یادداشتی درباره مجموعه تلویزیونی «محرمانه»؛

قصه‌های شهر بی‌دیوار

۱۳۹۸/۰۵/۲۸ - ۰۵:۵۸:۰۰
کد خبر: ۸۸۶۱۸۳
قصه‌های شهر بی‌دیوار
احسان سالمی منتقد سینما و تلویزیون در یادداشتی به نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی «محرمانه» پرداخته و این سریال تلویزیونی را از دیدگاه جامعه‌‎شناختی در مباحثی مختلف مورد بررسی قرار داده است.

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ «زامبی‌های دهه هشتادی»! این تعبیر عجیب و غریب و غیرمحترمانه‌ای است که در ادبیات گفتاری و مجازی بسیاری از جوانان و بزرگسالان برای توصیف وضعیت نوجوانان متولد دهه 80 از آن استفاده می‌شود؛ تعبیری که نشان‌دهنده یک شکاف نسلی عمیق میان تفکرات و عقاید و علاقمندی‌های نوجوان امروز با خواسته‌های نسلی است که خود زمانی در مقطع نوجوانی بوده و احتمالا تفکرات و دغدغه‌های متفاوتی را در سر می‌پروارنده و حالا دیگر نمی‌تواند با تفکرات این نسل جدید ارتباط برقرار کند.

البته از آنجا که ما همیشه عادت داریم تا مسائل را از زاویه دید خودمان ببینیم و نه از زاویه دید طرف مقابل، پس در نتیجه این دور باطل درک نکردن طرف مقابل، احتمالا تا بی‌نهایت تکرار خواهد شد و نوجوانان نسل‌های مختلف همیشه با بزرگسالان خود درگیر حاشیه‌ای به نام «تفاوت نسلی» و «عدم درک متقابل» هستند. به این مورد باید ویژگی‌های خاص جسمی و روحی دوره نوجوانی را هم اضافه کنید که به شکل طبیعی نوجوانان را در موقعیت دفاع از خود و انجام رفتارهایی رادیکال و تند قرار می‌دهد. در این شرایط اتفاق عجیبی نیست اگر نوجوان یا نوجوانانی را ببینید که حال و حوصله گوش دادن به نصایح بزرگترها را ندارند و ترجیح می‌دهند خودشان همه مسیرها و راه‌های زندگی را شخصاً تجربه کنند.

حالا در این شرایط و به طور طبیعی، برقراری ارتباط با نوجوانانی که معمولا از سوی جامعه‌ای به غیر از همسالان خود درک نمی‌شوند، برای هنرمندی که به‌دنبال خلق اثری مربوط به نوجوانان است؛ کاری بسیار دشوارتر است؛ شاید برای همین هم باشد که با وجود تولید آثار متنوع سینمایی برای کودکان و یا جوانان و بزرگسالان، اساسا کمتر علاقه و میلی از سوی هنرمندان و البته مدیران برای تولید آثاری مربوط به نوجوانان دیده می‌شود؛ چراکه بدون شک تولید اثری موفق در این حوزه علاوه بر اینکه به وقت و انرژی بیشتری نیاز دارد از شانس کمتری نیز برای موفقیت و مقبول شدن، برخوردار است.

«محرمانه» یکی از تازه‌ترین تلاش‌های تلویزیون پس از چند سال در حاشیه ماندن مخاطب نوجوان در رسانه ملی است. مجموعه‌ای نمایشی برای نوجوانان که قهرمان قصه‌هایش نوجوانان و مسئله اصلی قصه‌هایش، دغدغه‌های دوره نوجوانی و پاسخ دادن به آن‌هاست؛ دوره‌ای خاص که ژان ژاک روسو آن را به «تولد ثانوی» تشبیه می‌کند.

بزرگترین مزیت «محرمانه»، قرار نگرفتنش در موضع نصیحت کردن است؛ موضعی که ورود به آن همانند پنهان شدن پشت یک دیوار بتنی مانع از برقراری هرگونه ارتباطی میان مخاطبان سریال با محتوای اثر می‌شود. اتفاقا سیاست جالب توجه سازندگان «محرمانه» روایت قصه در شهری بدون دیوار است! دکوری که درب و پنجره دارد ولی دیوار ندارد؛ شهری که در آن همه چیز به شدت شفاف است و همین شفافیت باعث صمیمت و ارتباط بیشتر مخاطب با فضای ساخته شده در این مجموعه نمایشی است؛ آن هم برای نوجوانی که در عصر شبکه‌های اجتماعی بدون واسطه به همه چیز دسترسی دارد.

مزیت دوم «محرمانه» را باید در نگاهی دانست که «محرمانه» آن را دنبال می‌کند؛ نگاهی که می‌خواهد با دست گذاشتن بر معضلات اخلاقی دوره نوجوانی مثل حسادت و یا رقابت با سایر نوجوانان، کارگروهی و همچنین شرایط خاص روحی و جسمی نوجوانان، با نگاهی روان‌شناسانه برای آن‌ها راه‌حل ارائه کند. در کنار آن موضوع انتخاب راه‌هایی تازه برای ادامه مسیر زندگی که یکی از مهمترین اتفاقات دوره نوجوانی است، هم از جمله موضوعاتی است که تیم تحقیق و اتاق فکر این برنامه به سراغ آن رفته است.

البته که محرمانه در سر و شکل ظاهری و در اطلاح فرم اثر، خالی از ایراد هم نیست و به نظر می‌رسد برای جذاب‌تر شدن این مجموعه به ویژه برای مخاطب نوجوان نیز باید در ادامه برنامه‌ریزی بهتری شود؛ به ویژه آن که محرمانه در برخی از موارد بیشتر از آن که اثری برای مخاطب نوجوان باشد، اثری درباره مخاطب نوجوان بود که بیشتر از نوجوانان، به درد خانواده‌های آن‌ها می‌خورد. البته اختصاص زمان نه چندان مناسب به این مجموعه در کنداکتور شبکه سوم سیما نیز به نوعی مانع از دیده‌شدن بیشتر این مجموعه نمایشی شد. مجموعه‌ای که قطعا با توجه به نیاز شدید رسانه ملی به اختصاص باکسی ویژه به مخاطب نوجوان، باید در جدول پخش زمان بهتری را به دست می‌آورد.

با این همه قطعا بهترین بازخورد برای «محرمانه» آن است که این مجموعه توسط نوجوانان دیده و در میان آن‌ها پیرامون مجموعه، بحث شکل بگیرد؛ موفقیتی که می‌تواند تکرار کننده مجموعه‌های موفقی مثل «قصه‌های مجید» و «نیم رخ» باشد؛ همچنان که نوجوان دهه 70 نیز با این مجموعه‌ها و مجموعه‌های موفق دیگری مثل «دنیای شیرین»، «دنیای شیرین دریا» و «سیب خنده» خاطره داشتند و درباره شخصیت‌ها و اتفاقات رخ داده در این مجموعه‌ها با هم صحبت می‌کردند؛ و البته متاسفانه پس از آن کمتر مجموعه‌ای توانست این میزان از موفقیت را در میان مخاطبان خاص نوجوان جلب کند.

ناگفته نماند که معضلات دوره نوجوانی هر روز پیچیده‌تر از قبل می‌شود و به شکل طبیعی ساخت مجموعه‌هایی با محوریت نوجوانان در این مسیر نیز باید به روزتر از گذشته باشد؛ آنچنان که نوجوان امروز «محرمانه» را «آیینه واقعیت زندگی خود» ببیند، نه شیشه‌ای که فقط آنچه که را که خود دوست دارد، به نمایش می‌گذارد. این یعنی «محرمانه» در ادامه از زوایای محرمانه‌تری از زندگی نوجوان بگوید؛ زاویه‌هایی که به دلایل عرفی کمتر در میان نهادهای مرتبط با نوجوانان، مثل خانواده و مدرسه مورد بررسی قرار می‌گیرد ولی بدون شک در شرایط فعلی نیازمند توجه و واکاوی جدی است؛ نباید فراموش کرد که اگر برای سوال‌ها و دغدغه‌های نوجوانان سوال و راه‌حلی ارائه نکنیم، دیگرانی هستند که منتظر ارائه راه‌کارهای مطلوب و موردنظر خود هستند!

نظر شما