باز هم سخنان نسنجیده

به گزارش خبرگزاری برنا، محمد ناظمی اردکانی دبیرکل جامعه اسلامی مدیران در یادداشتی به بررسی و نقد اظهارات اخیر وزیر سابق خارجه پرداخت. متن یادداشت به شرح ذیل است:

وزیر امور خارجه دولت یازدهم و دوازدهم بارها در مصاحبه،  سخنرانی و تاریخ شفاهی، در بیان عملکرد خود، سخنانی به زبان آورده است که نه تنها، کارآمدی او را در ۸ سال حضور در عرصه سیاست خارجی اثبات نمی‌کند، بلکه سطحی‌نگری و بی‌پایه عمل کردن و بی اعتباری برخی از صحبتهایش را در این عرصه نشان می دهد.

حتی حامیان دولت گذشته در مواجهه باچنین ادبیاتی، قادر به دفاع از عملکرد وزیر امر خاجه دولت مورد حمایت خود نیستند.  

این وزیر  پر حرف وکم عمل ، هرچند  از بیان  سخنان نسنجیده خود، از پیشگاه مردم بارها عذر خواهی نموده است، ولیکن، باز هم دچار تکرار شده، از جمله تکرار این روز های وی!

 ایشان در ابتدا ی مآموریت ومسئولیتش،  برای ورود به برجام  و پذیرش تعهدات برجامی ،  ازدریچه تهدید وارد شد، گویی که از سوی کدخدا مآموریت یافته تا مردم را تهدید کند. او  گفت :  آمریکا قادر است با یک کلید وانفجار بمبی، کلیه تسلیحات پیشرفته نظامی ایران را از کار بیاندازد  و  در روز دیگر مقامات  همان دولت، آب و نان مردم را در گرو تفاهم با امریکا و امضا سند برجام اعلام  کردند ، همان سندی که اقتصاد کشور بدان  گره خورد و تاسیسات هسته ای که حاصل سال ها تلاش و فداکاری دانشمندان  بنام هسته ای ایران بود، متوقف گردید و آخرالامر، دولت آمریکا و هم پیما نان غربی اش از آن خارج شدند و به تعهداتشان عمل نکردند.

 او در پاسخ همه آنهایی که در خصوص اعتماد  در بست به امریکا و طرف های مقابل، هشدار می دادند، اعلام می‌کرد که امضا وزیر امور خارجه امریکا تضمین است.وبا لا تر از آن تضمینی وجود ندارد.

آیا اینگونه رفتارها ی  دیپلماتیک نشان دهنده آن  نبود و نیست که حضور  سالیان دراز چنین افرادی در آمریکا و غرب  از آنها چهره مسخ شده ساخته است. 

رئیس جمهور  وقت امریکا (ترامپ)،  پس از  روی کار آمدن با زیر پا گذاشتن همه اعتمادهای صورت گرفته ،  به راحتی از برجام خارج شد تا  :

علاوه بر تحریم‌های اقتصادی گسترده و تعطیلی تاسیسات هسته ای  ،فشار روانی _ سیاسی نیز بر ملت بزرگ ایران   وارد  نماید و در نهایت، وضعیت فعلی بشود دست آورد ملموس برجام.

بعد از این اتفاق خسارت بار ملی وپر هزینه ، مجلس شورای اسلامی، ورود، پیدا کرد و برای جبران خسارت‌های گزاف  علمی، مادی و معنوی،"قانون اقدام راهبردی" را به تصویب رساند.

 ابتدا برای اینکه، این قانون به تصویب نرسد'   با پوز خند های همیشگی خود  مجلس را  تهدید کرد که در صورت تصویب چنین قانونی، آمریکا به ایران حمله می کند و این روز ها عبارت سخیف  چرت " را در مورد آن به کار  برده است.  آنهم در مورد  قانونی که  مجلس شورای اسلامی با شهامت به تصویب رساند ومجوزی شد تا غنی سازی  اورانیوم  به ۶۰ درصد وبالاتر رسانده شود .

اقدامی  که باعث  گردید تا آمریکا و کشورهای  غربی به هراس افتاده و با تراشیدن واسطه و دادن پیام، درخواست تداوم مذاکرات  کنند و ایران بار دیگر توانست از موضع قدرت وارد شده و اینبار  برای انجام تعهدات طرف مقابل، درخواست تضمین نماید و محکم بر این  شرط ، مقاومت کند.   

اما تازه‌تر اینکه، این افراد  اجنبی‌گرا به جهت اینکه  هیچ‌گونه اعتمادی به ظرفیت‌های فرهیخته ، با هوش وبا استعداد داخلی ندارند، تیم مذاکره کننده جدید را در مواجهه  با فراز و فرود  مذاکره ،تحقیر نموده و می گوید :

اینها که دو صفحه توافق نامه در زندگی سیاسی شان ننوشته‌ اند، چگونه می خواهند مذاکره کنند وبه توافق  برسند  و اشاره به توافق نامه ۲۰۰_ ۱۵۰ صفحه ای که  در دور مذاکرات گذشته تنظیم کرده اند، نموده و سطحی نگری و پرروئی سیاسی خود را اینقدر بر ملآ  وعیان می سازند  که معیار توافق خوب را در تعداد صفحات قلمداد می کنند، آنهم ،توافق نامه ای که مختصات آن در فوق گفته شد. 

ممکن است، تصمیمات دو جانبه  توافق در چند بند و یا در چند صفحه با تعدادی صفحات ضمیمه  به امضا برسد.

 مهم آن است که مفاد موافقت نامه در جهت منافع ملی  به اجرا در آید. موافقت  نامه ای که چند صد صفحه باشد وسالها وقت این ملت گرفته  شده  و تیم مذاکره کننده حتی برخی از مفاد آنرا نخوانده، امضا کرده باشد و   مفاد آن به اجرا  نیاید  و یا یک طرف اجرا کند و طرف دیگر زیربار اجرا  نرود، این چه توافق نامه ای است؟   

همه این سخنان نسنجیده، یک طرف و سخن از گزافه گویی و بیهوده گویی در مورد شهادت عزیز ترین عزیزان این ملت بزرگ وسترگ، شهید سپهبد سلیمانی وشهید دکتر فخری زاده، طرف دیگر،

او با بی عقلی تمام، شکست برجام را به حضور شهید سلیمانی در میدان و غلبه میدان بر دیپلماسی خارجی، مطرح می‌سازد  در حالی که حضور و فداکاری شهید سلیمانی و همه آنهایی که رو در روی آمریکا و غرب در منطقه وحفظ  مرزهای ایران ایستادند و مقاومت کردند و بسیاری از  این عزیزان به شهادت رسیدند، برای آن بود که دیپلماسی خارجی و مذاکرات  با پشتوانه قوی انجام وبه ثمر بنشیند.

 و یا عنوان می‌کند که اسرائیلی‌ها فخری‌زاده عزیز را که دانشمندی بی‌همتا بود برای شکست برجام به شهادت رساندند، این تحلیل وقضاوت های کور وبی معنی برای چه به زبا ن فردی منتشر می‌شود که مدعی است، زبان دنیا را بلد است وخود را یک دیپلمات کار کشته معرفی می‌کند، خدا داند.

 ای‌کاش در جمهوری اسلامی ایران، آنها که می خواهند در چنین مصادر سرنوشت سازی  قرار  گرفته و برای انقلاب و نظام تصمیم بگیرند، انقلاب و نظامی که نقش تعیین کننده در  نظامات سیاسی جهان پیدا کرده است، شناخت های حداقلی  از دشمن و شهامت مقابله با  او را داشته باشند واگر به واسطه نداشتن این بضاعت های حداقلی، رهبر عزیز انقلاب،  از خود هزینه  نموده و با ادبیات ویژه، آنها را حمایت و پشتیبانی وتشویق  می‌کند، تا در مقابل دشمن غدار کوتاه نیایند وکم نیاورند، قدر و منزلت این حمایت  را درک و شناخت پیدا کرده، نه اینکه اینقدر با معیارهای انقلاب و نظام فاصله داشته باشند، که پشت پا  ،به همه این حمایت‌های عزت آفرین زده و به طرق مختلف، آشکار و پنهان در   سراشیبی ذلت  قرار  گیرند و چنین  مسیری را ترجیح دهند.

مردم بزرگوار ایران انتظار دارند، در صورتیکه مدیر ارشدی، کارنامه قابل قبولی ندارد، حداقل، حرف زدن بلد باشد و سنجیده سخن بگوید.

انتهای پیام/