گفت‌وگو با قائم‌مقام رئیس ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی شرکت مس/ بخش اول

مس و اکسیرِ تاب‌آوری

۱۳۹۶/۰۳/۲۰ - ۱۵:۵۱:۲۴
کد خبر: ۵۷۰۴۷۹
مس و اکسیرِ تاب‌آوری

 

برای آگاهی از چندوچونِ نسبتی که با بازتعریفِ مفهوم و بازطراحیِ پروژه‌ها، بین «شرکت مس» و «اقتصاد مقاومتی» برقرار شده، با «مرتضی دلاوری پاریزی» قائم‌مقام رئیس ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی شرکت ملی صنایع مس ایران و دبیر اجرایی این ستاد به گفت‌وگو نشستیم.

«نتایج فراتر از انتظار طرح و برنامه‌های کاهش هزینۀ تولید و افزایش بهره‌وری که طی دوسال گذشته در راستای افزایش مقاومت اقتصادی شرکت حاصل آمده، همچنین نیاز به سامان‌دهی ارتباط شرکت و جوامع جوارکارخانه‌ای و پذیرش مسئولیت معین توسعه در مناطق عملکردی از سوی شرکت ملی صنایع مس ایران، موجب شد تا این فعالیت‌ها در ساختاری منسجم و کارآمد ذیل عنوان ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی طراحی شده و تداوم یابند. مأموریت اصلی این ستاد، «مقاوم‌سازی تولید در برابر تنش‌ها و تکانه‌های جهانی» و «انجام مسئولیت اجتماعی در بستر اقتصاد مقاومتی» است که باید توسط همۀ ارکان و اجزای شرکت پیگیری شود.» این، بخشی از حکم اعضای ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی شرکت مس برای تداوم پیشبرد پروژه‌های اقتصاد مقاومتی این شرکت در ساختار جدید بود که اواخر سال گذشته صادر شد.

برای آگاهی از چندوچونِ نسبتی که با بازتعریفِ مفهوم و بازطراحیِ پروژه‌ها، بین «شرکت مس» و «اقتصاد مقاومتی» برقرار شده، با «مرتضی دلاوری پاریزی» قائم‌مقام رئیس ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی شرکت ملی صنایع مس ایران و دبیر اجرایی این ستاد، به گفت‌وگو نشستیم.

 

اواخر بهمن‌ماه سال گذشته بود که حکم اعضای ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی شرکت ملی صنایع مس ایران صادر شد تا پیشبرد پروژه‌های اقتصاد مقاومتی در شرکت مس با ساختار تازه‌ای ادامه پیدا کند. اما پیش از آن‌که به موضوع این ستاد برسیم،‌ اگر موافقید دربارۀ خودِ «اقتصاد مقاومتی» صحبت کنیم؛‌ دو کلمه‌ای که چند سالی است از زبان خیلی‌ها شنیده می‌شود و مخصوصاً با نام‌گذاری پارسال و امسال، تکرار این دو کلمه در کلام مدیران و مسئولان بیشتر هم شده است. اما واقعاً ‌چه‌قدر از این به زبان آوردن‌ها و تکرارکردن‌ها، با معنا و مفهوم واقعیِ «اقتصاد مقاومتی» نسبت دارد؟ و نگاه شرکت مس به این مفهوم چیست؟

وقتی دربارۀ مفهوم «اقتصاد مقاومتی» صحبت می‌کنیم یا دربارۀ‌ آن می‌شنویم، اکثر ما دارای یک پیش‌شنوایی‌ها و ذهنیت‌هایی دربارۀ این مفهوم هستیم. اما برای رسیدن به یک باور مشترک و به یک دریافت و فهم مشترک، نیاز داریم همۀ پیش‌شنوایی‌ها و ذهنیت‌ها را کنار بگذاریم.

من برای این‌که پاسخ پرسش شما را بدهم، مجبورم به چند مفهوم کلیدی در این حوزه اشاره کنم. اولین مفهوم‌، «تاب‌آوری» است. کسانی که در زمینۀ عمران یا مکانیک فعالیت می‌کنند، می‌دانند که منشأ این واژه در علوم مهندسی است. یعنی وقتی که سازه‌ای طراحی می‌شود –مثلاً یک پل یا یک ساختمان بلندمرتبه- باید به‌گونه‌ای طراحی شود که پس از دریافت تنش، دوباره به حالت اولیۀ خودش برگردد؛ یعنی آن تنش را دفع کند. در روان‌شناسی هم، این مسأله را داریم؛‌ یک بیمار پس از مواجهه با مشکلات، باید به حالت اولیۀ خودش برگردد. در مدیریت شهری و رویارویی با حوادثی مثل زلزله و از این قبیل هم، از این موضوع استفاده می‌شود.

اما چه شد که واژۀ «تاب‌آوری» از علوم مهندسی، روان‌شناسی و مدیریت شهری، وارد اقتصاد یا وارد ادبیات توسعه شد؟ بحران مالی سال 2008 که از سیستم بانکی امریکا و سیستم اعتبارسنجی آن شروع شد و دومینووار بسیاری از کشورها را درگیر خودش کرد، باعث شد که اندیشمندان این مفهوم مهم را قرض بگیرند و وارد ادبیات اقتصادی و ادبیات توسعه کنند. تعریفی که امروز از تاب‌آوری در زمینۀ یک سیستم داریم، لزوماً منحصر به دفع تنش‌ها نیست؛ بلکه یک سیستم، زمانی تاب‌آور است که در میانۀ آشفتگی‌ها بتواند کارکرد خودش را حفظ کند؛ شوک‌های مثبت و منفی را جذب کند و به یک سازگاری با شرایط جدید برسد.

مفهوم بعدی، «مخاطره» است. از منظر استادان مدرسۀ عالی کسب‌وکار هاروارد، ما سه نوع مخاطره داریم: مخاطرات قابل پیش‌گیری؛ مثل شکست فرایندها یا خطاهای انسانی، مخاطرات راهبردی؛ که به‌نوعی انتخاب داوطلبانۀ مخاطره است با دریافت پاداش بالقوه‌ای که برای خودمان متصور می‌شویم، و مخاطرات بیرونی که خارج از کنترل و تاثیرگذاری ما هستند.

برای مواجهه با مخاطرات اول و دوم، بهترین مواجهه، ‌مدیریت ریسک است، اما در مخاطرات بیرونی، بهترین انتخاب یا شاید تنها انتخاب برای ما رویکرد تاب‌آوری است.

شاید به همین دلیل یکتا بوده است که در سال 2013 محور اجلاس جهانی داووس، پویایی تاب‌آور بود. نشست مجمع جهانی اقتصاد که در رسانه‌ها به نام اجلاس داووس مطرح است، اجلاسی است که علاوه بر مدیران شرکت‌های جهانی و اقتصاددانان برجستۀ جهان، میزبان رؤسای جمهور و رهبران دولت‌ها و کشورها نیز هست؛ و شالودۀ برنامه‌های اقتصادی و بسیاری از اتفاقات سیاسی دنیا در آن شکل می‌گیرد. مجمع جهانی اقتصاد را هم بگویم که یک سازمان غیرانتفاعی ثبت‌شده در سوییس است. این را هم اضافه کنم که علاوه بر محور بحث، گزارش رقابت‌پذیری مجمع جهانی اقتصاد در آن سال پیرامون رقابت‌پذیری تاب‌آور بود. علاوه بر این، گزارش توسعۀ جهانی سال 2014 بانک جهانی هم به این موضوع پرداخته است.

حالا برگردیم به همان بحث پیش‌شنوایی. ببینید؛ کشوری مثل سوییس، بالاترین رتبه را در تاب‌آوری ملی دارد. چرا؟ در‌حالی‌که یکی از پیش‌شنوایی‌های ما دربارۀ اقتصاد مقاومتی آن است که این مفهوم را مربوط به جنگ و تحریم و این قبیل مسائل می‌دانیم؛ یعنی یک نوع اقتصاد ریاضتی به ذهن‌مان متبادر می‌شود. سوییس را از این جهت مثال زدم که بدانیم لزوماً مباحث مربوط به تاب‌آوری، ربطی به جنگ و تحریم ندارد. امروزه مخاطره‌ها در معنای رویارویی با جهان متخاصم نیست؛ بلکه همچون بحران مالی سال 2008 هر اتفاقی در هرجای دنیا می‌تواند به دیگر نقاط سرایت کند. دلیل آن هم سیستم‌های یکپارچۀ مدیریت و برنامه‌ریزی اقتصادی و حتی سیاسی است. امروز نه‌فقط کشورهای دارای مرز مشترک، که کشورهای دارای مشابهت‌های فرهنگی و مبادلات اقتصادی نیز، از هم تاثیر می‌پذیرند. این یعنی یک دومینوی جهانی.

 

 

گفتید یک پیش‌شنوایی این است که با شنیدن اصطلاح اقتصاد مقاومتی، یک نوع اقتصاد ریاضتی به ذهن‌مان متبادر می‌شود، در‌حالی‌که لزوماً مباحث مربوط به تاب‌آوری، ربطی به جنگ و تحریم ندارد. شاید بتوان گفت به‌ دلیل ذهنیت ما از معنای‌ کلمۀ «مقاومت» است که با شنیدنش ذهن‌مان به سمت ریاضت و جنگ و تحریم می‌رود. این‌طور نیست؟

این‌جاست که باید دربارۀ وجه تمایز «تاب‌آوری» و «مقاومت» صحبت کنیم تا به درک و دریافت دقیق‌تری برسیم. اشکال یا گسستی که به‌وجود آمده، این است که وقتی ما کلمۀ «مقاومت» را در صفحۀ ترجمۀ «گوگل» تایپ می‌کنیم، برگردانش Resistance است و اگر یک Economy هم به آن اضافه کنیم و بخواهیم «اقتصاد مقاومتی‌»اش کنیم، می‌شود Resistive Economy که با گوگل‌کردن آن به جایی می‌رسیم که اولین لینک جست‌وجو در گوگل «مدل نوار غزه» است؛ جایی که اسرائیل تمام ارتباطات یک منطقه را قطع کرده و درنتیجه، آن‌ها مجبورند تمام نیازهایشان را از درون خود آن منطقه تامین کنند. این‌طور می‌شود که برخی به اشتباه می‌افتند و با ترویج نادرست، این مفهوم را از خاصیت می‌اندازند.

اما در فروردین و بعد هم در آذرماه سال 1393 مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، دو گزارش را منتشر کرد که شامل مدل‌های جهانی و بین‌المللی تاب‌آوری اقتصادی و ناظر به موضوع تاب‌آوری یا Resiliency بود. یعنی در این مفهوم، اقتصاد مقاومتی می‌شود Resilience Economy. این‌که گفتم لازم است پیش‌شنوایی‌ها را کنار بگذاریم تا به یک درک مشترک برسیم، ناظر به همین نگاه به اقتصاد مقاومتی و مفهوم تاب‌آوری است.

 

 

اما موضوع اقتصاد مقاومتی،‌ پیش از سال 1393 در کشور ما مطرح شده بود. درست است؟

بله. در سال 1389 اولین استفاده از اصطلاح «اقتصاد مقاومتی» در سخنان رهبر انقلاب اتفاق افتاد؛ ایشان در شانزدهم شهریورماه آن سال در جمع کارآفرینان اشاره کردند که: «ما باید یک اقتصاد مقاومتیِ واقعی در کشور به‌وجود بیاوریم و امروز کارآفرینی معنایش این است.»

بعداً در مجمع تشخیص مصلحت نظام، روی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی کار کردند؛ برخی مراکز دانشگاهی هم مشارکت کردند و نتایح این اقدامات بعد از سال خدمت رهبری ارائه شد. رهبر انقلاب اصول 24گانۀ اقتصاد مقاومتی را هم شخصاً انتخاب کردند و در جلسه‌ای که بهمن‌ماه سال 1392 با حضور رؤسای سه قوه داشتند، این سیاست‌ها ابلاغ شد. در سال 1394 تشکیل ستاد راهبری و مدیریت اقتصاد مقاومتی به ریاست معاون اول رئیس‌جمهور اتفاق افتاد و سال‌های 95 و 96 هم که با عنوان سال اقتصاد مقاومتی نام‌گذاری شد.

 

 

حالا اگر موافقید به شرکت مس برسیم و نگاه این شرکت به مفهوم اقتصاد مقاومتی. چندی پیش از قول مدیرعامل شرکت تیتر زده شد: «با اقتصاد مقاومتی به سمت رونق اقتصادی مناطق می‌رویم». از این نگاه و رویکرد بگویید.

برداشت ما از تاب‌آوری در شرکت مس، حول دو محور است: یکی در حوزۀ تولید؛ یعنی درون شرکت، و دیگری هم مناطق عملکردی، یعنی بیرون از شرکت. اول،‌ از حوزۀ دوم می‌گویم. در بیرون از شرکت، مفهوم تاب‌آوری برای ما در مناطق جوارکارخانه‌ای جلوه پیدا می‌کند. این مناطق، عمدتاً مناطقی هستند که اقتصادشان تک‌محصولی است و کاملاً‌ وابسته به مس هستند. یعنی در دورانی که این معدن، ده سال، بیست سال، یا سی سال دیگر تمام شود، یعنی در دوران پسامعدن، اقتصاد این مناطق دچار فروپاشی خواهد شد. شرکت مس در نگاه و رویکرد خود، افزایش تاب‌آوری در مناطق عملکردی را برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی این مناطق در دوران پسامعدن دنبال می‌کند.

 

ممکن است کسانی این پرسش را مطرح کنند که: خب، آن مناطق دچار فروپاشی بشوند؛ این چه ارتباطی به شرکت مس دارد؟

ما درست همین‌جا مفهوم «مسئولیت اجتماعی» را مطرح می‌کنیم. ببینید؛‌ مسئولیت اجتماعی یک تاریخچه دارد. زمانی شرکت‌های اقتصادی، مفهوم مسئولیت اجتماعی را با این عنوان مطرح می‌کردند که یک شرکت در یک منطقه دارد فعالیت می‌کند، از منابع آن منطقه استفاده می‌کند و طبیعتاً‌ باید یک‌سری هزینه‌ها را هم پرداخت کند. یعنی به‌نوعی اقدامات جبرانی و خیرخواهانه مطرح می‌شد. این هزینه‌ها در قالب حقوق دولتی و عوارض آلایندگی و غیره، از قدیم در شرکت مس پرداخت می‌شده و هنوز هم ادامه دارد. اما نگاه جدید به مسئولیت اجتماعی که در بسیاری از شرکت‌های بزرگ دنیا هم پذیرفته شده، با این محور است که مسئولیت اجتماعی را انجام می‌دهیم برای این‌که هزینۀ نهایی محصول‌مان در درازمدت کاهش پیدا کند. در این مفهوم، انجام مسئولیت اجتماعی نوعی سرمایه‌گذاری است.

 

پیش‌تر مطرح شده بود که دو محور اصلی پیشبرد اقتصاد مقاومتی در شرکت مس، «مقاوم‌سازی تولید» و «انجام مسئولیت اجتماعی در بستر اقتصاد مقاومتی» است. یعنی شما به دنبال تغییر ماهیت انجام مسئولیت اجتماعی شرکت هستید؟

روند تکامل مفهومی که به‌‌عنوان مسئولیت اجتماعی شنیده‌ایم و می‌شناسیم، این است که از بدو تاسیس شرکت مس در دهۀ پنجاه تا سال 1386 که شرکت وارد بورس شد، چون شرکت دولتی بود، همۀ ‌اقداماتش در مناطق جوارکارخانه‌ای یا مناطق ذی‌نفع، براساس توافقات ملی و استانی بود. بعد از آن و با خصوصی شدن شرکت، هرساله در مجمع عمومی سهام‌داران، به‌طور مشخص بند ششم و هفتم به یک‌سری هزینه‌ها اختصاص داشته که به‌صورت بلاعوض یا هزینۀ ورزشی در مناطق جوارکارخانه‌ای در اختیار هیأت‌مدیرۀ شرکت قرار داده می‌شد که با صرف و صلاح شرکت اقدام کنند. هزینه‌کرد هم عمدتاً واکنشی بود؛ یعنی تقاضایی از مناطق می‌آمد، شرکت بررسی می‌کرد و به آن پاسخ می‌داد. هنوز هم علی‌رغم این‌که سعی کردیم این مدل را کامل کنیم، ممکن است از این رویکرد استفاده شود. از سال 1392 به بعد در دورۀ جدید چند اتفاق افتاد؛‌ اولاً همان عددی که در سال 92 در مجمع تصویب شده بود، در سال‌های بعد‌ همان عدد ثابت ماند؛‌ یعنی با احتساب این‌که قبلاً‌ تورم را 20درصد سالیانه حساب می‌کردند،‌ سالی 20درصد اعتبارات مسئولیت اجتماعی عملاً کاهش پیدا کرد. مدلی که با نظر آقای مهندس مرادعلیزاده مطرح شد مدل هیأت‌امنایی بود. پشت این مدل، این فکر مطرح بود که اولاً ما به‌عنوان شرکت مس -مثلاً هیأت‌مدیره‌ای که در تهران مستقر است- ممکن است نیازهای مناطق و اولویت‌ها را دقیقاً‌ نتوانیم تشخیص دهیم؛‌ و بعد این‌که خیلی از فشارها روی بخش تولید بود؛ یعنی دوستانی که در منطقه کار می‌کنند هر روز جلساتی با نهادها و جاهای مختلف دارند و ‌توقعاتی هست و درخواست‌های فراوانی به آن‌ها می‌رسد. در ورزش هم که هزینه می‌شد، مدل هیأت‌امنایی پیاده شد؛ یعنی گفتند شما چند نفر مسئولان شهرستان،‌ هیأت‌امنا باشید و دو نفر را معرفی کنید، یک‌نفر هم نمایندۀ ما؛ هیأت‌مدیره برای منطقه برنامه‌ریزی کنند و متناسب با بودجه‌ای که در اختیارشان قرار داده می‌شود هزینه کنند؛ ما هم طبیعتاً یک کنترل مالی و نظارت راهبردی در آن داشتیم. یک انضباط مالی هم در باشگاه‌ها اتفاق افتاد و در همۀ هیأت‌مدیره‌های باشگاه‌ها یک عنصر مالی گذاشتیم. یعنی برای باشگاه‌ها مجوزی داده شد و در همۀ آن‌ها یک عضو مالی حضور دارد و حضورش هم مؤثر است و مستقیم بر هزینۀ مجموعه‌ها نظارت می‌کند.

 

 

حالا که بحث هزینه‌ها به میان آمد؛‌ موضوع دیگری هم که همیشه دربارۀ آن بحث بود، توزیع اعتبارات در مناطق بود. در این زمینه چه کردید؟

در توزیع اعتبارات هم، یک شاخص معرفی شد؛‌ هر منطقه‌ای هرچقدر که س

 

 

 

نظر شما
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
تبلیغات متنی
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز