دوشنبه تهران به وقت ۱۴:۳۰ چگونه بود؟

۱۳۹۶/۰۴/۱۴ - ۱۰:۳۹:۱۰
کد خبر: ۵۸۲۳۵۸
دوشنبه تهران به وقت ۱۴:۳۰ چگونه بود؟
حضور در نشست‌ها و بزنگاه‌های تاریخی و ملاقات با اشخاص نام‌آور برای کسی که در حوزه رسانه فعال است و اصطلاحا «خبرنگار» نامیده می‌شود، یک امر روزمره است. اما همین روزمره‌ها هم گاهی نکات ریز و درشتی دارد که از چشم پنهان نمی‌ماند.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، من افتخار این را داشته‌ام که در 4 سال گذشته در اتفاقات تاریخی‌ای مانند مذاکرات هسته‌ای، امضای برجام، بازگشایی سفارت‌ها و البته قراردادهای نفتی پسابرجام حصور داشته باشم و در هر یک نیز نکاتی بین خطوط سخنرانی بوده که سعی کرده‌ام گزارش کنم؛ دیروز هم در حاشیه امضای قرارداد توتال، چند نکته وجود داشت که در ادامه گزارش فهرست‌وار آن را می‌خوانید.

دیروز (12تیرماه96) در ورودی مرکز معروف به مهمانسرای وزارت نفت در خیابان سهیل، جو متفاوت خیابان جلب توجه می‌کرد. بیژن زنگنه، وزیرنفت ایران، بارها در نشست‌های مختلف اینجا و آنجا حضور پیدا کرده و حضورش رخ‌دادی معمولی‌ست که هیچگاه با بگیر و ببند و خیابان بستن همراه نبوده، از سوی دیگر رده امنیتی سفرا و مدیرعامل توتال هم چنین چیزی را نمی‌گوید ولی حضور یگان امداد نیروی انتظامی در خیابان‌های اطراف محسوس بود؛ گویا دلواپس‌ها قصد هیاهو و ماجراجویی داشتند که نیروی انتظامی از آبروی بین‌المللی ایران حراست کرد. هرچه باشد آقای زاکانی که درخواست آتش‌بس یکجانبه کرده بود، برای مقابله با قرارداد توتال دوباره «آتش به‌اختیار» را علم کرد در حالیکه دو روز قبلش از آتش بس گفته بود. اما حضور یک شرکت خارجی برای قرارداد گویا عنان اختیار آقای زاکانی را از کف داد.

در جلسه پرسش و پاسخ خبرنگاران با پاتریک‌پویانه، مدیرعامل توتال، نکات ریز و درشت کم نبودند اما آنچه بیش از همه مهم جلوه می‌کرد این بود که او در پاسخ به این پرسش که چه برنامه‌ای برای انتقال پول به پروژه و دریافت سهم سودش از کار دارد و چگونه با محدودیت‌های بانکی کنار می‌آید گفت: «توتال یک شرکت بزرگ و قدرتمند است و ما منابع مالی خوبی در اختیار داریم که توانایی استفاده از آنها در هر شرایطی را خواهیم داشت و از سوی دیگر بازپرداخت ما به‌صورت برداشت از کندانسه (میعانات گازی) تولید در این فاز است و برای انتقال و بهره گرفتن از آن نیز سیستم و راهکارهای خصوصی داریم که با سنگ‌اندازی‌ها دچار مشکل نمی‌شود.» این پاسخ دو نکته اساسی داشت که بیش از هرچیز برای یأس اندیشان داخلی حائز اهمیت است: نخست اینکه همکاری و حضور شرکت‌های بزرگ چندملیتی و میلیاردر در ابعاد بین‌المللی، صرفا منوط به موافقت قدرت‌های سیاسی نیست و اگر سیاست‌های داخلی ما قابلیت تجاری داشته باشند، امثال توتال توانایی غلبه بر زورگویی‌های بین‌الملی را دارند. دومین نکته آن این است که فرم تازه قراردادهای نفت و گاز و مکانیزم بازپرداختی که در این قرارداد خاص طراحی شده، هوشمندانه و دارای انعطاف است و مشکل برخورد با تحریم‌های احتمالی را به زمین مجری خارجی می‌اندازد.

آخرین و اسف‌بارترین نادیده مراسم دیروز هم به همکاران رسانه‌ای باز می‌گردد که بدون داشتن اطلاعات کافی و با ابزارهایی که معمولا نوبت‌های خبری صداوسیما برای پر کردن سخیف آنتن از آن بهره می‌گیرند، به اجلاسی به این مهمی پا می‌گذارند و با سوالاتی مانند اینکه «برنامه سفر و ملاقات‌های شما چیست؟» یا «در ملاقات با رئیس جمهوری ایران چه می‌خواهید به ایشان بگویید» به نشست خبری می‌آیند و فرصت زمانی مناسبی که در اختیار رسانه‌های ایران قرار گرفته را نابود می‌کنند. همین همکاران دیروز و امروز در عنوان‌های خبری عجیب و غریب خود مدعی شدند که توتال طی 25 سال آینده هرچه در پارس جنوبی برداشت شود را به خانه می‌برد و سهم ایران از این تولید 20 درصد و چین 30 درصد خواهد بود. این نه تنها بی‌اخلاقی بلکه بی‌سوادی یک رسانه را جار می‌زند که متوجه نیست فاز11 بخشی از میدان پارس جنوبی‌ست نه همه آن و سهم‌های مطرح شده در قرارداد مربوط به بخش اجرایی آن و حق‌العمل شرکت‌هاست که از نیمی از درآمد میدان و از محل میعانات گازی پرداخت می‌شود و تمام گاز تولیدی میدان به‌عنوان سهم دولت و ملت کشور از طریق خط لوله به شبکه مصرف داخلی کشور منتقل می‌شود.متاسفانه دلواپسان از این بی سوادی رسانه ای در حوزه نفت بهترین بهره ها را میبرند و این طور القا میکنند که سهم ایران تنها همان 19 درصد پتروپارس است و سهم توتال از این میدان بیشتر از ایران است.

نظر شما