرز پر گوهر قرار است در خون بغلتند، بزرگ نیا، قندچی و رضوی جان دادند تا پای کرکسان به عرصه سیمرغ  نرسد.

سه یار دبستانی هم قسم کنار هم ایستادند تا در خاطره ها بماند آن روزی که همه جوانان این سرزمین  برای خوانده شدن به نام دانشجو، روزها و شب های بسیار را در رویاهایش سپری می کنند.

سمیرا عالم پناه

نظر شما