برنا از سختی‌های زندگی این بخش از شهروندان گزارش می‌دهد

حاشیه نشینان؛ فراموش شدگان توسعه شهری

|
۱۴۰۴/۰۹/۰۸
|
۱۱:۱۰:۰۸
| کد خبر: ۲۲۸۵۲۸۰
حاشیه نشینان؛ فراموش شدگان توسعه شهری
برنا - گروه اجتماعی؛ حاشیه‌نشینی یکی از مهم‌ترین چالش‌های توسعه شهری در ایران است که تاثیرات گسترده‌ای بر کیفیت زندگی، عدالت اجتماعی و بهره‌وری اقتصادی دارد. رشد سریع شهرنشینی بدون برنامه‌ریزی متناسب، ضعف سیاست‌گذاری در زمین و مسکن و نبود هماهنگی میان نهاد‌های شهری باعث شده است جمعیت زیادی در سکونتگاه‌های غیررسمی در حاشیه شهر‌ها زندگی کنند.

پرستو - شیرمحمدی: حاشیه‌نشینی یکی از مهم‌ترین چالش‌های توسعه شهری در ایران است که تاثیرات گسترده‌ای بر کیفیت زندگی، عدالت اجتماعی و بهره‌وری اقتصادی دارد. رشد سریع شهرنشینی بدون برنامه‌ریزی متناسب، ضعف سیاست‌گذاری در زمین و مسکن و نبود هماهنگی میان نهاد‌های شهری باعث شده است جمعیت زیادی در سکونتگاه‌های غیررسمی در حاشیه شهر‌ها زندگی کنند.

شکاف میان شهر رسمی و شهر غیررسمی

سکونت در این مناطق با مشکلات متعددی همراه است از محدودیت دسترسی به زیرساخت‌ها و حمل‌ونقل عمومی گرفته تا فرصت‌های شغلی محدود و هزینه‌های بالای رفت‌وآمد روزانه، که همه این عوامل کیفیت زندگی و بهره‌وری ساکنان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. علاوه بر این، نبود مشارکت واقعی ساکنان در تصمیم‌گیری‌های شهری و تمرکز سیاست‌ها بر پروژه‌های بزرگ‌مقیاس، باعث شده تا شکاف میان «شهر رسمی» و «شهر غیررسمی» افزایش یابد و گروه‌های حاشیه‌نشین به شکل غیررسمی و گاه نادیده گرفته شده، در فرآیند توسعه شهری حضور داشته باشند.

این شرایط نه تنها عدالت فضایی را تهدید می‌کند، بلکه پیامد‌های اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای نیز به همراه دارد از فرسایش سرمایه اجتماعی و کاهش مشارکت مدنی گرفته تا تهدید انسجام و امنیت شهری. بررسی راهکار‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت برای ارتقای کیفیت زندگی، توسعه متوازن شهری، تقویت زیرساخت‌ها، حمل‌ونقل عمومی و توانمندسازی اقتصادی ساکنان حاشیه، از جمله گام‌های ضروری برای مقابله با این بحران و حرکت به سمت شهری فراگیر و پایدار است.

مهشاد بختیاری، دکترای شهرسازی و مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه مطالعات و طراحی شهری، در گفت‌و‌گو با خبرنگار برنا درباره حاشیه‌نشینی می‌گوید: حاشیه‌نشینی در ایران صرفا نتیجه فقر اقتصادی نیست، بلکه بازتاب نابرابری‌های ساختاری در نظام برنامه‌ریزی و توسعه شهری است.

وی بیان می‌کند: رشد سریع شهرنشینی در دهه‌های گذشته اغلب بدون تناسب با ظرفیت‌های اقتصادی، کالبدی و خدماتی شهر‌ها اتفاق افتاده و جمعیت مهاجر و کم‌درآمد به ناچار در حاشیه‌ها سکونت یافته‌اند.

بختیاری در توضیح سیاست‌های زمین و مسکن در ایران می‌افزاید: این سیاست‌ها عمدتا عرضه‌محور و بدون توجه به عدالت فضایی بوده‌اند، تمرکز بر گسترش کالبدی شهر‌ها یا اجرای پروژه‌های بزرگ‌مقیاس بوده و نتیجه آن تشدید شکاف میان «شهر رسمی» و «شهر غیررسمی» است.

وی تصریح می‌کند: ضعف در نظام حکمرانی شهری و نبود هماهنگی بین دستگاه‌های متولی نیز عامل مهم دیگری است. برنامه‌های مقابله با حاشیه‌نشینی معمولا کوتاه‌مدت، پروژه‌محور و فاقد رویکرد اجتماعی و مشارکتی بوده‌اند در حالی‌که تجربه جهانی نشان می‌دهد توانمندسازی ساکنان و مشارکت واقعی محلی تنها راه کاهش پایدار این پدیده است.

این استاد درباره کنار گذاشته شدن ساکنان حاشیه شهر‌ها از برنامه‌های توسعه شهری می‌گوید: بخش قابل توجهی از این ساکنان از چرخه رسمی توسعه شهری کنار گذاشته شده‌اند، نه در فرآیند برنامه‌ریزی شهری دیده می‌شوند و نه در سیاست‌های زمین، مسکن و خدمات شهری سهم واقعی دارند.

وی توضیح می‌دهد: ساختار‌های رسمی برنامه‌ریزی عمدتا برای «شهر رسمی» طراحی شده‌اند و حاشیه‌نشینان در مناطق فاقد سند مالکیت و خدمات پایدار زندگی می‌کنند، به گونه‌ای که گاه قربانی طرح‌های نوسازی یا گسترش معابر می‌شوند.

بختیاری اضافه می‌کند: نگاه بالا به پایین در برنامه‌ریزی باعث شده صدای ساکنان این مناطق کمتر شنیده شود و تاکید می‌کند که مشارکت واقعی مردم در تصمیم‌گیری‌های محلی حلقه گمشده توسعه فراگیر است.

این پژوهشگر درباره مهم‌ترین عامل گسترش سکونتگاه‌های غیررسمی می‌گوید: هیچ‌یک از عوامل مسکن، اشتغال یا مدیریت شهری به‌تنهایی عامل اصلی نیستند بلکه ترکیب ناهماهنگ آنها در بستر نظام برنامه‌ریزی ناکارآمد باعث شکل‌گیری این سکونتگاه‌ها شده است.

وی تصریح می‌کند: ضعف در نظام مدیریت و سیاست‌گذاری زمین و مسکن شهری نقش تعیین‌کننده‌تری دارد و تاکید می‌کند که حاشیه‌نشینی نتیجه «فقر سیاست‌گذاری شهری» است.

بختیاری درباره تاثیر رفت‌وآمد طولانی روزانه بر کیفیت زندگی ساکنان حاشیه شهر می‌گوید: طولانی بودن مسیر رفت‌وآمد باعث کاهش زمان در دسترس برای استراحت، تعامل خانوادگی و فعالیت‌های اجتماعی می‌شود و هزینه‌های مالی ناشی از حمل‌ونقل بخش زیادی از درآمد محدود خانوار‌های کم‌درآمد را جذب می‌کند.

وی می‌افزاید: این وضعیت منجر به کاهش بهره‌وری نیروی کار شهری و افزایش هزینه‌های اجتماعی می‌شود و تصریح می‌کند که توسعه متوازن شهری و ایجاد فرصت‌های شغلی محلی راهکار اساسی است.

مهشاد بختیاری درباره فشار اقتصادی ناشی از رفت‌وآمد روزانه می‌گوید: خانوار‌های حاشیه‌نشین ممکن است بین ۱۵ تا ۳۰ درصد از درآمد ماهانه خود را صرف هزینه‌های حمل‌ونقل کنند و روزانه بین ۲ تا ۴ ساعت در مسیر رفت‌وآمد بگذرانند.

وی بیان می‌کند: این وضعیت هم از نظر مالی و هم از نظر کیفیت زندگی خانواده‌ها فشار ایجاد می‌کند و اگر سیاست‌های شهری اصلاح نشوند، حاشیه‌نشینی به بحرانی اقتصادی و انسانی تبدیل می‌شود.

بختیاری درباره نبود فرصت شغلی در مناطق حاشیه‌ای می‌گوید: این وضعیت نه تنها بازتاب عملکرد بازار نیست، بلکه نشانه ناکامی سیاست‌های منطقه‌ای و برنامه‌ریزی فضایی است. وی توضیح می‌دهد که تمرکز مشاغل در مراکز شهر و نبود تعادل فضایی، حاشیه‌ها را به سکونتگاه‌های وابسته به مشاغل موقتی تبدیل کرده است.

وی درباره موانع اشتغال زنان و جوانان در حاشیه شهر‌ها می‌گوید: این موانع شامل سه سطح اصلی هستند: موانع فضایی و کالبدی، مانند نبود حمل‌ونقل عمومی کارآمد و ضعف زیرساخت‌ها. موانع اجتماعی و فرهنگی، مانند هنجار‌های سنتی و پایین بودن سرمایه اجتماعی و موانع نهادی و برنامه‌ریزی، شامل نبود برنامه‌های توانمندسازی محله‌محور و بی‌توجهی به اقتصاد غیررسمی است.

مهشاد بختیاری درباره اصطلاح «فراموش‌شدگان توسعه شهری» می‌گوید: این گروه شامل حاشیه‌نشینان، زنان، جوانان، مهاجران و کارگران شهری است که حضورشان واقعی است، اما در نقشه رسمی شهر جایگاه روشنی ندارند. وی تصریح می‌کند که این قشر نه حذف‌شده، بلکه در سکوت سیاست‌گذاری محو شده‌اند.

وی درباره پیامد‌های طرد اجتماعی می‌گوید: طرد اجتماعی منجر به گسست فضایی و اجتماعی، فرسایش سرمایه اجتماعی، تهدید امنیت اجتماعی و چرخه بازتولید نابرابری می‌شود و تأکید می‌کند که بازسازی انسجام شهری نیازمند سیاست‌های هم‌افزا در حوزه‌های آموزش، اشتغال، خدمات اجتماعی و طراحی فضا‌های عمومی است.

این استاد درباره اقدامات کوتاه‌مدت برای بهبود کیفیت زندگی در حاشیه شهر می‌گوید: بهبود خدمات پایه و زیرساخت‌های محلی، تقویت فضا‌های عمومی و فعالیت‌های جمعی، حمایت از اشتغال خرد و مهارت‌آموزی، بهبود دسترسی دیجیتال و جلب مشارکت واقعی ساکنان می‌تواند تاثیر چشمگیری داشته باشد.

وی درباره توسعه حمل‌ونقل عمومی می‌گوید: این توسعه می‌تواند فشار رفت‌وآمد روزانه را کاهش دهد، ترافیک و اتلاف زمان را کم کند، عدالت فضایی و فرصت‌های برابر ایجاد کند، فشار روانی را کاهش دهد و به پایداری زیست‌محیطی کمک کند.

مهشاد بختیاری درباره تدوین سیاست عادلانه برای توزیع امکانات شهری می‌گوید: سیاست‌گذاری باید از شناخت علمی نابرابری فضایی آغاز شود، شاخص‌های عدالت شهری تدوین گردد، مشارکت واقعی شهروندان جلب شود، منابع بر پایه نیاز تخصیص یابد و نظارت، شفافیت و پاسخ‌گویی برقرار گردد.

وی تصریح می‌کند: تحقق عدالت فضایی بدون این گام‌ها امکان‌پذیر نیست.

انتهای پیام/

نظر شما
پیشنهاد سردبیر
رایتل
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
رایتل
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
رایتل
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت