یادداشت؛

تا برآمدن آمدنیوزی دیگر، کاری باید کرد

۱۳۹۸/۰۷/۲۵ - ۰۶:۰۰:۰۰
کد خبر: ۹۱۲۸۴۲
تا برآمدن آمدنیوزی دیگر، کاری باید کرد
نویسنده: قادر باستانی ( استاد ارتباطات و روزنامه نگاری)

دستگیری روح الله زم، مدیر کانال خبری آمدنیوز در پیام رسان تلگرام، موفقیتی برای دستگاه امنیتی کشور بود، اما باید تلنگری هم باشد برای متولیان امر که رسانه های جریان اصلی را به مدار حرفه ای خود بازگردانند. رسانه های حرفه ای را دریابند. مشکلاتشان را برطرف کنند و موانع فعالیت حرفه ای را از پیش پایشان بردارند. دنبال پاسخ به این پرسش ها باشند که مخاطب ایرانی چرا دنبال اخبار آمدنیوز بود؟ آمدنیوز برای مخاطب چه می کرد که رسانه های جریان اصلی نمی کنند؟ چرا مرجعیت خبری در کشور ما به خارج از مرزها کشیده شده است؟ مقصر کیست و برای اصلاح چه باید کرد؟

پژوهشی در دو سال گذشته، درباره اعتبار اخبار تلگرامی انجام دادم و از جمله یکی از نمونه هایم کانال خبری آمدنیوز بود. تحلیل محتوای کانال‌ های خبری تلگرامی، نشان داد که آمدنیوز، از نظر اعتبار منبع، ضعیف‌ ترین وضعیت را دارد؛ چرا که ۴۴.۹ درصد اخبار آن صحت ندارد، یا محل تردید است، ۸۱.۵ درصد اخبارش سوگیری دارد، فقط 7/7 درصد اخبار، دارای بار معنایی مثبت است، ۵.۷ درصد اخبار آن تقابل دیدگاه داشته و توازن و انصاف در آن رعایت شده است، ۸۴ درصد اخبار، سیاه‌نمایی می‌کند و در نهایت ۱۲.۶ درصد پُست‌های خبری این کانال به صورت حرفه‌ای تنظیم شده و مجموع این شاخص ‌ها، نشان دهنده اعتبار منبع پایین است. این در حالی است که همین کانال خبری کم اعتبار، بالاترین بازدید و نرخ بازنشر را در میان کانال‌های مورد بررسی دارا بود. در مقابل، کانال بی بی سی فارسی، با کمترین میزان اخبار جعلی و بیشترین نرخ پُست خبری حرفه‌ ای، شفافیت و باورپذیری، بالاترین اعتبار منبع را داشت. جالب آنکه هر دو کانال خبری که روی هم به طور متوسط بیش از 980 هزار بازدید واقعی مخاطبان ایرانی را دارند، از دایره رسانه‌ های درون حاکمیتی خارج هستند و سیاستگذاری هر دو بر مبنای منافع خارج از حیطه منافع ملی کشورمان انجام می ‌شود.

چرا آمدنیوز توانست با کمترین میزان حرفه‌ای‌گری و مسئولیت‌پذیری، بیشترین مخاطب را در فضای مجازی از آن خود کند؟ دلیل توجه مخاطب ایرانی به اخبار منفی و کم اعتبار چیست؟ پاسخ این است که رسانه های جریان اصلی، یعنی خبرگزاری ها، روزنامه ها و نشریات داخل کشور، نتوانسته اند به نیاز خبری مردم پاسخ دهند. رقابت های برخی نهادهای موازی و بعضی کنشگران سیاسی رقیب، به آمدنیوز این امکان را داد که اخبار خاصی را به دست آورد و منتشر کند. محدودیت های رسانه های داخلی و روزنامه نگاران حرفه ای و نیز مدیریت غیرحرفه ای رسانه های بزرگ و تاثیرگذار، فضا را برای عرض اندام آمدنیوز مهیا کرده بود.

اگر رسانه های بزرگ، حرفه ای اداره شوند، نیاز خبری مخاطب را ارضا می کنند و مخاطب کمتر به طرف رسانه های فیک گرایش می یابد. امروز کند کردن قلم روزنامه نگار داخلی و گرفتن دل و جرات از او به لطایف الحیل، سبب ساز شیوع اخبار جعلی در کانال ‌های خبری شده است. افول رسانه‌ های جریان اصلی، باعث برآمدن رسانه‌ هایی شده که با اغراض مختلف، رغبتی به رعایت اصول حرفه ‌ای و آرمان‌ های روزنامه‌ نگاری مثل صحت، دقت، انصاف، اطمینان و نظایر آن ندارند. به همین سبب، تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه ایران، تحت تأثیر مستقیم اخبار انتشار یافته در فضای مجازی قرار گرفته و اخبار بی ‌اعتبار، حکمرانی و نظم اجتماعی را با چالش ‌های متعدد روبرو ساخته است.

نظام انتشار رسانه در ایران، هنوز از روش منسوخ شده «کسب مجوز پیش از انتشار» استفاده می‌ کند و این امر در فضای کنونی رسانه، قابل درک نیست. همچنین بخشی از گرایش مردم به اخبار جعلی و منفی رسانه‌های خارج از حاکمیت، مربوط به محدودیت‌ های سختگیرانه رسانه‌‌های مجوزدار داخلی است. سیاست رسانه ‌ای در کشور، به‌ویژه نحوه فعالیت خبری سازمان صداوسیما و محدودیت‌های رسانه‌های بزرگ و رسمی، به نحوی است که مردم برای شنیدن اخبار دروغ، آمادگی خوبی دارند.

ولع مخاطب ایرانی برای اخبار غالباً دروغ  آمدنیوز، حاصل سال ها بی توجهی به رسانه ها و روزنامه نگاران حرفه ای در داخل است. در تاریخ رسانه های کشور سابقه نداشته، چنین مخاطب به دنبال یک رسانه باشد. در زمستان پرالتهاب 1396، کانال آمدنیوز به جهت آموزش ساخت کوکتل مولوتف، از طرف تلگرام مسدود شد. زم و دوستانش کانال دیگری گشودند و ظرف مدت بسیار کوتاهی، نزدیک یک میلیون مخاطب در این کانال جدید عضو شدند. شاید چنین رکوردی در تاریخ رسانه جهان دیده نشده است. فیلترینگ تلگرام هم تاثیر چندانی بر کاهش مخاطب آن نگذاشت و یکه تازی می کرد. سرعت ریزش مخاطبان بعد از اطلاعیه اخیر سپاه در آمدنیوز هم جالب است. آیا این مخاطبان به رسانه های جریان اصلی رجوع خواهند کرد؟ شوربختانه باید گفت، تا وضعیت رسانه در داخل چنین است، آنها منتظر آمدنیوز دیگری خواهند بود.

راه چاره آن است که کار را به کاردان بسپارند. باید یک تصمیم کلان درباره رسانه گرفته شود. جایگاه روزنامه نگاران مستقل و حرفه ای در ساختار حاکمیت سیاسی، محترم شمرده شود و حاکمان، زبان سرخ آنها را به مثابه زبان واقعی ملت، تحمل کنند. رسانه، رکن چهارم دموکراسی باشد و در کنار و همسنگ سه رکن دیگر، به دور از بله قربان گویی و تملق و چاپلوسی، بتواند فعالیت حرفه ای کند. آنگاه سرعت شیوع فساد در کشور، به سرعت کُند می شود، چرا که رسانه آزاد، ضدفساد است. امید و نشاط مردم افزون می شود، چرا که رسانه آزاد، امیدآفرین است. کاش روزنامه نگاران از بند محدودیت و سختگیری‌ رها شوند و با صلابت و شهامت و جسارت، به نقد دلسوزانه ارباب قدرت بپردازند و زبان ملت باشند. امروز روح الله زم، سمبل زیست در ناباوری مخاطب به رسانه داخلی است. نگذاریم آمدنیوزی دیگر سربرآورد و با فریب و دغلکاری، مردمان این سرزمین اهورایی را به بیراهه ببرد.

نظر شما
پرونده ویژه