سه ماه پس از انتشار چاپ اول؛

«راز رُخشید برملا شد» به چاپ بیستم رسید

۱۳۹۸/۰۵/۱۳ - ۱۲:۰۴:۱۱
کد خبر: ۸۸۰۴۹۱
«راز رُخشید برملا شد» به چاپ بیستم رسید
رمان «راز رُخشید برملا شد» نوشته‌ی علی سلطانی پس از گذشت سه ماه از انتشار چاپ نخست، به چاپ بیستم رسید.

به‌ گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، کتاب «راز رُخشید برملا شد» که یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های امسال نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بود و در روز نخست نمایشگاه در غرفه‌ی نشر نیماژ چاپ نخست آن به اتمام رسید، اکنون و پس از گذشت سه ماه از انتشار چاپ نخست، چاپ نوزدهم آن به‌پایان رسید و به چاپ بیستم رسید.

«راز رخشید برملا شد» رمانی با گره‌افکنی‌ها و گره‌گشایی‌های پی‌در‌پی است که مضمونی اجتماعی و بن‌مایه‌هایی عاشقانه دارد و بر اساس تداعی‌های پی‌در‌پی راوی، روایت خود را پیش می‌برد. 

این رمان در طرح تابستانه‌ی کتاب که چند روزی از به‌پایان رسیدن آن می‌گذرد هم به‌عنوان یکی از رمان‌های پرفروشی که چاپ اولشان در سال 1398 بوده است معرفی شد. 

تیراژ هر چاپ این کتاب 1100 نسخه بوده و قیمت پشت‌جلد چاپ بیستم آن بدون تغییر نسبت به چاپ‌های قبلی 30000 تومان تعیین شده است. 

علی سلطانی در گفت‌و‌گو با یکی از رسانه‌ها دلیل پرفروش شدن و استقبال گسترده از «راز رخشید برملا شد» را این‌گونه تحلیل کرده است: «به نظرم جذابیت کتاب برای مخاطب به دلیل زنده و آشنا بودن شخصیت‌های داستان است. همچنین موقعیت‌های مکانی موجود در داستان هم واقعی هستند. خواننده در روند داستان می‌خندد، دلهره می‌گیرد، بغض می‌کند، غمگین می‌شود و در نهایت اشک می‌ریزد. فضای داستان به قدری آشنا است که مخاطب به راحتی با آن ارتباط بگیرد. براساس نظرات آنان متوجه شدم پس از خواندن قسمتی از آن، جذب شده و تا پایان همراه داستان می‌شوند. نظراتی که در این مدت از مخاطبان و خوانندگان کتاب گرفتم، بسیار خوب بودند و این‌طور به نظر می‌رسد آن کشش و تعلیقی که به دنبال آن بودم، در قصه وجود داشته و مخاطب را جذب کرده است. امیدوارم کتاب خوانده شود و نظرات دیگر را راجع به کتاب بدانم. البته انتظار دارم کتاب نخوانده، نقد نشود.»

 در بخشی از این رمان می‌خوانیم:

«من و رُخشید همدیگر را توی قصه به‌هم شناساندیم، قصه‌هایی که توی آن موسیقی‌ها جاری بودند، شاید هم توی ذهن ما جاری می‌شدند؛ بعد می‌رفتیم توی قصه، بعد می‌رفتیم توی جلد شخصیت‌ها و از جایی به بعد که نیمِ بیشتر شهر خواب بودند، زمانی که تعلق داشت به آدم‌های شب، می‌شدیم خود واقعیمان، خود واقعی‌مان توی قصه، بعد دیگر خیلی چیزها را لو می‌دادیم.»

نظر شما