
كتاب "بابانظر" حاصل گفتوگوی 36 ساعته سید حسین بیضایی با شهید نظرنژاد در سال 1374 و اوایل 1375 است كه به شكل ویدیویی ضبط شده و اكنون از سرنوشت آن فیلمها خبری در دست نیست، اما كلمهها و جملههای آن مصاحبهها پس از ضبط، روی كاغذهای سفید آمده و ماندگار شدهاند.
محمدحسن نظرنژاد که بعدها به «بابانظر» معروف شد، فعالیتهای مبارزاتی و انقلاب خود را از دوران پیش از انقلاب آغاز کرد. بعد از پیروزی انقلاب از همان روزهای اول عازم جبهههای جنگ شد. اولین بار در سال 1358 عازم جبهه کردستان شد و تا پایان جنگ در جبهه حضور داشت. بابانظر بیش از صد و چهل ماه در مناطق جنگی بود. در بُستان چشم و گوش چپ خود را از دست داد. در فکه کمرش شکست. در فاو قفسه سینهاش شکافت، گازهای شیمیایی به ریههایش رسید و...
وقتی جنگ تمام شد، صد و شصت ترکش به بدن او خورده بود که تنها پنجاه و هفت ترکش را از بدنش خارج كردند؛ اما صد و سه ترکش همچنان در پیکر قوی و نیرومند او که روزی از پهلوانان خراسان بود، به یادگار ماند. آن روزها برایش 95 درصد مجروحیت نوشتند.
روز 7 مرداد ماه 1375 بود که به ارتفاعات کفارستان میرسند. در دل همان کوهها و قلهها که روزی جوانی او را دیده بودند، به خاطر کمبود فشار هوا دچار تنگی نفس میشود. او را برای مداوا به مقرهای پایین دست میرسانند، اما دیگر دیر شده بود.
خاطرات اولیه نظرنژاد به قلم مصطفی رحیمی تدوین شده است و همه پانوشتهای كتاب هم از متن خاطرات به پایین صفحهها آمده كه گفتههای خود شهید بابانظر است.
شكل روایت كتاب از ابتدا تا انتها به صورت اول شخص مفرد و از زبان شهید محمدحسن نظرنژاد است كه به صورت خطی، از زمان تولد آن شهید در سال 1325 در یكی از روستاهای اطراف مشهد شروع و به ابتدای سال 1375 (چند ماه قبل از شهادتش) ختم میشود. عزت الله انتظامی، پرویز پرستویی، هدایتالله بهبودی و مجتبی رحماندوست از جمله هنرمندانی هستند که درباره این کتاب یادداشت نوشتهاند.
"محمدعلی گودینی" نویسنده کتاب "تالار پذیرایی پایتخت" درباره کتاب بابانظر میگوید: نقطه قوت کتاب بابانظر این است که از زبان رزمندهای که خیلی بیادعا بوده روایت میشود. بابانظر علیرغم شایستگیهایی که داشته، مسوولیتهای پایین را قبول میکرده است. این کتاب از نظر اینکه اطلاعات واقعی در مورد رزمندگان و وقایع جنگ در اختیار مخاطب قرار میدهد، بسیار خوب است.
او ادامه میدهد: برای کسی که بخواهد رمز و واقعیتهای جنگ را درک کند، در ابتدا باید رزمندگانی مثل بابانظر و کارهای بزرگ او را بشناسد. این کتاب باورپذیری مخاطب را در مورد فضای جنگ بالا میبرد و تاییدیهای برای جنگ و رزمندگان مخلص ماست.
شیوه روایی این کتاب، خاطره داستان است که با همین شیوه ماندگار شده و خواهد بود.
***