معرفی کتاب؛

روایتی خواندنی از کودتای دسامبر ۱۸۵۱ لوئی بناپارت در «هجدهم برومر لوئی بناپارت»

۱۴۰۰/۰۲/۱۳ - ۰۲:۰۱:۰۰
کد خبر: ۱۱۷۲۵۲۳
روایتی خواندنی از کودتای دسامبر ۱۸۵۱ لوئی بناپارت در «هجدهم برومر لوئی بناپارت»
کارل هاینریش مارکس فیلسوف، اقتصاددان، تاریخ‌نگار، جامعه‌شناس، نظریه‌پرداز سیاسی، روزنامه‌نگار و سوسیالیست انقلابی آلمانی است که «هجدهم برومر لویی بناپارت» را پس از آثاری چون «سرمایه» و «گروندریسه» از مهم‌ترین آثار این متفکر بزرگ دانست.

به گزارش برنا، «هجدهم برومر لویی بناپارت» کتابی نوشته کارل مارکس نویسنده و متفکر بزرگ قرن نوزدهم آلمان و یکی از بزرگترین آثار او است که برای نخستین بار در سال ۱۸۵۸ میلادی به چاپ رسیده است و تاکنون به ده ها زبان زنده دنیا ترجمه شده است. موضوع کتاب کودتای۲ دسامبر ۱۸۵۱ لوئی بناپارت در فرانسه است. این کودتا به حیات جمهوری دوم فرانسه پایان بخشید. لوئی بناپارت در دوم دسامبر ۱۸۵۱ مجلس مقننه و شورای دولتی را با کودتا منحل کرد. از آنجایی که ناپلئون اول در روز هجدهم برومر (۹ نوامبر ۱۷۹۹) از ماه های نامگذاری شده پس از انقلاب کبیر فرانسه علیه انقلاب بورژوازی کودتا کرد و برادرزاده وی نیز در ایامی نزدیک به سالروز آن دست به کودتا زد، مارکس واژه هجدهم برومر را به جای کلمه کودتا به کار برده است.

مارکس در این اثر خود تحلیلی خواندنی از وقایع منتهی به کودتای سال ۱۸۵۱ و شکست انقلاب ۱۸۴۸ ارائه داده است. وی برای توصیف رژیم لویی بناپارت از اصطلاح بناپارتیسم استفاده می کند. لویی بناپارت در زمینه ای امکان رشد و قدرت یابی یافت که صورتبندی سیاسی و اجتماعی در فرانسه خصلتی معلق گونه داشت زیرا که هیچ طبقه اجتماعی مسلطی در جامعه وجود نداشت و کشمکش طبقاتی به دلیل توازن نیروها نمی توانست به نفع یک طبقه خاتمه یابد. بر این اساس مارکس حکومت لویی بناپارت را به عنوان یک دولت استثنایی که در ورای طبقات اجتماعی قرار دارد و خود به مبارزات طبقاتی جهت می دهد مورد مطالعه قرار داد و برای توصیف این نوع رژیم از واژه بناپارتیسم استفاده کرد. این رژیم که پایگاه اجتماعی خاصی نداشت صرفا با تکیه بر عنصر سرکوب و خشونت حکومت می کرد با حمله ارتش پروس به فرانسه خاتمه یافت.

نگارش کتاب حاضر تحت تاثیر مستقیم و در جریان حوادث دسامبر سال 1851 آغاز شد و در مارس سال 1852 پایان یافت. کودتای لویی بناپارت، برادرزاده‌ی ناپلئون بناپارت در دوم دسامبر سال 1851 صورت گرفت. مارکس در جریان نگارش کتاب پیوسته با انگلس درباره‌ی حوادث فرانسه تبادل نظر می‌کرد.

این کتاب منبع یکی از مشهورترین گفتاوردهای مارکس است که بیان می‌کند: تاریخ تکرار می‌شود بار اول به عنوان تراژدی، سپس نمایش کمدی، که بخش نخست آن به ناپلئون اول و بخش دوم به برادرزاده اش لویی ناپلئون (ناپلئون سوم) اشاره دارد:

«هگل در جایی اظهار می‌کند که تمام وقایع بزرگ و شخصیت‌های جهان تاریخی دوبار ظاهر می‌شوند. او فراموش می‌کند اضافه کند که: بار اول به‌صورت تراژدی، بار دوم به‌صورت نمایش کمدی. کاسیدیر در مقابل دانتون، لوئی بلانک در برابر روبسپیر … برادرزاده در برابر عمو. همان کاریکاتور در موقعیت نسخه دوم هیجدهم برومر نیز رخ می‌دهد».

نظر شما