به گزارش خبرنگار هنرهای تجسمی برنا، صادق تبریزی نقاش و هنرمند پیشکسوت، مجموعه شخصی خود شامل 16 پرده نقاشی قهوه خانهای و 120 شمایل شیشهای آیههای قرآنی در گالری 66 به نمایش گذاشت.
صادق تبریزی در اینباره به خبرنگار هنرهای تجسمی برنا گفت: تابلوی بیوک احمری 32 متر طول و یک متر و 20 سانت ارتفاع دارد و ظهور حضرت محمد(ص) در غار حرا، نازل شدن جبرئیل، معراج رفتن پیامبر(ص)، جنگهای ایشان در صدر اسلام و جنگ حضرت علی(ع) با عمر به تصویر کشده شده است.
وی بابیان اینکه بخشی از نمایشگاه هم به نمایش آثار قهوهخانهای هنرمندانی چون مدبر و بیوکفر اختصاص دارد، گفت: تابلوها اغلب درباره عاشورا و شمایلهای شیشهای هم مذهبی است.
تبریزی افزود: این شمایلها زمان قاجار ساخته شده و 80 سال قدمت دارند و آثاری چون شمایل حضرت علی اصغر(ع) و حضرت علی اکبر(ع) در دامان پدر و همچنین آیههای قرآنی هستند.
بنابراین گزارش، در این مراسم محمود شالویی مدیر كل دفتر هنرهای تجسمی و آیدین آغداشلو سخنرانی كردند و هنرمندانی چون منیژه آرمین، رضا بانگیز، محمد فراهانی، ایرج اسكندری، بهمن عبدی، سهراب هادی، ابراهیم حقیقی، حسین محجوبی حضور داشتند.
همچنین صادق تبریزی مدیر نگارخانه 66 و بانی برپایی این نمایشگاه درباره این پرده 32 متری و چگونگی خلق آن متنی را منتشر كرده است كه در آن آمده است:" سال 1352 با تأسیس نگارخانه 66 فضای كوچكی نیز در قسمت فوقانی نگارخانه دایر شد كه طول دیوارهای آن 32 متر بود و مرا به فكر انداخت كه شاخصههای داستان اسلام را از ظهور پیامبر (ص) تا ظهور حضرت حجت (عج) روی یك پرده گرد آورم. نیت اصلی آن بود كه پس از طراحی تمامی تابلو و هنگامی كه نیمی از پرده رنگآمیزی و ساخت و ساز آن تكمیل شده است، رونمایی از آن آغاز شود و ادامه ساخت و پرداخت پرده به همان سیاق نقاشان مكتب قهوهخانه كه در حضور تماشاچیان و مشتریان قهوهخانه به ترسیم آثار میپرداختند، در مقابل چشم بازدیدكنندگان نمایشگاه توسط (نقاش پرده) صورت پذیرد.
در این وضعیت مدعوین نمایشگاه تمامی پرده را در حالی كه نیمی از آن به اتمام رسیده و نیم دیگر به صورت طراحی باقی مانده است، به مرور ایام شاهد ساخت و ساز آن بوده كه این رویه تا پایان كار و در محل نمایشگاه ادامه پیدا میكند. در این میان در حالی كه درویش پردهخوان به بیان حوادث مشغول است، نقاش پرده هم در گوشه دیگر به تكمیل آن سرگرم شده و قهوهچیها هم با استكانهای سر دست از مدعوین پذیرایی میكنند. این اندیشه را با استاد عباس بلوكیفر در میان گذاشتم و او با اشتیاق فراوان سرگرم مقدمات كار و تهیه بوم مخصوص این پرده شد و طراحی قسمتهایی از آن را شروع كرد. با توجه به این كه استاد تا آن زمان پردهای به این وسعت نساخته بود، تركیببندی این پرده و جفت و جور كردن این حوادث كنار هم به طوری كه هماهنگی كامل بین صحنههای آن برقرار باشد، تجربه تازهای بود برای بلوكیفر و این موضوع سبب میشد كه هر بار در مقابل پرده قرار میگرفت به تعویض صحنهها بپردازد و با وسواس به تغییر طراحی خود مبادرت میكرد. برخلاف تصور من كه فكر میكردم چون این سوژهها چندین بار توسط او ساخته شده، به آسانی به این پرده راه خواهند یافت لذا ناگزیر برای به ثمر رسیدن طرح نهایی با او همكاری كردم كه سرانجام طراحی پرده پس از پنج سال بالاخره در آستانه سال 1358 و در میان حوادث آن روزگار به پایان رسید."
وی در ادامه این متن خود آورده است: "به عباس آقا پیشنهاد كردم همانطور كه شروع پرده با ظهور پیامبر اسلام (ص) آغاز شده خاتمه ان را با ظهور امام خمینی (ره) كه موضوع داغ آن روزگار بود منعكس كنیم. این فكر بسیار مورد پسند بلوكیفر قرار گرفت به طوری كه مجددا به تغییر طرح پرده پرداخت تا چند متری از سطح پرده به این موضوع اختصاص یابد. اما همانطور كه قبلا هم اشاره شد گسترش پهنه حوادث و حفظ تسلسل این روایات كه از صدر اسلام بر قهرمانان این حكایت حادث شده دوباره ایشان را دچار سردرگمی كرد به طوری كه زمان به ثمر رسیدن این اندیشه و الحاق آن به داستانهای اسلام به قدری طولانی شد كه تازگی موضوع با بروز حوادث جدیدتری چون وقوع جنگ و غیره پردهای دیگر و اقدامی دیگر میطلبید. به این مناسبت طرح پرده دوباره به صورت اول برگردانده شد. یعنی پس از ماجرای انتقام مختار به ترسیم مجالس وعظ و خطابه و ذكر مصیبت و حضور دستههای سینهزن و قمه زن و علامتكشها و در پایان پذیرایی از عزاداران حسینی به اتمام میرسد.
اما وقایع روزمره كه با حوادث جدیدتری پیوند میخورد پیامد دیگری نیز داشت زیرا بلوكیفر كه در میانه دهه پنجاه به استخدام دانشگاه آزاد درآمده بود او را ملزم میكرد دستورات صادره از محل استخدام خود را به انجام برساند.
ضمن آنكه بسیاری از هنرجویان در آن روزگار پایان نامه تحصیلات خود را به وقایع اسلام و نقاشان قهوهخانه و زندگی نامه عباس بلوكی فر اختصاص داده بودند. ادامه این رویدادها سبب شد كه استاد از رنگآمیزی و نقاشی پردهای كه بیش از ده سال از شروع طراحی آن میگذشت خودداری كند و این موضوع وقفهای را سبب شد كه ده سال دیگر به طول انجامید.
دست به دامان بیوك احمری شدم. با توجه به روش احمری كه گرایش بسیاری به آثار قاجاری دارد و چون پایبند به آناتومی و پرسپكتیو است و به عكس بلوكیفر به جای قلم گیری از سایه روشن استفاده میكند، شروع به ساخت و ساز پرده كرد مقداری كه جلو رفت، گفت:" از بلوكی فر بخواهیم داستان صحنهها را بازگو كند.".... تابستان كه احمری برای بازدید از فرزندانش عازم هامبورگ شد، به بلوكیفر گفتم میخواهی روی پردهات كار كنی؟ پاسخ مثبت بود و اضافه كرد با قلمگیری قسمتهای تمام شده میتواند پرده را یك دست كند. به این ترتیب در غیاب احمری جنگهای اوس و خزرج و بارگاه ابن زیاد و ماجرای حارث و دو طفلان مسلم كه روی هم شش متر میشد توسط بلوكی فر به اجرا درآمد و معلوم نشد دوستان چه روضهای برایش خواندند كه او را از ادامه كار منصرف كردند. در انتهای پرده كار برای احمری طاقتفرسا و خستهكننده بود، لذا زیرسازی هفت متر پایانی را به عهده گرفتم و دو متر آخر پرده تقریبا توسط من و با راهنمایی او به پایان رسید. پرتره خولی نیز توسط احمد عالی ساخته شده است."