‎یلدا دوستی، دستانی غرق در رنگ قلبی آغشته به عشق مردم

به گزارش خبرگزاری برنا، ‎نیاز انسان امروز به هنر از جمله نیازهای است که احتیاج به استدلال ندارد زیرا هر انسانی، با هر سطحی از فرهنگ، فکر و اندیشه ای به این مساله واقف است. از زمانی که انسان را میشناسیم به همان میزان هنر را در کنار او میبینیم. بشر در طول تاریخ حیات اجتماعیاش هیچ وقت بدون هنر زندگی نکرده و هنر از آغاز زندگی تا به امروز همچنان با او و همراه او بوده و خواهد بود.

‎یلدا دوستی عضو کمیسیون فرهنگ و هنر جوانان کشور و نقاش و طراح جوان با استعداد در ارتباط با نقش و جایگاه یک هنرمند در جامعه و تاثیرات آن اظهار داشت:

‎هنرمند نیز مانند هر انسانی در جامعه زندگی می کند و با بقیه مردم به زندگی روزانه اش مشغول می شود و فرقی با دیگر افراد ندارد اما دو تفاوت اساسی در این موضوع وجود دارد که هنرمند را از دیگر افراد جامعه شاخص تر می کند. یکی ابزار کار و زبان بیانی او و دیگری حساسیتش نسبت به پدیده ها و اتفاقاتی که دور و برش می افتد و نسبت به آن واکنش و رویکردی متفاوت با دیگر افراد دارد و با استفاده از عوامل دیداری، شنیداری و نوشتاری واقعیت های بیرونی را تبدیل به اثر هنری می کند و وقتی که این مسائل و موضوعات در قالب هنر جای گرفت می تواند تاثیرش از خود واقعیت زیباترو بیشتر و بهتر باشد.

‎از نظر او هنر نوعی رستگاری است که ما را از خواستن یعنی نوعی درد و رنج، آزادی می بخشد.

‎وی تجربی بسیار نزدیکی با این مسئله داشته است که نتیجتا منجر به خلق مجموعه ای به نام« فصل آخر» توسط او شده، این مجموعه نمایانگر حال و احوال یک دختر در مواجهه با این درد و رنج دنیوی و پناه یافتن در معانی و معارف عرفانی است.

‎او سنگر امن خود را در آغوش یگانه معشوق خود، پروردگار، یافته است و همین موضوع سبب شده تا جلا یافتن روح خود و دگرگون شدن جهانش را تماشا کند.

‎یلدا دوستی کارها و مجموعه های زیاد و فراوانی دارد او با وجود این که از سبک سورئال برای کارهای خود که اغلب الهام گرفته از تجربه های روحانی و منقلب شدن در معانی عرفانی هستند استفاده میکند اما هنر خود را محدود به این سبک نکرده و به طور حرفه سبک رئال و هایپر رئال نیز کار میکند.

‎اما تمام هدف و رویای این بانوی هنرمند جوان اینست که در این جهان مرحمی برای درد مردم و پناهی برای آسیب دیدگان باشد، تا وسیله ای شود برای آرامش و کمک به مردم ‎از این جهت هرچند کم اما در اندازه ی توان خود تصمیم به سهیم بودن در کمک های مالی و اعمال خیرانه گرفته است، و قصد دارد بعد از انتشار کارهای دو مجموعه ای که قرار است به زودی به نمایش گذاشته شوند حدود ۶۰ الی ۷۰ درصد هزینه ی فروش آنها را وقف خیریه ای معتبر کند.

‎او بر این باور است که هنر و عرفان دو عضو جدا ناپذیر از جهان انسان مادی هستند و زمانی که کسی به منشا یکسان آنها که نور الهی است میرسد چنان مست و غرق شوربختی شده که چیزی جز عشق در قلب او باقی نمیماند و تبدیل به بستری برای تابیدن اشعه‌ای از خورشید با عظمت خداوند میشوند که عرفان نیز این پرداختن به مرهم گذاشتن بر زخم یک انسان را همانند نفس مسیحا به جامعه جان دیگری میدهد و فرهنگ سازی در این جهت اگر توسط هنرمندان و افراد با نفوذتر انجام شود آن را بارور و سعادتمند میسازد.