یادداشت

کمی صبر کنید، در ایران دارد انقلاب می‌شود/ لطفا این یادداشت را تا آخر بخوانید

۱۳۹۷/۰۳/۰۱ - ۱۴:۰۴:۰۲
کد خبر: ۷۱۰۰۳۹
روزنامه شرق امروز مطلب جالبی در مورد تصورات چندین ساله امریکایی ها نوشته که خواندن آنها را با شما توصیه می کنیم.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، زهرا حسینی‌خو، دانشجوی دکترای پژوهشگری گفتمان سیاسی دانشگاه وین، در این یادداشت نوشته است: «چگونه می‌توان فهمید انقلاب‌ها چه زمانی و چطور آغاز می‌شوند؟ این سؤالی است که این‌روزها سران ایران باید از خود بپرسند. در هفته‌های گذشته، تظاهرات گسترده در تهران، شیراز، اصفهان و سایر شهرهای ایران برپا شده. این تظاهرات، هم‌زمان با تلاش دولت ایران ‌برای تدوین شیوه‌نامه‌ای در مقابله با تهدیدات جدید دولت آمریکا، دولت ایران را با چالش‌های تازه روبه‌رو کرده است». مقاله‌ای با عنوان «گفت‌وگو درباره انقلاب» با این جملات آغاز می‌شود و یکی از چندین تحلیلی است که درباره اعتراضات نوشته شده که در آن تحلیلگران خارجی و برخی اپوزیسیون با بی‌سابقه توصیف‌‌کردن درگیری‌ها، از آغاز پایان جمهوری اسلامی نوشته‌اند و شاهد آن را شعارهای تند‌و‌تیزی می‌دانند که تا‌به‌حال در اعتراضات مردمی ایران شنیده نشده بود.

در علل این تظاهرات هم بسیار نوشته شده است؛ نیویورک‌تایمز در مقاله‌ای از «ناتوانی حکومت ایران در ارائه اقتصادی پویا به‌عنوان زمینه‌ساز بحران نام برده و معتقد است مردم از ناتوانی رئیس‌جمهور در برابر لایه‌های محافظه‌کار حکومت ناامید شده‌اند. نشانه این ناامیدی شعارهای مبنی بر درخواست کناررفتن ریاست‌جمهوری و بازگشت فرزند محمدرضا پهلوی است». نویسنده دیگری با یادآوری خاطراتش از سفر نیکسون به تهران، معتقد است جامعه ایران تا به حال این‌قدر چندپاره نبوده است و این چنددستگی در نیروی کار، نیروهای نظامی و زنان و جوانان، نشانه آغاز افول جمهوری اسلامی است. او معتقد است به این دلایل «نباید به نیروهای اصلاح‌طلب دل بست و نباید فریب لبخندهای جناح حاکم را خورد و باید آهسته و پیوسته بر آتش دمید و شاهد سقوط حکومت از‌درون‌پوسیده ایران بود. واشنگتن‌پست از حمایت دولت آمریکا از اعتراضات دفاع کرده و معتقد است دولت آمریکا باید از این قدم‌های اولیه در راه رسیدن به آزادی، حمایت کند و در جای دیگری این اعتراض‌ها را با اعتراض‌های چندسال گذشته در ایران مقایسه می‌کند و آن را انقلاب جوانان بی‌کار ایرانی می‌خواند و معتقد است تقویت شبکه‌های ماهواره‌ای می‌تواند در پیشبرد این انقلاب مؤثر باشد. نیویورک‌تایمز با نقل‌قولی از محمد، جوانی 21ساله، می‌نویسد: ما خواهان تغییر و آزادی اقتصادی و سیاسی هستیم. اگر خودمان بتوانیم تغییر ایجاد کنیم که چه بهتر؛ اما اکنون به نقطه‌ای از تاریخ رسیده‌ایم که تغییر بی‌کمک خارجی ممکن نیست». متخصصان مسائل ایران نیز از مردمی سخن گفته‌اند که امیدشان را به اصلاح از دست داده‌‌اند و ناامیدی مردم را نشانه بحران جدی مشروعیت نظام می‌دانند. این تحلیل‌ها را به هرکس نشان بدهید، آن را با اعتراض‌های دی 96 مربوط می‌داند؛ اما حقیقت آن است که اینها همه از آرشیو روزنامه‌های نیویورک‌تایمز و واشنگتن‌پست در سال 82 (2003) برداشته شده است؛ دورانی که رئیس‌جمهور ایران نه حسن روحانی که محمد خاتمی بود و رئیس‌جمهور آمریکا جورج بوش بود، نه دونالد ترامپ. ستاره ماهواره‌ای اعتراض‌ها که مردم را به خیابان‌ها می‌خواند و نوید پایان جمهوری اسلامی می‌داد، ضیا آتابای بود و نه روح‌الله زم آمدنیوز و محمد حسینی ری‌استارت. در بهار 82 و هم‌زمان با حمله آمریکا به عراق و در سال‌های پایانی دولت محمد خاتمی و بعد از تحصن نمایندگان مجلس ششم، بیانیه تحلیلی انجمن‌های اسلامی دانشجویان ۲۴ دانشگاه کشور درباره تحولات عراق و منطقه در کشور منتشر شد که با اشاره به فرجام دیکتاتوری 30ساله صدام‌حسین، معتقد بودند با شکست اصلاحات، گزینه ناگزیر تغییر در ایران حمله نظامی آمریکا و متحدانش به کشور است. این تحولات زمینه‌ساز مجموعه‌ای از اعتراض‌ها در کوی دانشگاه تهران شد که از 20 خرداد تا 20 تیر 82 ادامه یافت و به دانشگاه‌های شهرهای دیگر کشور نیز سرایت کرد. نوشته‌هایی که در بالا آمد، همه از مقالاتی است که در این دوره زمانی در روزنامه‌های نیویورک‌تایمز و واشنگتن‌پست نوشته شده‌اند. بازگشت به تاریخ و مرور رفتار رسانه‌ای اپوزیسیون در چنین بزنگاه‌هایی، دو سود عمده دارد؛ نخست، راه را برای درک درست از شیوه خبررسانی و تحلیل رسانه‌ای از اتفاقات باز می‌کند که در آن، دو گروه در برابر هر اعتراضی، رفتار یکسانی از خود نشان داده‌اند؛ حکومت جمهوری اسلامی که در گفتار، ضمن همراهی با حق اعتراضات مردمی، از دخالت خارجی سخن گفته و بر ضرورت اتحاد کشور برابر اغتشاش و خشونت تأکید کرده است و اپوزیسیون و مفسران خارجی که با مصادره به مطلوب ‌کردن خواسته مردم، تنها راه‌حل مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران را در مداخله خارجی و روی‌کارآوردن حکومتی هم‌راستا با غرب (تغییر رژیم) می‌دانند. دومین سود بازگشت به تاریخ، صیقل‌خوردن نگاه تحلیلگر سیاسی و اجتماعی در درک جامعه مدنی ایرانی است تا بداند هر اعتراض مدنی، نه تهدیدی است برای امنیت ملی و نه آغاز انقلابی تازه، بلکه نشانه جامعه مدنی پویایی است که در گذر سال‌ها، قدم به قدم، گاه زیر خردکننده‌ترین تحریم‌های خارجی و گاه زیر فشار ناکارآمدی دولتی، راه خودش را به گسترش آزادی‌های مدنی، پیشرفت و بازتعریف خواسته‌ها و آمال خویش باز کرده و هر بار پاسخش به فشار داخلی و خارجی، بازگشت به روش‌های دموکراتیک، انتخاب بهترین گزینه موجود و گرفتن دست هم‌وطنش بوده است. 

نظر شما