سیدرضا اورنگ:

ضعف سینمای اقتباسی در ایران به‌خاطر ضعف ادبیات است/ فیلم مجید مجیدی فیلمنامه نداشت!

۱۳۹۹/۰۴/۲۳ - ۰۵:۵۹:۰۰
کد خبر: ۱۰۲۶۵۷۸
ضعف سینمای اقتباسی در ایران به‌خاطر ضعف ادبیات است/ فیلم مجید مجیدی فیلمنامه نداشت!
منتقد سینما علت ضعف سینمای اقتباسی در ایران را به‌خاطر ضعف ادبیات برشمرد.

سید‌رضا اورنگ، فعال پیشکسوت رسانه‌ای و منتقد سینما، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا،با اشاره به ویژگی‌های سینمای اقتباسی عنوان کرد: ما، در گذشته مردم قصه‌گو و قصه‌شنوی خوبی بوده‌ایم درحالی که امروزه شرایط فرق کرده و دیگر چنین نیستیم.

اورنگ درباره اقتباس در فیلمنامه‌ها گفت: اثر باید قابل اقتباس باشد که مورد استفاده قرار بگیرد. کسی هم که می‌خواهد کار اقتباسی انجام بدهد باید به این مهم وارد باشد. نگاه کنید ادبیات قدیمی ما بیشتر تصویری است حتی شاهنامه را هم که نگاه کنید اصلا به شما دکوپاژ می دهد.

الان سریال های تلویزیونی را شما نگاه کنید یک صحنه نشستند هیچ اتفاقی نمی افتد یک ربع است که نشستند حرف می زنند که اصلا دیالوگ هم نیست نه اطلاعاتی به ببیننده می دهند نه افشاگری در راه باز گشایی گره های فیلمنامه انجام‌ میشود هیچی نیست مشکل از ادبیات ما نیست ادبیات ما اتفاقا ادبیات قوی است منتهی نویسنده های قصه های ما فکر می کنند هر چی که می توانند حرف بزنند را باید بنویسند وقتی شما می خواهید یک فیلمنامه بنویسید تازه متوجه میشود در این‌ کتاب ها هیچ ما به ازای تصویری وجود ندارد مخصوصا کتابهای گفتگو محور اصلا نمیشود تشخیص داد آدمی که حرف می زند چند سالش است ؟چه قیافه ای دارد؟کجا زندگی می کند؟

وی ادامه داد: اتفاقی که فارابی انجام داده و من به شدت به آن نقد دارم و اعتراض کردم فارابی قرار است از قصه‌ها و اقتباس حمایت کند نقد من این است اصلا آدم هایی هستند که بدانند اقتباس یعنی چی؟ که بخواهند کارشناسی کنند و تصمیم بگیرند که اصلا فلان اثر قابل اقتباس هست یا نه؟ نزدیک هشتاد در صد از فیلم های سینمایی و سریال های  آمریکایی از روی کتاب ها ساخته شده و می شود هنوز هم ادامه دارد در جایزه اسکار یک جایزه خاص برای فیلم های اقتباسی وجود دارد اینقدر جایگاه اقتباس مهم است.

این مدرس دانشگاه در ادامه افزود: اقتباس این نیست که واو به واو  را بخواهی برگردان کنی و در فیلمنامه بیاوری فیلمنامه نویس می تواند شخصیت ها را کم و زیاد کند،فضا را عوض کند،تا جایی که به محتوای قصه صدمه ای وارد نشود ما الان در تئاترمان  خوب از کتاب های مختلف اقتباس شده ولی کلا از کتاب های خارجی وکمتر از آثار ایرانی استفاده شده چون نمایشنامه نویس های  تئاتر هم همین مشکل رو دارند. تئاتر بر اساس دیالوگ و حرکت است شما نمی توانید اگر قرار است مخاطب بیایید یک کتاب را نگاه کند خب چرا به تئاتر بیاید همان کتاب را می خواند به تئاتر آمده تا تصویر داشته باشد .می خواهد کتاب را متفاوت کند. 

وی گفت: مثلا فیلمبرداری و کارگردانی فیلم محمد رسول‌الله بزرگترین ضعفی که دارد این است که اصلا فیلمنامه ندارد! چیزهایی که بارها در کتاب های درسی خوانده‌ایم را یک ما به ازای تصویری ضعیف به جایش گذاشته خب این که نشد اقتباس، اقتباس باید جذاب باشد.

وی با اعلام اینکه اقتباس ازیک اثر ادبی به معنای کپی‌برداری از آن اثر مکتوب نیست ادامه داد: الان کتاب بینوایان هم به صورت فیلم هم سریال هم نمایشنامه چندین بارتا به حال مورد استفاده کارگردان‌ها قرارگرفته است.داستان همان داستان است محتوا همان محتوا است یک جاهایی تغییر پیدا کرده است. این تغییرات به اصل داستان ضربه‌ای نمی‌زند این نوشتن فیلمنامه اقتباسی خیلی سخت است. دقیقا خیلی از نویسنده ها هم همین فکر را می کنند که یک کتاب را بر می دارند و از روی آن فیلمنامه‌شان را می نویسند نه اتفاقا این طور نیست نویسنده یک فیلمنامه باید شخصیت پردازی بداند و کلا هم چهار چوب فیلمنامه را بشناسد و هم با  چارچوب داستان آشنایی داشته باشد.

وی به حجم بالای آثار اقتباسی سینمای هالیوود اشاره کرد و گفت: بخش فیلمنامه اقتباسی و فیلمنامه اورجینال همواره در سینمای هالیوود دارای اهمیت بوده و هست. 

این مدرس سینما گفت: در فیلمنامه شخصیت وشخصیت پردازی خیلی مهم است . اگر شخصیت خوب نداشته باشید نمی‌توانید قصه را درست تعریف کنید. شخصیت‌ها مثل خود ما سه بعد ظاهری، درونی یا عاطفی و اجتماعی دارند.

اورنگ گفت: اقتباس مبحث مهمی در فیلمنامه است. چرا ما در سینمای ایران سینمای اقتباسی نداریم یا کم داریم؟ دو دلیل عمده دارد، اول اینکه اکثر کتاب‌ها و رمان‌هایی که ما داریم تصویری نیستند و حتی دیالوگ مناسب و جذابی نیز ندارند. دوم اینکه اقتباس به معنی برگرداندن نعل به نعل قصه به فیلمنامه نیست، می شود برخی از شخصیت‌ها و قصه‌های فرعی را اضافه یا کم کرد، ولی فیلمنامه نویس حق ندارد محتوای قصه را تغییر دهد، در این صورت کل قصه از بین می‌رود.

این منتقد سینما عنوان کرد: در اقتباس اختیار کم و زیاد کردن شخصیت‌ها و کاراکترها توسط فیلمنامه نویس وجود دارد، ولی حق ندارد به محتوا دست بزند،زیرا ساختار قصه بهم می ریزد. در فیلم «دزد کتاب» آشنایی‌ها توسط کتاب صورت می‌گیرد و جنگ در فیلم تنها بهانه‌ای برای روایت قصه است.

این منتقد سینما دیالوگ نویسی را هنر  برشمرد و ادامه داد: حرف زدن هنر نیست،اما دیالوگ نویسی هنر است.وظیفه دیالوگ دادن اطلاعات، افشای درون و بیرون شخصیت‌ها و پیشبرد داستان است. بنابر این هر حرف زدنی در فیلمنامه یا فیلم را نمی توانیم دیالوگ بنامیم.

این مدرس سینما افزود:حرف زدن در کتاب به معنی دیالوگ نیست، دیالوگ چارچوب مشخصی دارد و باید شخصیت‌ پردازی داشته باشد و داستان را پیش ببرد. رمان‌های ما دیالوگ و تصویر ندارند، بنابراین نمی‌توان از آنها اقتباس کرد.

اورنگ عنوان کرد: شاید یک شخصیت در کتاب اضافی باشد و لازم باشد فیلمنامه‌نویس آن را حذف کند و شخصیت دیگری اضافه کند. ما وقتی یک رمان می‌خوانیم باید بدانیم کجا و با چه کسی همراه هستیم و مکان‌ها و افراد را به خوبی تصور کنیم./2

نظر شما
پرونده ویژه