«مرتضی مبلغ»، معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات، در پاسخ به این سوال که چرا برخی احزاب یا افراد اصلاحطلب بهرغم اینکه بحث عبور از خاتمی را بارها در فضای سیاسی کشور مطرح کردهاند، باز هم تکرار میکنند؟ به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: دو نکته را باید در ارتباط با احزاب یا افرادی که چنین سخنانی را مطرح میکنند، یادآور شد. ابتدا اینکه شخصیتی مانند خاتمی در جامعه امروز ایران، به عنوان معیار و تراز اصلاحطلبی، مورد پذیرش جامعه قرار گرفته است و اینگونه نیست که او خودش را به جامعه تحمیل کرده باشد.
این فعال سیاسی اصلاحطلبان با اشاره به مطرحکنندگان بحث عبور از خاتمی تصریح کرد: مشکل این است که اینها در این باره مغالطهای را انجام میدهند. بدین معنا که گویا شخصی مانند خاتمی، خود را به اصلاحطلبان تحمیل کرده و یا اینکه یک ساز و کار پلیسی ایجاد کرده و اجازه نمیدهد، کسی خارج از آن ساز و کار عمل کند! در واقع این افراد دچار مغالطه بزرگی شده و آدرس غلط میدهند. چراکه جامعه، خاتمی را قبول دارد، حال اینها این قضیه را بپذیرند یا نپذیرند.
مرتضی مبلغ تاکید کرد: بدنه اصلاح صلبی به خاتمی به عنوان معیار و رهبر اصلاحطلبی مینگرد و به رفتار و سخنان اینها توجهی نمیکند. در واقع اینها باید با مردم و جامعه دعوا کنند نه با خاتمی، با خاتمی چه کار دارند؟ خاتمی که ادعایی ندارد. او حرف و نظرش را مطرح میکند و چون جامعه، نظرات خاتمی را میپذیرد از او استقبال میکند.
این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ادامه داد: نکته دوم این است که این احزاب یا افراد اینطور نیست که بخواهند تازه از خاتمی عبور کنند بلکه قبلا هم به کرات از خاتمی یا شخصیتها و احزابی که از نظر جامعه نزدیکتر به خاتمی و تراز اصلاح طلبی هستند، عبور کردهاند. آخرین نمونهاش در انتخابات شوراها درسال ۹۶ است و مردم هم پاسخ آنان را دادند.
مبلغ اضافه کرد: به هر حال افراد باید خودشان را در مقایسه با ملاکهای اصلاحطلبی به عنوان یک میانگین رفتاری پایدار و همچنین نسبت به افکار عمومی بسنجند. پس از آن، وارد قضاوت شوند و به آسیب شناسی بپردازند. همانطور که قبلا اشاره کردم اگر قرار است، حرکت جمعی و جبههای در بین اصلاحطلبان شکل بگیرد باید واجد دو معیار اصلی خرد جمعی واجماع نسبی باشد. متأسفانه برخی که نظرات متفاوتی دارند نشان دادهاند که غیرمسئولانه قاعده بازی را به هم می زنند گرچه تأثیرچندانی هم در حرکت نداشتهاند. اتفاقا کسانی که میانگین رفتاری بسیار نزدیکتری با تراز اصلاحطلبی دارند و هزینههای جدی در این راه دادهاند و در عین حال جامعه نیز، آنها را به عنوان افراد در تراز اصلاحطلبی میشناسد، شایستهتر هستند که به نقد اصلاحطلبی و اصلاح اصلاحات بپردازند گرچه همه حق انتقاد و اظهار نظر دارند و انجام هم میدهند.
این عضو شورای عالی سیاستگذاری درباره تغییر ساختار و ساز و کار این شورا گفت: از همان ابتدا یعنی از سال 91 و 92 که سازوکاری نسبتا اجماع ساز در بین اصلاحطلبان شکل گرفت، اینگونه نبود که این ساز و کار به صورت مستمر تداوم پیدا کند بلکه در هر مقطعی، سازوکار متناسب با آن مقطع زمانی ایجاد شد. از سال 91، سازوکاری شکل گرفت که به انتخابات سال 92 و پیروزی اصلاحطلبان منجر شد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب یادآور شد: در واقع ساز و کار آن زمان با ساز و کار انتخابات سال 94 متفاوت بود. به عبارت دیگر نکته مهم این بود که یک اجماع قابل قبول نسبی بر آن ساز و کار حاکم بود و بر اساس خرد جمعی، شکل گرفت. اصلاحطلبان در مرحله بعد انتخابات ریاست جمهوری در سال 96 نیز با یک ساز و کار نسبتا متفاوتی روبرو بودند. همچنین در انتخابات اخیر مجلس در سال 98، تغییراتی در سازوکار اصلاحطلبان ایجاد شد که منجر به اتفاقات جدیدی شد. بنابراین ساز و کار عمل جمعی اصلاحطلبان کاملا اقتضایی و موسمی است به دلیل اینکه شرایط سیاسی کشور این گونه است. آنچه که بر ساز و کار اصلاحطلبان باید حاکم باشد خرد جمعی و اجماع نسبی است چراکه هیچگاه اجماع مطلق اتفاق نمی افتد. برای سازوکار و ساختار آینده هم باید با توجه به شرایط و تحولات و مناسبات مهم و جدیدی که در سپهر سیاسی کشور رخ داده است و با توجه به تنگناهای جدیدی که برای اصلاح طلبان ایجاد شده است، به آسیب شناسی همه جانبه ساختار، رفتار و گفتار گذشته پرداخته شود و به تدریج راهبردها و راهکارها و ساختار متناسب با شرایط موجود و آینده از طریق خرد جمعی و اجماع، ترسیم و تبیین شود.
او بیان کرد: لذا همانگونه که ساز و کار اصلاحطلبان در سال 91 و 92 را نمیتوان به سالهای 94 و 96 تسری داد. همچنین ساز و کار سالهای 94، 96 و 98 را نمیتوان به آینده تسری داد. چراکه ممکن است ساز و کاری که در آینده شکل میگیرد کاملا متفاوت با این ساز و کار موجود، یعنی ساز و کار سال98 باشد. از سوی دیگر ممکن است ساز و کارهای متعددی شکل گیرد و حتی شرایط ایجاب کند که چند ساز و کار شکل گیرد. اینها را نمیتوان از هم اکنون پیشبینی کرد بلکه مهم این است که هر دورهای ساز و کار مختص به خودش را داشته باشد. حال چون در آغاز این راه هستیم، طبیعی است باید به تدریج نقدهای درونی و پیشنهادهای مختلف در درون اصلاحطلبان توسط شخصیتها و افراد صاحب نظر و فعالین سیاسی مطرح شود تا فرایند طوفان فکری و نظری، شکل گرفته و نقدهای مختلفی مطرح شود تا در زمان مناسب بتوان به یک ساز و کار مناسب با مقتضیات زمانه، رسید.
او با اشاره به ساز و کار 1400 اصلاحطلبان در پایان گفت: طبیعتا برای 1400 هم باید بحث و نقد صورت گیرد و پیشنهادها و نظرات مختلفی مطرح شود تا به تدریج با فرایند خرد جمعی، به اجماع نسبی درباره ساز و کار متناسب با آینده دست پیدا کنیم.