به دنبال استقبال از قطعه جدید محمد معتمدی؛

​«حالا که می‌روی» پیوندِ درستِ سُنّت و مدرنیته

۱۳۹۷/۱۲/۲۶ - ۱۵:۴۴:۲۵
کد خبر: ۸۲۵۲۹۰
​«حالا که می‌روی» پیوندِ درستِ سُنّت و مدرنیته
محمد معتمدی اما به‌درستی نیّت آهنگساز را درک کرده و با اینکه خود خواننده توانای موسیقی دستگاهی ایرانی است لیکن در این اثر اول خود را با لحن و کشش‌های پاپ معرفی کرده و با بهره از تحریرها و آکسان‌ها و نُوانس‌های موسیقی اصیل ایرانی به‌درستی از پس‌کاری تلفیقی برآمده است.

موسیقی امروز در کشور ما تمام تعاریف و شالوده پیشین خود را از دست‌ داده است. هجوم موسیقی‌های وارداتی از پاپ گرفته تا راک و متال و آر اند بی و هاوس و ترنس، همگی آن‌چنان به‌سرعت چهار دهه کشور ما را درنوردیده و آن‌چنان قشر عظیمی را به خود جلب کرده که موسیقی اصیل در چهارصد سال نتوانسته آن‌چنان تاثیری برجای گذارد.

بی‌شک موسیقی امروز ایران‌ زمین یکی از متلاطم‌ترین روزگاران خود را تجربه می‌کند و سونامی موسیقی‌های وارداتی از ترکیه نزدیک‌ترین همسایه تا آمریکای دورترین، ساحل موسیقی اصیل را درنوردیده است. در این بحبوحه موزیسین‌های سبک اصیل ایرانی در کشور و مامن خود بسیار تنها و در کمال تأسف در اقلیّت به سر می‌برند. دلایل بی‌شماری باعث به وجود آمدن این شرایط شده که موضوع این بحث نبوده و در این مقال نیز نمی‌گنجد لیکن تنها نکته‌ای را که همگان موزیسین‌های اصیلی ایرانی بر آن متفق‌القول هستند، اشاعه و ترویج و زنده نگاه‌داشتن این موسیقی فاخر است که از تمام جنبه‌های جسمی و روحی و مزیتی که برای انسان چه در بهره‌مندی روحی عاطفی و نیز ارتقاء سطح فکری فرهنگی داراست را نمی‌توان کتمان کرد.

سیل عظیم موسیقی‌های سخیف، سطحی و مضر وارداتی ناگزیر در بخش اعظم گستره نسل جوان رسوخ کرده و باید با این معضل نه صرفاً از جنبه موسیقایی که از جنبه فرهنگی به مفهوم عام و موسیقی به مفهوم خاص مبارز و پیشگیری کرد. یکی از راهکارهای این مواجهه خلق آثاری است که در لباسی از همین موسیقی‌ها همچون پاپ، بخشی از موسیقی اصیل ایرانی به‌درستی و با بینش و دانش گنجانده شود که این کار با تدریج و تدرّج به اشاعه و بازگشت و رنسانس فرهنگی و به پست‌مدرنیسم موسیقایی می‌انجامد. لیکن خلق این‌چنین آثاری باید کاملاً با شناخت و قدرت انجام شود و دارای جذابیت‌ها و عناصر درگیر کننده قشر جوان باشد و همین کار به‌تدریج جوانان را با موسیقی و هنر و فرهنگ اصیل و چند هزارساله ایرانی پیوندی دوباره می‌دهد و در چشم‌اندازی دورتر با امید و واقع‌بینی به جایگاهی خواهیم رسید که موسیقی اصیل ایرانی با اطمینان به موسیقی غالب کشورمان بدل گردد.

در این راه برخی موزیسین‌ها که در رسالت خود حفظ و استمرار موسیقی اصیل ایرانی در همان چارچوب‌های شناخته‌شده و دقیق بر اساس رپرتوار و شالوده و خط‌کشی دقیق سنتی را دنبال می‌کنند که برای حفظ کلیّت موسیقی ضروری است لیکن قشری دیگر از موزیسین‌ها باید با تلفیق موسیقی اصیل ایرانی با موسیقی‌های وارداتی پرطرفدار وارداتی به بهترین شیوه، گوش و فکر جوانان را با دریچه‌هایی از این موسیقی اصیل آشنا کنند و به این مستمسک ارتباطی بین جوانان با موسیقی اصیل برقرار سازند.

اگر بخواهیم برای این ایده مثالی بیاوریم اثر «حالا که می‌روی» مثالی بسیار خوب و دقیقی از تجلی این ذهنیت است. این اثر به آهنگسازی «فرید سعادتمند» تنظیم «هومن نامداری» شعر «محمدمهدی سیّار» و خوانندگی «محمد معتمدی» ساخته‌شده است که در خلق این اثر آهنگساز همواره دومنظوره و دوجانبه به قضیه آهنگسازی این اثر نگریسته و درصدد خلق اثری فیوژن و تلفیقی از موسیقی پاپ و موسیقی اصیل ایرانی بوده است. طرح‌واره‌ها، نمودارها، تحریرها، کشش‌ها و آکسان‌هایی که در میزان به میزان لایت‌موتیف این اثر خلق‌شده همه با ایده خلق اثری بوده که در قالب موسیقی پرمخاطب پاپ به معرفی موسیقی ایرانی بپردازد و برای خوانش این اثر چه کسی بهتر از محمد معتمدی؟

محمد معتمدی اما به‌درستی نیّت آهنگساز را درک کرده و با اینکه خود خواننده توانای موسیقی دستگاهی ایرانی است لیکن در این اثر اول خود را با لحن و کشش‌های پاپ معرفی کرده و با بهره از تحریرها و آکسان‌ها و نُوانس‌های موسیقی اصیل ایرانی به‌درستی از پس‌کاری تلفیقی برآمده است. احتمالاً او آن‌قدر این کار را تمرین کرده که در مواجهه با خوانش تلفیقی پاپ سنتی اثر، دغدغه و استرسی در نوع خواندن تکنیک‌ها ندارد و تنها به بار عاطفی مفهومی واژگان و احساسی که برازنده جان کلام باشد می‌اندیشد. گویی اصلاً موسیقی‌ای در کار نیست و عاشقی تنها نشسته و برای معشوقه‌اش از ته دل می‌خواند و احساساتی می‌شود و بغض می‌کند و...

در این میان جا دارد از تنظیم به‌جا و ملودی این اثر سخن به میان آید. تنظیمی که بالطافت موتیف‌ها و جملات کلاسیک پیانو با اکمپانیمانی از زهی ویلن و بیس و پَدهایی که به‌درستی میزان به میزان تأثیر و گیرایی کلام خواننده را مضاعف می‌سازند. تنظیم آن‌چنان با کلام درهم‌تنیده است که گویی یک ماهیت واحد است و جدایی‌ناپذیر.

شعر این اثر نشان می‌دهد که جادوی واژگان چطور معنی پیدا می‌کند آنگاه‌که واژه‌ها را که تک‌تک می‌نگری واژه‌هایی معمول و ساده‌اند و آنگاه‌که شاعر این واژگان ساده و دم‌دستی را با اندیشه در کنار هم منظوم می‌سازد به جادوگر واژگان پی می‌بریم آنجا که می‌گوید «حالا که می‌روی همراه جاده‌ها برگرد و پس بده تنهایی مرا...»

«حالا که می‌روی» محصول موسسه ماوا وابسته به سازمان فرهنگی اوج است. «محمد معتمدی» خواننده، «فرید سعادتمند» آهنگساز، «هومن نامداری» تنظیم‌کننده، «محمدمهدی سیّار» شاعر و «سعید زمانی» میکس و مسترینگ، عوامل خلق این اثر را تشکیل می‌دهند.

شعر این اثر نشان می‌دهد که جادوی واژگان چطور معنی پیدا می‌کند آنگاه‌که واژه‌ها را که تک‌تک می‌نگری واژه‌هایی معمول و ساده‌اند و آنگاه‌که شاعر این واژگان ساده و دم‌دستی را با اندیشه در کنار هم منظوم می‌سازد به جادوگر واژگان پی می‌بریم آنجا که می‌گوید «حالا که می‌روی همراه جاده‌ها برگرد و پس بده تنهایی مرا...»

نظر شما