
به گزارش خبرگزاری برنا، «مریم قاسمی» این گزارش به تجربههای متفاوت شهروندان در ایستگاههای حملونقل عمومی میپردازد؛ شهروندان هر روز با انتخاب مترو، اتوبوس و تاکسی، سفر خود را آغاز میکنند. برخی با خستگی از ازدحام، برخی با اضطراب از تأخیرها و عدهای با امید به بهبود وضعیت حملونقل عمومی.
روایتی از صدای بانویی که هر شب با ترس از مزاحمت، خود را در گوشهای از مترو جمع میکند، تا کارمندی که در ازدحام صبحگاهی، احساس میکند زمان بهعمد علیه او توطئه کرده است. همچنین بررسی میکنیم که چگونه طراحی شهری و معماری میتواند این تجربه را دگرگون و وضعیت را بهتر کند.
نرگس، دانشجو (۲۳ ساله) از امنیت نسبی مترو راضی است، اما از نبود حریم شخصی در شلوغی اعتراض دارد و می گوید:«ساعت ۸ صبح متروی تجریش مثل قوطی کبریت پر است. بعضی روزها آنقدر شلوغ است که نفسکشیدن سخت میشود بنابراین مجبور می شوم در گوشه مترو خودم را جمع کنم. اما هنوز ترجیح میدهم مترو باشه تا تاکسی؛ حداقل قیمتش ثابته.»
فاطمه، کارمند (۳۵ ساله) عنوان می کند:«اتوبوسهای خط BRT بعد از ساعت ۵ عصر، پر از خستگی و استرس است. بارها دیدهام سالمندان یا مادران با کودک، بیصندلی میمانند.»
امیر، مهندس (۴۰ ساله) عقیده دارد که مترو سریعترین گزینه برای سفرهای درون شهری است، اما چرا در ساعت اوج و شلوغی مترو، قطارها با فاصله ۱۰ دقیقه میآیند؟ این یعنی هر قطار انباشته از جمعیت میشود.
رضا، راننده تاکسی (۵۵ ساله) نیز به نوعی از صنف خود حمایت می کند و می گوید:«بعضی مسافران میگویند ترجیح میدهند هزینه بیشتری بدهند اما در تاکسی بنشینند. میگویند از شلوغی مترو خسته شدهاند.»
محمدعلی، بازنشسته (۶۸ ساله) نظرش را اینگونه بیان می کند: «سفر با اتوبوسهای تندرو برای ما که زانو درد و مشکل جسمی داریم، پر از استرس و نگرانی است. سوار و پیاده شدن عجلهای مسافران، صندلیهای کم... گاهی مجبور میشوم ساعات غیرپیک سفر کنم.»
حسین، معلم (۴۵ ساله)می گوید:«بعضی روزها آنقدر از شلوغی مترو و اتوبوس خسته میشوم که ترجیح میدهم چندکیلومتر را پیاده برگردم، حتی اگر یک ساعت راه باشد.»
زهرا، مادربزرگ (۷۲ ساله) در این باره خاطره تلخی تعریف می کند:«سال گذشته یکبار به دلیل ازدحام و فشار جمعیت در مترو زمین خوردم و به شدت صدمه دیدم و حالا همیشه عصا همراه دارم. کاش برای سالمندان سرویس ویژه بود.»
قرارگرفتن مغز در وضعیت تهدید مداوم!
زهرا اسماعیلی(روان شناس) در این باره می گوید:«تحقیقات نشان میدهد که انتظار در فضاهای عمومی، بهویژه در ساعات شلوغی، میتواند سطح استرس و تحریکپذیری را بهشدت افزایش دهد. ازدحام، سر و صدا، و عدم اطمینان از زمان رسیدن وسیله نقلیه، مغز را در وضعیت «تهدید مداوم» قرار میدهد. این حالت به جز اینکه خستگی روانی ایجاد میکند، منجر به کاهش تمرکز و افزایش تنشهای اجتماعی نیز میشود.»
به عقیده این روان شناس بالینی، وقتی قطار یا اتوبوس دیر میکند، مغز این تأخیر را بهعنوان یک «بیعدالتی» تفسیر میکند. این احساس، بهویژه برای افرادی که تحت فشار محدودیت زمانی هستند مثلاً والدینی که باید بهموقع فرزندان را از مدرسه و یا مهد تحویل بگیرند، آسیبزا ترست. معمولا در ایستگاههای تنگ و تاریک، زمان انتظار بهکندی میگذرد. برعکس، فضاهایی با نور طبیعی، صندلیهای راحت و تابلوهای اطلاعاتی شفاف، حس انتظار را کوتاهتر نشان میدهند. نکته آخر اینکه سروصدای بیش از حد، نور نامناسب و ازدحام در وسایل حملونقل عمومی، مثل مترو میتواند باعث افزایش اضطراب و حتی حملات پانیک در افراد مستعد شود.
زنان و حس ناامنی در فضاهای عمومی
لیلی نادری(کارشناس اجتماعی) درباره نابرابری در انتظار درطبقات و جنسیت های مختلف صحبت میکند و می گوید:«برای بسیاری از زنان، ایستگاههای حملونقل عمومی، بهویژه در اوقات شبانگاهی یا نقاط خلوت به مکانهایی پر از تهدید و اضطراب تبدیل میشوند. مطالعات نشان میدهد که متاسفانه حدود۶۷درصد از زنان در حملونقل عمومی، تجربه مزاحمتهای کلامی یا فیزیکی داشتهاند. حتی وجود واگنهای ویژه بانوان نیز مشکل را کاملاً حل نکرده، زیرا برخی مردان هنوز این حریم را نقض میکنند.»
طبقه اجتماعی و تفاوتهای هزینه انتظار
نادر دانایی فر(جامعه شناس) در این رابطه می گوید:«برای یک کارگر روزمزد، هر دقیقه انتظار در ایستگاههای حمل و نقل شهری بهمعنای از دستدادن بخشی از درآمد روزانه است. درحالی که برای فردی با شغل منعطف، شاید این زمان فرصتی برای مطالعه باشد. این نابرابری در سیستمهای حملونقل مثل تاکسیهای گران یا اتوبوسهای کمظرفیت عمیقتر میشود.»
این جامعه شناس ادامه میدهد:«برخلاف تصور رایج، ایستگاهها میتوانند محل گفتوگو و ارتباط باشند. در برخی شهرها، طراحی ایستگاههای مترو با کافهها، گالریها و فضای سبز، آنها را به «مراکز فرهنگی» تبدیل کرده است. اما در بیشتر موارد، شلوغی و طراحی نامناسب، مردم را به سکوت و انزوا سوق میدهد.»
فاصله طولانی بین قطارها و اتوبوسها
داودمرادی (کارشناس برنامهریزی شهری) عنوان میکند: «فاصله طولانی بین قطارهای مترو و اتوبوسها در ساعات اوج، نتیجه کمبود ناوگان و عدم ظرفیت مناسب پذیرش مسافر است. در بسیاری از شهرهای پیشرفته، سیستمهای هوشمند کنترل ترافیک ریلی، فاصلهی حرکت قطارها را در ساعت شلوغی به ۲الی۳ دقیقه میرسانند.»
سید منصور حسینی (کارشناس حملونقل) میگوید: «بر اساس استانداردهای جهانی، هر مسافر مترو باید حداقل ۳ دهم مترمربع (معادل سی سانتی متر مربع) فضای شخصی داشته باشد، اما متاسفانه در ایران این رقم گاهی به کمتر از یک دهم مترمربع (معادل ۱۰ سانتی متر مربع) میرسد که باعث افزایش استرس و نارضایتی میشود.»
صادق محمودی (جامعهشناس شهری) میگوید: «سالمندان و افراد دارای معلولیت و ناتوانی جسمی بهدلیل نبود امکانات مناسب مانند آسانسور، رمپ و صندلیهای ویژه، اغلب از استفاده از مترو منصرف میشوند. این مسئله به انزوای اجتماعی آنها دامن میزند.»
شهناز فرشیدی (فعال اجتماعی) موضوع دیگری را مطرح میکند: «حضور دستفروشان در مترو از یک سو برای مسافران مزاحمت ایجاد میکند، اما از سوی دیگر، برای بسیاری از زنان سرپرست خانوار، تنها منبع درآمد است. راهکارهایی مانند تفکیک واگنهای مجاز در قطار برای فروش آنان میتواند تعادل ایجاد کند. علاوه بر این پلههای زیاد و نبود رمپ برای ویلچر، تجربه انتظار را برای سالمندان و افراد کمتوان به چالشی طاقتفرسا تبدیل میکند.»
چه راه حلهایی میتواند تسهیل کننده باشد
کارشناسان عقیده دارند که استفاده از نور طبیعی، فضای سبز و نیمکتهای راحت، استرس انتظار در ایستگاهها را کاهش میدهد. نصب نمایشگرهای لحظهای زمان رسیدن وسایل نقلیه در نقاط مختلف، ایجاد واگنهای اختصاصی با نظارت بیشتر درجهت تامین ایمنی بیشتر برای زنان در مترو، نورپردازی قویتر در محل، سیستمهای گزارش سریع مزاحمتها، ایجاد حملونقل یکپارچه و اتصال بهتر ایستگاههای مترو، اتوبوس و تاکسی میتواند زمان انتظار را کاهش دهد. اختصاص واگنهای ویژه بانوان و سالمندان در تمام ساعات، نصب صندلیهای تاشو برای افزایش فضای ایستاده در ساعت شلوغی، بهبود سیستم تهویه و کاهش آلودگی صوتی داخل قطارها.
انتظار طولانی در ایستگاههای حملونقل عمومی، به جز مسئله فنی، بازتابی از نابرابریهای اجتماعی است. با اینحال، راهحلهایی وجود دارد؛ از توجه به معماریهای انسانمحور در ساخت ایستگاههای شهر تا سیاستهای حملونقل عادلانه. شاید روزی ایستگاهها نهتنها محل عبور، که فضایی برای زندگی، تعامل و تبادل فرهنگ باشند. فراموش نکنیم توسعه و پیشرفت شهرها را نه با بزرگراهها، که با کیفیت انتظار مسافران در ایستگاههای حمل و نقل عمومی از جمله مترو و اتوبوس میتوان سنجید.
انتهای پیام/