نوروزنامه ۹۹/ معرفی کتاب؛

«چهره مرد هنرمند در جوانی» از نخستین داستان‌های سبک ادبی جریان سیال ذهن

۱۳۹۹/۰۱/۰۹ - ۰۴:۰۰:۰۰
کد خبر: ۹۷۷۰۳۷
«چهره مرد هنرمند در جوانی» از نخستین داستان‌های سبک ادبی جریان سیال ذهن
«چهرهٔ مرد هنرمند در جوانی» یا «سیمای مرد هنرآفرین در جوانی» رمانی است از جیمز جویس که در سال ۱۹۱۶ منتشر شد.

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، «چهره مرد هنرمند در جوانی» شامل پنج فصل است. بلندترین فصل کتاب فصل پنجم است که حدود یک سوم داستان را شامل می شود. جویس تقریبا تمام فصل سوم و بخش اعظم فصل چهارم را به زمینه سازی اعلام تصمیم استیون برای انصراف از کشیش شدن اختصاص داده است. استیون در اواخر فصل چهارم به یاد می‌آورد که نام خانوادگی او ددالوس است و ددالوس در اساطیر یونانی مرد صنعتگر و هنرمندی است که برای نجات خود و فرزندش ایکاروس از جزیره کرت بالهایی از پر پرندگان و موم (یا به قول جویس از خاک) ساخت.

در فصل پنجم استیون دانشجو است و به همین مناسبت این فصل روشنفکرانه ترین بخش داستان است. او ابتدای این فصل، چای آب زیپوی خود را تا ته سر می کشد و بعد از گربه شور کردن خود و شنیدن سرزنش مادر که چرا دانشگاه را به کلیسا ترجیح داده عازم دانشگاه می شود.

جویس در فصل پنجم دیدگاه‌های خود را در امور مختلف، به ویژه در مورد زیبایی و هنر، از قول استیون بیان می کند. پاساژی که جویس به زیبایی و هنر اختصاص داده طولانی، نسبتا دشوار و حاوی برخی از نظرات رایج زمانه او و نقد آنها است.

جویس نظر خوشایندی نسبت به وطن خود ایرلند نداشته است:" می دانی ایرلند چیست؟ ایرلند ماده خوک پیری است که بچه های خود را می خورد."

او در «چهره مرد هنرمند درجوانی» نسبت به مفهوم وطن، همانگونه که نسبت به مفهوم خانواده و کلیسای کاتولیک، موضعی تدافعی دارد. جویس نظر خود در باره ایرلند را نه یک باره، بلکه پس از زمینه سازی مفصلی که در جای جای داستان و عمدتا به روش غیر مستقیم انجام داده بر زبان می آورد و پس از این اعلام نظر نهایی است که از تصمیم خود به ترک وطن سخن می گوید: " سعی خواهم کرد با نوعی شیوه زندگی یا شیوه هنری هر قدر که می توانم به آزادی و به تمامی ضمیر خود را بیان کنم و برای دفاع از خود فقط سلاحهایی را به کار برم که خود را در استفاده از آنها مجاز می دانم؛ سکوت، جلای وطن و زیرکی."

در صفحات پایانی شیوه روایت داستان به یکباره تغییر می کند و جویس که دیگر ما را محرم استیون می داند یادداشت‌های روزانه او را مستقیما در معرض دید ما می گذارد.

جیمز جویس از پایه گذاران سبک ادبی جریان سیال ذهن است و «چهره مرد هنرمند در جوانی» از نخستین داستانهایی است که در این سبک نوشته شده است. از ویژگی های بارز دیگر این اثر بسیار مهم و تاثیر گذار، تغییر لحن روایت به اقتضای تغییر موقعیت است.

قسمت هایی از کتاب

“حنجره اش از هوس آنکه فریاد بلندی بکشد به درد افتاده بود، فریادی چون فریاد شاهین یا عقابی از فراز آسمان، فریادی نافذ تا از تسلیم خویشتن به بادها خبر دهد. این ندای زندگانی بود خطاب به روح او نه آن صدای ملال آور زمخت عالم تکلیف و نومیدی، نه آن صدای غیر انسانی که او را به خدمت محراب فرا می خواند.” 

“واضح است که صورت هنری باید بین ذهن یا حواس خود هنرمند و ذهن یا حواس دیگران قرار گیرد. اگر این را در نظر بگیری می بینی که هنر ضرورتا به سه قالب تقسیم می شود که از یک قالب به قالب دیگر پیش می رود.

این قالبها عبارتند از قالب تغزل که قالبی است که در آن هنرمند صورت خیال خود را در رابطه بی واسطه با خودش عرضه می کند؛ قالب روایت قالبی است که در آن هنرمند صورت خیال خود را در رابطه بی واسطه با خودش و با دیگران عرضه می کند؛ قالب نمایش که قالبی است که در آن هنرمند صورت خیال خود را بی واسطه با دیگران عرضه می کند.”

“مادر لباسهای دست دوم تازه مرا مرتب می کند . حال دعا می کند و می گوید که ای کاش من در زندگی دور از خانواده و دوستان دریابم که دل چیست و چه احساس می کند. آمین. چنین باد! خوش آمدی، ای زندگانی! می روم تا برای هزار هزارمین بار با واقعیت تجربه رو در رو شوم و در بوته روح خود وجدان نا آفریده قوم خود را بسازم.”

این کتاب در ایران توسط انتشارات نیلوفر و با ترجمه منوچهر بدیعی منتشر شده است. به نظر مترجم ، خواندن «چهره مرد هنر مند در جوانی» برای شناخت شخصیت استیون ددالوس در « اولیس» واجب است. پرویز داریوش نیز این کتاب را با عنوان «سیمای مرد هنرآفرین در جوانی» به فارسی ترجمه کرده است.

نظر شما